بازگشت

هان اي خونخواهان حسين بپاخيزيد


دو بخش 14 و 15 كتاب از مترجم است.

انسان موجودي است كه در برابر گفتار و عملكرد خويش مسئول است؛ و خواه و ناخواه دير يا زود در دادگاههاي گوناگوني حضور يافته، و پس از پرس و جو و بازخواست و چون و چرا، به خاطر درست يا نادرست زيستن اش، سرانجام مورد ستايش و تشويق و يا نكوهش و تحقير قرار گرفته و در خور پاداش شكوهبار و يا كيفري سهمگين مي گردد.

دادگاه هايي كه سر راه انسان قرار دارند، عبارتند از:

دادگاه بشري،

دادگاه تاريخ،

دادگاه آثار طبيعي عملكردها،

دادگاه وجدان،

و ديگر دادگاه رستاخيز.

و گروه توابين كه اينك سخن از آنهاست، مردمي بودند كه پيش از حضور در دادگاه رستاخيز، در برابر دادگاه وجدان و اثر طبيعي عملكرد خويش قرار گرفته، و به خاطر دعوت از سالار شايستگان به عراق، و آنگاه كوتاهي در فرمانبرداري از آن حضرت - كه به منظور احياء سيره ي عادلانه ي پيامبر و مبارزه با استبداد و ارتجاع اموي آمده بود - خود


را محكوم يافته و به ندامت جانسوز و شكنجه ي دردناك وجدان گرفتار شدند. بر اين اساس بود كه براي نجات از شكنجه ي مرگبار وجدان بر آن شدند تا اشتباهات و كوتاهي هاي جبران ناپذير را، بهر صورت ممكن جبران كنند، و در اين راه به آنجا رسيدند كه جز با خونخواهي حسين عليه السلام و نابودي كشتندگان آن حضرت و يا شهادت خويش در اين راه، نه، مي توانند به ساحل آرامش وجدان نايل آيند، و نه ننگ و عار اين گناه بزرگ را از پرونده ي سياه كوفه و مردم آن بزدايند، و نه جوابي براي روز رستاخيز فراهم آورند.

آري با اين تحول فكري بود كه چهره هاي بزرگي چون:

سليمان بن صرد خزاعي،

مسيب بن نجبه،

عبدالله بن سعد،

عبدالله بن وال،

و رفاعة بن شداد، كه همگي از دوستداران ديرين خاندان رسالت و از ياران اميرمؤمنان بودند در سراي «سليمان» كه افزون بر افتخار همراهي با امير فضيلتها، افتخار همراهي پيامبر را نيز داشت، گرد آمدند.