بازگشت

نامه ي عمر سعد به عبيد


نامه ي او كه به ابن زياد نوشت اين گونه بود:

بسم الله الرحمن الرحيم اما بعد: هنگامي كه در كنار حسين فرود آمدم پيكي به سوي او گسيل داشتم و از او جويا شدم كه براي چه به اينجا آمده و در انديشه چيست و چه مي جويد و مي خواهد؟

او در پاسخ گفت: مردم اين منطقه به من نامه هاي دعوت نوشته و پيام رسانانشان بسوي من آمدند و اصرار كردند كه به اينجا بيايم و من به دعوت آنان آمدم. اينك اگر آمدنم را خوش نمي دارند و ديدگاهي جز آن دارند كه پيشتر نامه رسانان و فرستادگان آنان با من در ميان نهاده اند، من از همين جا برمي گردم.

نامه ي «عمر» به امير خون آشام اموي رسيد و هنگامي كه بر او خوانده شد، گفت: اينك كه چنگال هاي ما به او رسيده است، به رهايي و نجات اميد مي بندد اما به او بگوييد كه ديگر گذشته است...