بازگشت

در وقت كشته شدن ياران


استغاثه ي سوم: در وقتي كه اولاد و اصحابش همه را كشتند و يكه و تنها ماند.

پس از خيمه بيرون آمد به عزم ملاقات خدا، و در مقابل قوم ايستاد، در حالتي كه سوار بر اسب بود، پس نظري به طرف راست نمود، احدي را نديد، و نظري به جانب چپ كرد، كسي را نديد، و ديد كه اهل بيت و اصحابش همه بر خاك افتاده اند، و عيال و اطفالش همه بي كس مانده، فرياد بركشيد كه آيا كسي نيست كه به فرياد ما رسد محض رضاي خدا؟

آيا كسي نيست كه اعانت كند ما را در راه خدا؟ پس اثر نمود اين استغاثه در زنان، و صبر و شكيبائي را از ايشان برد، بنحوي كه تمامي يكدفعه فرياد به ناله و گريه برآوردند، كه صداي ايشان در ميان ميدان به گوش آن جناب رسيد، پس برگشت به خيمه، و فرمود: آرام گيريد، و دشمنان را بر من شماتت ندهيد، گريه بسيار در پيش داريد. [1] .


پس شايسته است كه دوستان نيز در نزد تصور اين استغاثه اجابت نمايند به فرياد و ناله و صيحه، و بگويند: لبيك داعي الله - الخ - كه آن جناب از ايشان خشنود خواهد شد.


پاورقي

[1] بحار 321:44 - منتخب طريحي 129:2 البته با مذکور متفاوت است.