بازگشت

گفتگوي مروان با وليد


امام حسين (ع) از خانه وليد خارج شد مروان به وليد گفت: حرف مرا نشنيدي تا حسين از دستت گريخت به خدا هرگز چنين فرصتي به دست نخواهي آورد و او عليه تو و اميرالمؤمنين يزيد قيام خواهد كرد.

وليد گفت: واي بر تو! تو به من مي گويي حسين فرزند فاطمه، دختر رسول خدا (ص) را بكشم تا دين ودنياي خود را از دست بدهم به خدا سوگند حاضر نيستم در مقابل تمام عالم حسين را بكشم به خدامي دانم كسي كه خون حسين را به گردن گيرد و در قتل او شريك شود، خدا او را با نظر رحمت نمي نگرد و او را از گناهان پاك نمي كند و به عذابي دردناك دچار خواهد شد [1] .


پاورقي

[1] مقتل خوارزمي، ج 1، ص 184 و کامل ابن اثير، ج 4، ص 15 و الاخبار الطوال، ص 228 و تاريخ طبري، ج 4، ص 252.