بازگشت

مقايسه ي گريه ي آدم با گريه ي حسين


و حسين نيز مبتلي شد به مثل اين پس يكدفعه بيرون رفت از بهشت اجتماع دوستان، و اولاد و برادران در ظرف دو ساعت از زمان، چنانكه در روايت است كه چون نماند از براي آن حضرت احدي از اصحاب و ياوران، طفلي از خيمه ها بيرون آمد كه در گوش او گوشواره بود از در، و به هر طرف نظر مي كرد با ترس و بيم، پس هاني ابن ثبيت به او رسيد و با شمشير او را زد، و شهيد ساخت. [1] .

و چون آن هم نماند به خواهرش فرمود: طفل رضيع را بياور، پس آورد آن طفل را و به دستش داد، و واقع شد آنچه شد. [2] .

و چون آن هم نماند زنان را ندا كرد، و چون از نزد ايشان بيرون رفت، و ديد بلاد را متغير، و هيچ كس را با خود نديد، انشاء اشعار نمود به همان مضمون كه آدم انشاء


نمود [3] ، و دعا كرد چنانكه آدم دعا كرد، و گريست به روايتي دويست سال [4] ، و حسين (عليه السلام) گريست يك روز در چند مقام [5] ، و لكن گريه ي آن حضرت قياس نمي شود بر گريه ي آدم، زيرا كه گريه ي آدم گريه ي فراق بود از براي خودش، و گريه ي حسين (عليه السلام ) از روي رقت و ترحم بود، گريه ي آدم هر چند طولاني و شديد بود كه نهرها از اشكش جاري گرديد [6] ولي گريه ي حسين (عليه السلام) خوني بود كه از چشمه ي قلبش جاري گرديد، گريه ي آدم ( عليه السلام) مقرون به تسلي شد، و گريه ي حسين (عليه السلام) تسلي نداشت. گريه ي آدم (عليه السلام) از براي يك پسر بود كه از او كشته شد، و گريه ي حسين (عليه السلام) براي برادران و اولاد و بني اعمام و اصحاب و عيال و اطفال بود، و آدم (عليه السلام) مبتلي شد از براي تحصيل قوت و طعام از براي خودش و زوجه اش به بلاي سختي، زيرا كه آن وقت در روي زمين اسباب معيشت به زحمت تحصيل مي شد، پس در تحصيل علم به اسباب، و عمل آن بدون معاون كمال زحمت بود، و اگر تأييد الهي نبود ممكن نبود عيش از براي او. حسين (عليه السلام) مبتلي شد به تحصيل آب از براي دفع عطش عيال و اطفالش، با اينكه آب در آنجا موجود بود، پس آن حضرت زحمت بسيار كشيد، و انواع تعب بدني و نفساني را متحمل گرديد، پس گاهي خودش آن قوم را موعظه كرد [7] و گاهي كسي را مي فرستاد كه ايشان را موعظه كند [8] ، و گاهي مي فرستاد كسي را كه خواهش كند از ايشان [9] و گاهي در شب پنهاني جمعي را مي فرستاد [10] ، و گاهي چاه مي كند [11] ، و گاهي طلب مي كرد خودش از براي زنان به اين لسان كه اينها با شما جنگ ندارند [12] ، و گاهي


براي طفلش طلب مي كرد [13] ، و گاهي آن طفل را به ايشان مي نمود كه ببينيد از تشنگي بيتاب شده [14] ، و گاهي از براي خودش طلب مي كرد در وقت احتضار [15] ، و آدم (عليه السلام) بعد از زحمت از برايش طعام حاصل شد، و حسين (عليه السلام) بعد از همه زحمتها باز با لب تشنه جان داد كه جان عالم فداي او باد.


پاورقي

[1] بحار 46:45 - مقتل خوارزمي 32 - 31 :2 - تاريخ طبري 227:5.

[2] بحار 46:45 - مقتل خوارزمي 32:2 - لهوف ص 50.

[3] بحار 49 - 47 :45 - مقتل خوارزمي 33 - 32 :2.

[4] بحار 11: 211.

[5] بحار 45 :34 و 41 و 45 و 50.

[6] بحار 204:11 - خصال 272:1.

[7] بحار 6:45 - ارشاد مفيد 100:2.

[8] بحار 5:45 - مقتل خوارزمي 252:1.

[9] بحار 392:44 - ارشاد مفيد93 - 92 :2.

[10] بحار 388:44 - تاريخ طبري 208:5.

[11] بحار 387:44.

[12] بحار 51:45 - لهوف ص 52.

[13] منتخب طريحي 24:1.

[14] تذکره سبط ابن جوزي ص 143.

[15] بحار 56:45 - مقتل خوارزمي 36:2.