بازگشت

هشام كلبي


1- رجال شناس نامدار شيعه، مرحوم «نجاشي» پس از آوردن نام و نشان او و رديف ساختن نسب و تبارش مي گويد: «هشام» تاريخ دان، تاريخ نگار، مشهور به دانش و كمال و از پيروان مذهب خاندان رسالت بود.

او داستان جالبي دارد كه مي گويد: به بيماري سختي گرفتار شدم، به گونه اي كه دانش و دانستني هايم را فراموش ساختم، از اين رو افسرده و دل شكسته به محضر ششمين امام نور حضرت صادق شرفياب شدم و گرفتاريم را به او گفتم. آن بزرگوار به لطف خدا مرا به جامي از دانش سيراب ساخت كه همه ي دانش و آگاهيهايم دگرباره بازگشت.

آري حضرت صادق عليه السلام او را به خويشتن نزديك مي ساخت و احترام مي كرد و براي او ميدان رشد و بالندگي فراهم مي آورد، به همين جهت هم موفق بود و كتابهاي بسياري از خود به يادگار نهاد. [1] .

آنگاه مرحوم «نجاشي» كتابهاي او را مي شمارد و طريق خود در نقل روايت از او


را ترسيم مي كند. و از جمله كتابهايي كه براي او برمي شمارد «مقتل الحسين» عليه السلام است كه شايد همه آن كتاب، يا بيشترآن را از استاد خويش «ابومخنف» روايت مي كند.

2- با اين وصف از شگفتي هاي روزگار اين است كه مرحوم شيخ «طوسي» در گزيده هايش از رجال «كشي» مي نويسد: «كلبي» از دانشوران اهل سنت است و تنها امتياز او بر ديگران در اين مورد اين است كه ارادت و محبت سختي به خاندان وحي و رسالت دارد. تا آنجايي كه اين مهر و عشق باعث شده است كه برخي در مورد او بگويند: «كلبي» شيعه و پيرو اهل بيت است، اما بر اثر نبودن آزادي مذهب و انديشه بناگزير در پناه سپر دفاعي تقيه زيسته است. [2] .

آنگاه مرحوم شيخ ديگر نام او را، نه در كتاب «الرجال» خويش مي آورد و نه در «الفهرست»، مگر جايي كه او چيزي از كتابهاي «ابومخنف» روايت مي كند و شايد اين روش از اين انديشه سرچشمه مي گيرد كه آنچه را «كلبي» از استاد خويش «ابومخنف»


گرفته [3] و با آن اخبار و روايات كتاب نوشته، همه چيزهايي است كه به تاريخ شيعه اختصاص دارد اما ديگر كتابهاي او چيزهايي است كه اختصاص به تاريخ شيعه ندارد و آنها را از ديگران روايت كرده است.


پاورقي

[1] رجال نجاشي، ص 305.

[2] المختار من رجال الکشي، ص 390.

گفتني است که دانشوران رجالي ما ديدگاه «نجاشي» را به هنگام برخورد ديدگاهها بر نظر ديگران مقدم مي‏دارند. براي نمونه:

1- شهيد در «مسالک»: ظاهر اين است که «نجاشي» در اين مقامات بر شيخ مقدم است، چرا که او پرحافظه‏ترين و ضبط کننده‏ترين و آگاهترين رجال شناسان است.

2- فرزندزاده‏ي او در «شرح استبصار»: «نجاشي» در رجال شناسي بر شيخ طوسي مقدم است و اين به تجربه ثابت مي‏شود.

3- استاد او «استرآبادي» در «الرجال الکبير» در بيوگرافي «سليمان بن صالح»: پوشيده نماند که به هنگامه‏ي ناسازگاري شيوه‏ي «نجاشي» و شيخ در رجال شناسي، ديدگاه نجاشي استوارتر به نظر مي‏رسد.

4- «بحرالعلوم» در «الفوائد الرجاليه» ضمن تجليل از نجاشي... و بيان مقدم شمردن او در رجال شناسي بر ديگران از نظر بسياري و ارج نهادن به کتاب بي‏نظير او در اين مورد، خودش نيز مي‏گويد: «والظاهر انه الصواب» اين ديدگاه که او را مقدم بشماريم صحيح است.

[3] رجال طوسي، ص 155.