بازگشت

در دورانهاي اخير


در دورانهاي اخير كتابي در مورد شهادت حضرت حسين عليه السلام در برخي چاپخانه ها و دست برخي ديده مي شود كه به نخستين مورخ و محدث شيعه «ابومخنف» نسبت داده شده، در حالي كه روشن و آشكار است كه اين كتاب از «ابومخنف» نسبت داده شده، در حالي كه روشن و آشكار است كه اين كتاب از «ابومخنف» نيست، و از آن گردآورنده ي بازيگر آن مي باشد و به طور دقيق روشن نيست كه اين «مقتل» در چه زماني، و در كجا، و از چه كسي دريافت گرديده؟ و تنها چنين به نظر مي رسد كه نخستين بار به سال 1275 ه.ق در تهران به چاپ رسيده است.

مرحوم شرف الدين در اين مورد مي نويسد:

پوشيده نماند كه اين كتاب متدوال - در مقتل شهيدان امام حسين عليه السلام - كه به «ابومخنف» نسبت داده شده در بر دارنده ي انبوهي از روايات بي اساس است كه روح ابومخنف از آنها بي خبر مي باشد. اينها دروغهايي است كه دست فريب و خيانت به آن مرد بسته و دروغبافي و دروغزني در مورد او بسيار است و خود اين هدف دروغزنها قرار گرفتن او، گواه عظمت اين تاريخ نگار پيشتاز شيعه است.

مرحوم محدث قمي مي نويسد:

بايد آگاه بود كه «ابومخنف» كتابهاي بسياري در تاريخ و سيره دارد. از جمله ي اين كتابها «مقتل الحسين» است كه دانشمندان بزرگ و علماي پيشين از آن روايت كرده و بر آن اعتماد نموده اند، اما متأسفانه آن كتاب از بين رفته و اينك حتي نسخه اي از آن نيز در دسترس ما نيست.

اما آن كتابي كه اينك به عنوان «مقتل ابومخنف» در دسترس است، نه تنها او او نيست، كه از هيچ يك از تاريخ نگاران و روايتگران مورد اعتماد نمي باشد. هركس در انديشه تأييد و تصديق اين سخن است، بر اوست كه اين «مقتل» را با آنچه «طبري» و ديگران از ابومخنف نقل مي كنند مقابله و تطبيق كند تا بيان ما روشن شود. ما اين سخن را در «نفس المهموم» به هنگام بحث از «طرماح بن عدي»


بيان كرديم... والله العالم. [1] .


پاورقي

[1] الکني و الالقاب، ج 1، ص 148؛ نفس المهموم، ص 195.