بازگشت

اگر مردم مي دانستند


از تشييع جنازه بر مي گشتيم در بين راه امام حسين (ص) خسته شد و كنار راه نشست ابو هريره (پيرمرد مورد احترام زمان خود) در كنارش نشست و با لباس خود خاك از پاي آن حضرت مي سترد حضرت فرمود: ابوهريره! چرا تو اين كار را مي كني؟.

عرض كرد: بگذار من اين كار را بكنم، به خدا اگر آنچه را من درباره تو مي دانم، اين مردم مي دانستند تو را برگردن هاي خود حمل مي كردند [1] .

مدرك بن عماره نقل مي كند كه روزي ابن عباس را ديدم كه ركاب حسن و حسين را گرفته بود و راه مي برد به او اعتراض كرده گفتند: تو ركاب آنها را گرفته اي، در حالي كه از آنها مسن تر هستي؟

گفت: اين دو فرزندان رسول خداو جگرگوشه او هستند، آيا سعادتي از اين بالاتر است كه من ركاب آنها را بگيرم [2] .


پاورقي

[1] تاريخ ابن عساکر، ترجمه امام حسين (ع)، ص 149.

[2] تاريخ ابن عساکر، ص 210.