بازگشت

تلبيات سبعه اجابت از براي استغاثه هاي آن حضرت


وجه سوم: اينكه تلبيات سبعه اجابت باشند از براي استغاثه هاي آن جناب كه به جهت امور مخصوصه نمود، و كسي اجابتش نكرد.

يكي استغاثه نمود به جهت طلب آب از براي اهل بيت و اصحاب. [1] .

دوم: استغاثه طلب آب از براي زنان و اطفال بود، كه فرمود: اينان را گناهي نيست و با شما قتال نمي كنند. [2] .

سوم: طلب آب نمود از براي طفل شيرخوار، كه فرمود: آيا كسي نيست كه يك شرب آب از براي اين طفل بياورد؟ بعد قناعت نمود به اينكه خود ايشان او را آب دهند. [3] .

چهارم: استغاثه به جميع لشكر نمود كه اي شيعه ي آل ابوسفيان مرا قصد كنيد و از حرم من دست برداريد.

پنجم: باز استغاثه به لشكر نمود كه يك ساعت از نهب خيام تأمل كنيد بعد از كشتنم هر چه خواهيد كنيد. [4] .

ششم: استغاثه نمود در وقتي كه بر زمين افتاد، و شنيد شمر لعين فرياد مي كند آتش بياوريد تا خيمه ها را بسوزانم، حضرت فرياد كرد: اي پسر ذوالجوشن، تو آتش مي طلبي كه حرم مرا بسوزاني. [5] .

هفتم: استغاثه نمود در آخر نفس از براي يك قطره آب پس سر مباركش را ببريدند، در بين همين استغاثه. [6] .

پس چون كسي آن جناب را اجابت نكرد در اين استغاثات سبعه، مناسب است كه


دوستان او، به عدد آنها لبيك، بگويند، تا فائز شوند به ثواب اغاثه آن حضرت، در آن احوال، اگر در دل تصور نمايند.


پاورقي

[1] بحار 288:44 - مقتل خوارزمي 244:1.

[2] بحار 51:45 - لهوف ص 52.

[3] تذکرة الخواص ابن جوزي ص 143.

[4] مقاتل الطالبيين ص 79.

[5] بحار 54:45 - لهوف ص 53.

[6] بحار 56:45 - مقتل خوارزمي 36:2.