بازگشت

منازل چهارده گانه ي مصائب آن حضرت


منازل مصائبش كه مصائب منازل است پس آن نيز چهارده است:

اول: منزل اصلي كه مدينه ي طيبه بود، و او را [مجبور] نمودند به جلا، و بسيار بر او صعب بود پس شكايت بخداوند نمود، و عرض كرد: خدايا ما عترت پيغمبر تو هستيم كه ما را از وطن بيرون كردند [1] و شكايت به پيغمبر (صلي الله عليه و آله) كرد آن وقتي كه به نزد قبرش آمد از براي وداع و گفت: منم حسين پسر فاطمه (عليهاالسلام) دختر تو، مرا امت واگذاشتند و ضايع نمودند. [2] .


دوم: منزلش در مكه ي معظمه كه محل امن بود از براي هر چيزي از انسان و حيوان و مرغان و وحوش و درخت و عطف، و اين حرم امان، مقام خوف آن جناب گرديد كه خواستند او را در آن جا به قتل رسانند پس از آنجا كوچ كرد. [3] .

سوم: ما بين مكه و كوفه كه در هر محلي مي رسيد او را تخويف مي كردند از رفتن به كوفه، و از ياري او امتناع مي كردند.

چهارم: كربلا بود كه در آن نازل شد به قصد اقامت و توطن، و فرمود: بارها را فرود آوريد كه ديگر از اينجا كوچ نخواهيم كرد. [4] .

پنجم: در مركز ميدان بود كه هر وقت از قتال خسته مي شد در آن مركز مي ايستاد و مي فرمود: لا حول و لاقوة الا بالله. [5] .

ششم: مصرعش بود كه در علم الهي از برايش اختيار شده، و در ظاهر آن باقي ماند سه روز يا چهار روز، و بعد به بطن آن زمين قرار گرفت كه قبر معظم آن جناب است. [6] .

هفتم: منزل سر مباركش بود شب يازدهم محرم در خانه ي خولي زير اجانه يا تنور در روي خاكستر، چنانكه در السنه مشهور است كه نور نازل شد در تنور. [7] .

هشتم: منزل آن سر، مجلس ابن زياد در ميان طبق پيش روي آن لعين، و او اظهار خوشحالي مي نمود و تبسم مي كرد و شايد اين تبسم اعظم است از زدن به خيزران و زدن به بيني و چشمان شريف آن جناب، آه. [8] .

نهم: منزلش كوفه بالاي درخت. [9] .

دهم: منزلش در مابين كوفه و شام، و گاهي بالاي نيزه، و گاهي در ميان صندوق، و در هر شهر و بلد از آن سر منور علامتي است.


يازدهم: منزلش در دير راهب و در اين منزل او را اكرام نمودند و با مشك و كافور او را مطيب كردند و تحيت و سلام گفتند و جواب شنيدند، چنانكه تفصيلش در مقام خود مذكور است. [10] .

دوازدهم: منزلش در شام مجلس يزيد عنيد در ميان طشت طلا كه پيش روي او گذاشته بودند، و همه ي مصيبتها بر آن جناب در اين مجلس بود، كه از بيست مصيبت متجاوز است كه بعضي در آن مجلس حادث شد و بعضي در آنجا تازه گرديد. [11] .

سيزدهم: منزل او كه بر در خانه ي يزيد آويزان نمودند، و هند زوجه ي يزيد متحمل اين اهانت نشد، و با سر برهنه بيرون آمد و فرياد كرد: اي يزيد اين سر پسر فاطمه (عليهاالسلام) است كه بر در خانه ي من آويخته اي؟ يزيد برخواست و او را پوشانيد و به حرم خود برگردانيد، و گفت: اي هند، نوحه كن بر فرزند رسول خدا و بزرگ قريش، پس امر كرد سر را به زير آورند. [12] .

چهاردهم: منزلش بر در دروازه ي شام كه آنرا بر آنجا آويخته بودند، و اين اهانت آن قدر بزرگ بود كه صبر امامت حضرت سجاد (عليه السلام) متحمل آن نگرديد، و فرياد زد: اي يزيد حيا نمي كني كه سر فرزند فاطمه را بر دروازه ي بلد تو آويخته اند و حال آنكه او وديعه ي پيغمبر (صلي الله عليه و آله) است. [13] .

پس در اين مقام صبر نكرد، با اينكه چون ديد سر را در طشت نزد يزيد گذاشتند و با چوب خيزران اشاره به لب و دندان او مي كرد، صبر كرد و سخن نگفت.

و از براي جناب حسين (عليه السلام) بعد از اين منازل، چون قرآن كريم، منزلي است مخصوص، در مدفن، و محشر به هيئت مخصوصي، تا وقتي كه منتهي شود به منزل مخصوص در بهشت، در آن درجاتي كه جدش فرمود: نمي رسد به آنها مگر به شهادت. [14] .


و اعلاي آنها آن است كه در حديث اشاره شده به آن كه ملحق شدن به خاتم انبياء است در منزل و درجه ي او [15] ، چنانكه تفصيل آن در محلش مذكور است.


پاورقي

[1] بحار 383:44 - مقتل خوارزمي 237:1.

[2] بحار 327:44 - مقتل خوارزمي 186:1.

[3] بحار 363:44 - ارشاد مفيد 68:2.

[4] بحار 383:44 - مقتل خوارزمي 237:1.

[5] بحار 50:45 - لهوف ص 51.

[6] بحار 107:45 - لهوف ص 63.

[7] بحار 125:45 - مثير الاحزان ص 65 - مناقب 217:3.

[8] بحار 116:45 - ارشاد مفيد 119:2.

[9] مناقب ابن شهر آشوب 218:3.

[10] بحار 186 - 185 :45 - الخرائج و الجرائح 577:2.

[11] بحار 157:45 - احتجاج طبرسي 34:2.

[12] بحار 143 - 142 :45 - مقتل خوارزمي 74 - 73 :2 و کامل بهائي 179:2.

[13] بحار 136:45 - مقتل خوارزمي 63:2.

[14] بحار 313:44 - امالي صدوق مجلس 30 ص 130.

[15] بحار 221:44 - امالي طوسي 325:1.