در مكه
آن گرانمايه ي عصرها و نسلها به راه خويش ادامه داد تا سرانجام در شب جمعه برابر
با سومين شب ماه شعبان [1] در مكه فرود آمد [2] و تا هشتم ذيحجه در آنجا اقامت گزيد. [3] .
پس از استقرار آن حضرت در كنار كهن ترين معبد توحيد، مردم آن شهر و منطقه و همه ي كساني كه از كران تا كران دنياي اسلام براي زيارت خانه ي خدا و انجام عمره به آن سرزمين مقدس گام مي نهادند، در نخستين فرصت به ديدار حسين عليه السلام مي شتافتند و آمد و رفت مردم به خانه او بسيار شد.
«عبدالله به زبير» نيز آن روزها بر اثر فشار استبداد اموي به خانه خدا پناه برده و كارش نماز و نيايش و طواف بر گرد كعبه بود. او نيز به همراه كساني كه به ديدار آن حضرت مي آمدند، گاه پياپي و گاه هر روز يك بار به حضور او مي رسيد و همواره با سالار شايستگان در تبادل نظر و مشاوره و كسب آگاهي بود. اما حضور آن انسان والا در كنار خانه ي خدا بيش از هر كس براي او ناخوشايند بود و خود مي دانست كه مردم حجاز با وجود آن حضرت، نه به «عبدالله» دست بيعت خواهند داد و نه از او پيروي و فرمانبرداري خواهند نمود، چرا كه حسين عليه السلام در چشم و دل آنان،هم پرشكوه ترين انسانها بود و هم بر دلها و جانها حكم مي راند و مردم بيش از همه فرمانبردار او بودند.
پاورقي
[1] تاريخ طبري، ج 5، ص 387.
[2] تاريخ طبري، ج 5، ص 351.
با توجه به اين نکته که آن حضرت در روز 28 رجب از مدينه بيرون آمده و روز سوم شعبان به مکه رسيده است، و با عنايت به اين که مسافت ميان مکه و مدينه حدود پانصد کيلومتر بود، در حقيقت کاروان نور هر روز يکصد کيلومتر راه طي کرده است و اين درست دو برابر راه پيمايي عادي کاروانها بود. از اين موضوع اين واقعيت دريافت ميگردد که حسين عليهالسلام براي در امان ماندن از شرارت استبداد، از بيراهه نرفت و از فرار ذلتبار که با سرفرازي و آزادگي و شهامت وصفناپذير او ناسازگار بود سرباز زد و به جاي آن، راه را سريعتر و چابکتر پيمود و طبق برنامه در مکه فرود آمد.
[3] تاريخ طبري، ج 5، ص 351.