بازگشت

در راه قيام


بدينسان بنياد نهضت توابين پي ريزي شد و حركت بسوي گردآوري امكانات و بيداري توده ها و ايجاد پيوند و سازماندهي، آغاز گرديد، و نداي خونخواهي طنين افكند.

امير توابين نامه اي محرمانه به مدائن نوشت و «سعد بن حذيفه» را كه بزرگ دوستداران خاندان رسالت در آنجا بود در جريان كار قرار داد و از او خواست تا در اين راه از هيچ تلاشي فروگذاري نكند؛ و پس از چندي پاسخ آمد كه ما آماده ايم...

نامه ي ديگر به بصره نوشت و به وسيله «مثني عبدي» كه بزرگ دوستداران اهل بيت در آن سامان بود، از مردم ياري خواست و آنان نيز پس از مشاوره پاسخ مثبت دادند و نوشتند كه ما خداي را به تصميم شما سپاس مي گوييم و آماده ايم كه ساعت قيام را گزارش كنيد تا بشما بپيونديم.

افزون بر نامه هاي دعوت، مقرر شد كه در چند محور اساسي تلاش پي گير و بي امان آغاز و ادامه يابد!

در محور فرهنگي و فكري و عقيدتي و اخلاقي،

در محور مالي و فراهم آوردن امكانات مبارزه،

و در محور سازماندهي نيروهاي آماده پيكار و سازندگي آنان،

در حركت فكري و فرهنگي ضمن يادآوري خفت و خواري جامعه، به خاطر فريب خوردن از رژيم اموي و تن سپردن به استبداد و كشتن عزيزترين ميهمان، يا كوتاهي در ياري او، كه دامنگيرشان شده بود، بذر خونخواهي حسين عليه السلام را، همه جا افشاندند و شعار «يا لثارات الحسين» طنين انداز شد.

در بعد اقتصادي نيز با وجود فقر و فلاكتي كه ثمره ي شوم حاكميت استبداد است، سلاح و ساز و برگ بسياري فراهم شد، و در محور سوم نيز نيروهاي تربيت شده، سازمان يافت و گامهاي بلندي بسوي قيام برداشته شد.