بازگشت

لشكر حق صف مي كشد


صبح روز دهم محرم، امام حسين (ع) اصحابش را براي نبرد آماده كرد نيروي حضرت از سي و دو نفرسوار و چهل نفر پياده تشكيل مي شد حضرت زهير را در جناح راست لشكر و حبيب بن مظاهر را درجناح چپ لشكر قرار داد و پرچم اصلي را به برادرش عباس داد.

خيمه ها پشت سر سپاه قرار گرفته بود در خندقي كه شبانه در پشت خيمه ها كنده بودند مقداري هيزم ريختند و آتش زدند تا دشمن نتواند از پشت سر به خيمه ها حمله كند.

آنگاه حضرت خود وارد خيمه مخصوصي شد و نظافت كرد و چون بيرون آمد بر مركب خود نشست، قرآني به دست گرفت و جنگ آغاز شد.

حضرت دست به دعا گشود:

بارالها! تو در هر غم و اندوه پناهگاه و در هر گرفتاري اميد مني و در هر حادثه اي كه برايم پيش آيد تو تكيه گاه و سلاح مني چه بسيار غمهايي كه دل را ضعيف مي كند و راه هر چاره را مي بندد، گرفتاري هايي كه با ديدن آنها دوستان رهايت مي كنند و دشمنان شادكامي پيشه مي كنند من از ديگران قطع اميد كردم وآنها را به درگاه تو آوردم و از آنها به تو شكايت كردم و تو آنها را بر طرف كردي و نجاتم دادي خدايا تو صاحب هر نعمت و آخرين مقصود هر حركت هستي [1] .


پاورقي

[1] کامل ابن اثير، ج 4، ص 60 - 59.