بازگشت

عدم ذكر ماجرا در كتابهاي تاريخي


محدث نوري مي گويد:

احدي از اجلاي فن حديث و معتمدين اهل سير و تواريخ، در سياق ذكر مقتل اشاره به اين قصه نكردند؛ با آن كه ذكر آن از جهاتي شايسته و محل اعتنا بود؛ بلكه از سياق كلامشان انكار آن معلوم مي شود! [1] .

وي آن گاه كلام شيخ مفيد بر استقرار اهل بيت در خانه اي متصل به خانه ي يزيد در شام، و سپس حركت دادن ايشان به سمت مدينه را نقل مي كند و در پايان چنين نتيجه مي گيرد:

و نشود كه ايشان در سير خود به كربلا روند و جابر را ملاقات كنند و چند روز عزاداري كنند و شيخ مفيد آن را در محل معتمدي نديده باشد، يا ديده و در اين مقام اشاره به آن نكند. و قريب به همين عبارت را ابن اثير دركامل التواريخ ذكر كرده و طبري نيز در تاريخ خود كه ازتواريخ معتبره است مختصري در اين مقام گفته و در هيچ يك اثري از سفرعراق نيست. [2] .


- در پاسخ بايد گفت كه:

اولا، عدم ذكر غير از ذكر عدم است، و نمي توان آن را دليل عدم بازگشت اهل بيت به كربلا دانست و نمي توان از آن، انكار ايشان را فهميد.

ثانيا، تمسك به كلام شيخ مفيد بدون در نظر داشتن شيوه ي ايشان در نگارش تاريخ، كارساز نيست. روش ايشان در تاريخ شبيه با روش فقهي متداول است. بنا به تصريح شهيد قاضي طباطبايي، روش ايشان ذكر اخبار و حوادث مسند است. اگر چه خلاف مشهور باشد.

شيخ مفيد در اول الارشاد چنين مي نويسد:

و متحر فيه الايجاز و الاختصار حسب ما أثرت من ذلك و التمست؛

و نهايت كوشش خود را در خلاصه نويسي مطالب برطبق آنچه كه به من رسيده و جست وجو نمودم به كار بستم. [3] .

بنابراين، اتقان كار شيخ مفيد جاي مناقشه ندارد. اما عدم ذكر ايشان بدان جهت است كه با روش او در نگارش تاريخ نمي سازد، نه آن كه منكر آن باشد.

ثالثا، در اول بحث، سخنان بزرگاني چون ابوريحان بيروني و شيخ بهايي را مبني بر بازگشت اهل بيت به كربلا آورديم و با توجه به آن، سلب كلي كلام ايشان مبني بر عدم ذكر احدي از اجلاي فن حديث و ارباب سير و تواريخ ساقط مي شود.


پاورقي

[1] لؤلؤ ومرجان، ص 146.

[2] همان، ص 147.

[3] الارشاد، ج 1، ص 4.