بازگشت

دوستي با حسين


رسول گرامي اسلام (ص) به مهماني دعوت شده بود با گروهي از اصحاب به ميهماني مي رفت در راه امام حسين (ص) را ديد كه در كوچه بازي مي كند، پيش رفت تا او را بگيرد، ولي او كودكانه گريخت وهر چه حضرت به دنبال او رفت، او به سوي ديگري جست و آن حضرت همچنان خنده كنان او را دنبال مي كرد تا او را گرفت آن گاه دستي بر پس گردن و دستي در زير چانه او گرفته دهان بر دهانش گذاشت و او را بوسيد.

و بعد فرمود: حسين از من است و من از حسينم، خدا دوست بدارد كسي را كه حسين را دوست دارد [1] .

زيد بن حارثه نقل مي كند: مي خواستم براي انجام كاري خدمت رسول خدا(ص) برسم شبانه به منزل آن حضرت رفتم و درب خانه را كوبيدم پيامبر در حالي كه چيزي در زير عباي خود داشت، بيرون آمد پس از آن كه كارم تمام شد، پرسيدم: اي رسول خدا! چه همراه داري؟

عباي خويش را به كنار زد و حسن و حسين را كه در برگرفته بود به من نشان داد و فرمود: اينان فرزندان من و فرزندان دختر من هستند آن گاه رو به آسمان كرد و فرمود:

اللهم انك تعلم اني احبهما فاحبهما و احب من يحبهما.

خدايا! تو مي داني كه من اين دو را دوست دارم، پس آنها را دوست بدار و دوست بدارهر كس آن دو را دوست بدارد [2] .

سلمان فارسي نيز از پيامبر اكرم در خصوص امام حسن و امام حسين روايت كرده است كه فرمود:

من احبهما احببته و من احببته احبه اللّه و من احبه اللّه ادخله جنات النعيم، و من ابغضهما اوبغي عليهما ابغضته و من ابغضته ابغضه اللّه و من ابغضه اللّه ادخله نار جهنم و له عذاب مقيم.

هر كس فرزندانم حسن و حسين را دوست بدارد، من او را دوست دارم و هر كس من او را دوست بدارم، خداوند او را دوست دارد و هر كس خدا او را دوست بدارد به بهشت هاي پر از نعمت وارد خواهد شد اما هر كس آن دو را دشمن بدارد و بر آنها ستم روا دارد، من او را دشمن خواهم داشت و هر كس من او را دشمن دارم، خداوند او را دشمن دارد و به آتش جهنم در افكند و در عذاب پايدار بماند [3] .

اين علاقه و عنايت ويژه پيامبر اكرم (ص) به امام حسين (ع) و اهل بيت (ع) را صرفا نمي توان به يك رابطه عاطفي و علاقه خويشاوندي حمل كرد مضامين رواياتي كه در كتب فريقين فراوان نقل شده است، نشان مي دهد كه رسول خدا(ص) با اطلاع و آگاهي از مسير آينده جامعه اسلامي، مي خواستند بدين وسيله راه حق و باطل را به روشني از يكديگر تفكيك و متمايز سازند در واقع پيامبر اكرم با اين سخنان گويا همه دشمني ها و كينه توزي هايي را كه در آينده بر ضد خاندان نبوت انجام خواهد شد، براي حق پويان و حقيقت طلبان پيش گويي مي كردند شايد از اين روست كه در روايات ديگر، رسول خدا صريحا از جنگ و پيكار با اهل بيت ياد كرده است و جنگ با ايشان را همچون جنگ با خودش دانسته است.

دانشمندان برجسته اهل سنت از زيد بن ارقم و ابوهريره و ديگران روايت كرده اند كه پيامبر در هنگام فوت، آن گاه كه در بستر بيماري افتاده بود، رو به علي و فاطمه و حسن و حسين كرد و فرمود: «انا حرب لمن حاربكم و سلم لمن سالمكم، يعني: من با هر كس كه با شما بجنگد در جنگ خواهم بود و با هر كس با شما دوستي كند دوست خواهم بود» [4] .

اين عبارت بارها و بارها از سوي پيامبر اكرم در شان اهل بيت گراميش صادر شده است [5] ازجمله نقل كرده اند كه آن حضرت بارها رو به خانه علي و فاطمه و حسن و حسين مي ايستاد و مي فرمود:«انا حرب لمن حاربتم و سلم لمن سالمتم، يعني مي جنگم با هر كس كه شما با او بجنگيد و دوستي مي كنم با هر كس كه شما با او دوستي كنيد».

برا بن عازب روايت كرده است كه رسول اكرم (ص) در مورد امام حسين (ع) فرمود: «هذا مني و انا منه و هو محرم عليه ما يحرم علي، يعني حسين از من است و من از حسينم و هر چه بر من حرام است بر حسين نيز حرام است» [6] .


پاورقي

[1] مقتل خوارزمي، ج 1، ص 146 و فرائد السمطين، ج 2، ص 131، باب 30.

[2] طبقات ابن سعد، ترجمه امام حسين، مؤسسه آل البيت، ص 23، اين روايت در سنن ترمذي، ج 5، ص 656 و سنن نسايي، روايت 5824 و نيز نقل شده است.

[3] تاريخ ابن عساکر، ترجمه امام حسين (ع)، ص 139.

[4] تاريخ دمشق، ابن عساکر، ترجمه امام حسين، ص 146.

[5] سنن ترمذي، ج 13، ص 248 و اسدالغابه، ج 7، ص 225 و مستدرک، حاکم نيشابوري، ج 3، ص 149.

[6] کنز العمال، ج 7، ص 106.