بازگشت

ديرينه ترين سند


ديرينه ترين متن موجود كه روايات «هشام كلبي» را از كتاب او، به نقل از استادش «ابومخنف» روايت مي كند، تاريخ طبري است و او نيز براي آن نوشته ها، نوشتار و كتاب جداگانه اي اختصاص نداده، بلكه آن روايات را به هنگام ترسيم رويدادهاي سال 60 و 61 ه.ق و ترسيم حادثه ي جانسوز عاشورا، از او روايت مي كند. [1] .

گفتني است كه «طبري» اين روايات را به طور مستقيم و بي واسطه از جناب «هشام كلبي» دومين تاريخ نگار مسلمان نيز روايت نمي كند، بلكه از كتابها و نوشته هاي او مي آورد و مي گويد: «از هشام اينگونه روايت شده است.» اما روشن نمي سازد كه روايت كننده ي از او كيست؟ و اين نشانگر آن است كه خودش «هشام» را درك نكرده و نوشته هاي خويش را از زبان خود او نشنيده است.

اين برداشت، از نگرش بر تاريخ ولادت طبري و وفات «هشام كلبي» نيز دريافت مي گردد. چرا كه تاريخ ولادت او 224 ه.ق است و تاريخ وفات هشام 206 ه.ق مي باشد.

علاوه بر دو قرينه ي روشن، طبري به هنگام ترسيم حادثه ي رسواي «حره» و شقاوت رژيم ددمنش اموي، بر اين نكته تصريح مي كند كه جريان را از نوشته ها و كتابهاي


«هشام» روايت مي كند و نه از خود او، از جمله به صراحت مي نويسد: در دو كتاب او اين گونه يافتم.

هكذا وجدته في كتابي... [2] .

پس از تاريخ طبري، قديمي ترين سندي كه بدون واسطه از كتاب «هشام» روايت مي كند، «ارشاد» مرحوم «مفيد» است، چرا كه آن بزرگوار پيش از ترسيم رويداد غمبار كربلا و اخبار آن در كتاب خويش مي نويسد:

فمن مختصر الاخبار... ما رواه الكلبي... [3] .

پس از «ارشاد» كتاب «تذكرة الامة بخصائص الائمة» به قلم سبط ابن جوزي متوفي 654 ه.ق مي باشد كه اين راه را رفته است، چرا كه اين كتاب نيز بسياري از اخبار مربوط به رويداد دردناك عاشورا و شهادت سالار شايستگان حضرت حسين عليه السلام را، از «هشام كلبي» و نوشته هاي او روايت نموده و به آن تصريح مي كند.

و به همين دليل هم، به هنگام مقابله نوشته هاي «طبري» و مرحوم «مفيد» و «سبط ابن جوزي» درمي يابيم كه در سراسر آنها هماهنگي كامل به چشم مي خورد و جز تفاوت اندكي در برخي حروف يا واژه ها، هيچ ناهماهنگي دريافت نمي گردد.


پاورقي

[1] تاريخ طبري، ج 5، ص 467 - 338.

[2] تاريخ طبري، ج 5، ص 487.

[3] الارشاد، ص 200، چاپ نجف.