بازگشت

استغاثه هاي سبعه ي هر فرد در وقت مردن و...


از براي تو نيز هفت حالت خواهد بود، كه در آن احوال هر چند استغاثه مي نمائي كسي به فرياد تو نخواهد رسيد، مگر حسين (عليه السلام) كه اگر او را اجابت كرده باشي، ترا اجابت مي نمايد، و از آن مهلكه تو را خلاص مي كند.

پس يك استغاثه ي تو: در حالت احتضار است، آن وقتي كه نفس به حنجره رسد، و پا به پا بمالي، و ندا كني خويشان و دوستان، و اولاد و اهل و عيال، و اطبا را، هيچيك تو را ياري نتواند كرد، پس اگر اجابت دعوت داعي الله نموده باشي، اميد است كه آن جناب به نزد تو حاضر شود و تو را ايمن كند، بلكه در جواب تو لبيك گويد. [1] .

استغاثه ي دوم: در وقتي است كه از قبر بيرون آئي عريان، و ذليل، بار معاصي را به دوش كشيده، به نظر حسرت گاه به طرف راست نظر كني و گاه بطرف چپ، و چون نظر مي كني، كسي را نمي بيني كه به او پناه بري، پس اگر اجابت اين غريب را كرده باشي، اميد است كه چون نظر كني آن جناب را در پيش روي خود ببيني، يا ببيني كه او خود در تفحص تو است، يا ببيني جدش را كه با جبرئيل در تفحص تو هستند، كه دست ترا بگيرند، پس ديگر محتاج نشوي كه به يمين و يسار نظر نمائي. [2] .

استغاثه ي سوم تو: آن وقتي است كه از شدت عطش در روزي كه پنجاه هزار سال است، فرياد برآوري، و آفتاب در تمام آن روز بر سر مردم مي تابد، و فريادرسي نيست، پس اگر دعوت ساقي حوض را لبيك گفته اي در وقت تصور حالت تشنگيش،


پس لابد ترا اجابت خواهد نمود، و ترا آبي دهد كه ديگر تشنه نشوي. [3] .

استغاثه ي چهارم تو: آن وقتي است كه خصمان تو بر دور تو احاطه كنند، و حقوق خود را مطالبه نمايند، و تو فرار نمائي از ايشان، بلكه از پدر و مادر و برادر فرار كني، و مأيوس از همه شوي، و در كار خود متحير بماني، پس اگر اجابت اين داعي الي الله نموده باشي اميد است كه به فرياد تو رسد، و اصلاح امر تو نمايد و خصمهاي ترا راضي كند. [4] .

استغاثه ي پنجم تو: در وقتي است، كه امر الهي رسد، كه اي مجرمين جدا شويد، و ممتاز گرديد از متقين، پس شايد در آن وقت نور مهر حسيني، مانع شود از ظلمت سيماي مجرمين اگر اجابت دعوت نموده باشند. [5] .

استغاثه ي ششم تو: آن وقتي است، كه امر از مصدر قهر صادر شود به انداختن در آتش به سوي ملائكه كه: بيندازيد، يا به آتش كه: بگير، پس زبان لال شود از استغاثه كردن، پس اگر اجابت نموده باشي استغاثه ي آن حضرت را، اميد است كه در آن وقت اجابت نمايد، به همان توجه قلبي چون زبانت جاري به آن نگردد.

استغاثه ي هفتم تو: هر گاه داخل شوي در جهنم، و العياذ بالله، پس گاهي استغاثه نمائي به خزنه و گاهي به ملائكه، و گاهي به متكبرين، كه در آنجا افتاده اند، و هيچ يك به تو نفعي ندهد، بلكه سبب زيادتي عذاب گردد، با اينكه استغاثه به خزنه از براي تخفيف يك روز است، و به مالك از براي مردن است، و به متكبرين از براي اينكه يك كاري از براي تو بكنند، هر چند برداشتن يك ساعت از عذاب، يا يك نوع از آن باشد، لكن چون حضرت حسين (عليه السلام) وعده فرموده است كه به زيارت زوارش بيايد، اگر تأخير اندازد تا آن زمان به جهت بعضي از حكمتها، و اثرهائي كه تغيير و تبديل نيست، پس لابد در آن جا ترا زيارت خواهد كرد، و آتش به مقدم شريفش خاموش گردد، و همه ي عذابها از برابر تو برداشته شود، و ترا با خود ببرد به سوي بهشت عنبر سرشت. [6] .



پاورقي

[1] بحار 77:98 - کامل الزيارات باب 61 ص 150.

[2] بحار 183:98 - کامل الزيارات باب 88 ص 265.

[3] بحار 78:98 - کامل الزيارات باب 44 ص 123.

[4] بحار 18:98 - کامل الزيارات باب 56 ص 143.

[5] بحار 183:98 - کامل الزيارات باب 88 ص 265.

[6] بحار 16:98.