بازگشت

ثبوت فضائل خاتم الانبياء براي حسين


و مراد در اين جا بيان ثبوت فضايل، حضرت خاتم الانبياء و ابتلاءآت او است از براي آن جناب، پس مي گوئيم: محمد(صلي الله عليه و آله) افضل مخلوقين بوده، و افضل از حسين (عليه السلام) بوده، و حسين (عليه السلام) از اوست و او از حسين (عليه السلام) است، محمد (صلي الله عليه و آله) سيد انبياء است و حسين سيدالشهداء است، محمد (صلي الله عليه و آله) خاتم النبيين است و حسين (عليه السلام) خاتم الشهداء است، محمد (صلي الله عليه و آله) رحمة للعالمين است به جهت عموم فيضي كه به سبب او بر خلايق مي رسد از جهاتي، و حسين (عليه السلام) نيز رحمة للعالمين است به همين سبب، محمد (صلي الله عليه و آله) شاهد و مبشر است، و حسين (عليه السلام) شاهد است از براي زوارش و گريه كننده اش در روز قيامت به شهادتي كه اصلاح امر ايشان خواهد كرد، و او الان بشارت مي دهد ايشان را از يمين عرش، و مي گويد: اي گريه كننده، اگر بداني كه چه ثوابي از براي تو مهيا شده است، هر آينه فرح تو بيشتر از جزعت خواهد بود. [1] ، محمد (صلي الله عليه و آله) مخصوص به كوثر، و حسين (عليه السلام) سبب فرح كوثر است، [2] ، چنانكه در روايت مسمع بن عبدالملك مذكور است، كه كوثر فرحناك مي شود به شرب گريه كنندگان از او [3] ، محمد (صلي الله عليه و آله)صاحب وسيله است كه يكي از مقامات شفاعت است، و حسين (عليه السلام) از اعظم اسباب شفاعت محمد (صلي الله عليه و آله) است، چنانكه در خبر است كه چون آن جناب را خبر دادند به شهادت حسين (عليه السلام) از جمله كلمات جبرئيل اين بود اگر خواهي شهادت دو فرزند ذخيره باشد از براي شفاعت گناهكاران امت پس راضي شو به آن، و


اگر نه، دعا كن تا خدا سالم دارد ايشان را از سم و قتل. [4] .

محمد (صلي الله عليه و آله) در عضو بدنش كرامت و معجزه ظاهر بود، و حسين (عليه السلام) مظهر كرامات او بود، چنانكه گلو و پيشانيش از اثر بوسه ي آن حضرت مي درخشيد و همچنين بالاي ناف مباركش را بسيار مي بوسيد، و سبب معلوم نبود تا تير سه شعبه ي مسموم بر آن واقع شد، و همان في الحقيقة قاتل آن جناب بود، پس معلوم شد كه آن سبب تقبيل پيغمبر (صلي الله عليه و آله) بود و اين يكي از معجزات آن سرور بود.

محمد (صلي الله عليه و آله) به معراج رفت به كيفيات خاصه، و حسين (عليه السلام) نيز از برايش معراج بود به كيفيات خاصه، يك معراج جسماني كه بدنش را روز شهادتش بوده، و يكي معراج روحاني.

محمد (صلي الله عليه و آله) زحمت كشيد در ابلاغ احكام الهي در مكه تنها ايستاد در مقام دعوت خلايق و متحمل زحمات و مشاق امت گرديد. در جنگ بدر و احد و حنين و احزاب و غير آنها، و حسين (عليه السلام) نيز زحمت كشيد در ترويج شريعت، و تنها ايستاد در مقابل دشمنان، و همه ي مشقتهاي غزوات پيغمبر (صلي الله عليه و آله) در روز عاشورا بر او جمع گرديد، و تفصيل هر يك را مقامي است، و تا چند گوئيم محمد (صلي الله عليه و آله) چنان، و حسين (عليه السلام) چنين، و حال اينكه محمد (صلي الله عليه و آله) خودش مي فرمود، حسين مني و انا من حسين [5] .

پس كافي است كه ما نيز بگوئيم محمد (صلي الله عليه و آله)از حسين است و حسين (عليه السلام) از محمد (صلي الله عليه و آله)است، و همين كفايت مي كند از ملاحظه ي تطبيقات فضايل و ابتلائات، بلكه جميع ابتلاءآت حسين (عليه السلام) نيز بر جناب پيغمبر (صلي الله عليه و آله) وارد گرديد و بالعكس، و الله ولي التوفيق.



پاورقي

[1] بحار 292:44 کامل الزيارات باب 32 ص 103.

[2] سوره‏ي کوثر 108.

[3] بحار 290:44 - کامل الزيارات باب 32 ص 102.

[4] بحار 242:44 - منتخب طريحي 48:1 (مجلس 5).

[5] بحار 271 - 270 :43 - کامل الزيارات باب 14 ص 52.