بازگشت

اجرهاي مخصوص براي زوار


باب چهارم: در اجر مخصوصي است، و صفت خاصي كه بر زيارت آن حضرت مترتبند و شايسته است كه عليحده ذكر شود.

اما اجر خاص عجيب، پس آن است كه صدوق و سيد ابن طاوس و كفعمي و مؤلف مزار كبير به طرق معتبر روايت كرده اند كه نويسندگان اعمال حسنه مشغول نوشتن حسنات مي شوند به جهت زوار از وقتي كه عزم مي كند بر زيارت تا روز قيامت. [1] .

پس آن از جمله اعمال صالحه ي مستمر است، نه اينكه در حكم مستمر باشد مانند


باقي صالحات جاريه، و از آن بالاترين باقيات صالحات است.

و آنها همه علاوه است بر آن صفات خاصه،كه حاصل مي شود از براي زائر، حتي نظر به خصوصيت متولي قبض روحش، و از عجائبي كه عقل را حيران مي نمايد [آن است]، كه در آن: شانزده فضيلت [است]، كه هر يك بالاتر از صد فضيلت است، و يكي از آنها آن است كه به هر كلمه اي از كلمات زيارت، عطا مي شود به او نصيبي از رحمت [2] خدا، و عجيب تر آن كه اينها همه بعض اجر و ثواب اوست و آن زيارت شريفه اي است، كه حضرت صادق (عليه السلام) سؤال نمودند از شخصي كه چقدر است فاصله فيمابين مقام تو و قبر حسين (عليه السلام)؟ عرض كرد: فدايت شوم يكروز و بعض روز، فرمود: آيا به زيارتش مي روي؟ عرض كرد: بلي، فرمود: آيا بشارت دهم تو را؟ آيا خوشحال كنم تو را به بعض ثواب آن؟ عرض كرد: بلي فدايت گردم، فرمود: بدان كه هر گاه شخص مشغول مهيا كردن اسباب سفر زيارت مي شود اهل آسمانها اظهار خوشحالي مي نمايند، پس چون از منزلش بيرون آيد، سواره يا پياده، موكل مي كند خدا به او چهار هزار ملك را، از ملائكه، كه صلوات مي فرستند بر او، تا وقتي كه برسد به آن محل شريف.

پس چون رسيدي به آن مقام كريم پس بايست بر در، و بگو اين كلمات را كه از براي تو است بهر كلمه سهمي از رحمت خدا، عرض كرد: چيست آن كلمات؟ فرمود: بگو: «السلام عليك يا وارث آدم صفوة الله السلام عليك يا وارث نوح نبي الله السلام عليك يا وارث ابراهيم خليل الله السلام عليك يا وارث موسي كليم الله السلام عليك يا وارث عيسي روح الله السلام عليك يا وارث محمد حبيب الله صلي الله عليه و آله، السلام عليك يا وارث وصي رسول الله السلام عليك يا وارث الحسن الرضي، السلام عليك يا وارث فاطمة بنت رسول الله السلام عليك ايها الشهيد الصديق السلام عليك ايها الوصي البار التقي السلام عليك و علي الارواح التي حلت بفنائك و اناخت برحلك السلام علي ملائكة الله المحدقين بك اشهد انك قد اقمت الصلوة و اتيت الزكوة و أمرت بالمعروف و نهيت عن المنكر و عبدت الله


مخلصا حتي اتاك اليقين و السلام عليك و رحمة الله و بركاته». پس روانه شو، كه از براي تو است، به هر قدمي كه برداري، يا بگذاري، مثل ثواب شهيدي كه در راه خدا به خون خود آغشته شده باشد، چون به قبر رسيدي دست خود را بر قبر گذار، و بگو «السلام عليك يا حجة الله في سمائه و ارضه» پس مشغول نماز مي شوي، كه از براي تو است به هر ركعتي كه در نزد او بكني ثواب هزار حج، و هزار عمره، و عتق هزار بنده و هزار جهاد در راه خدا با پيغمبر مرسل، پس چون خواهي مراجعت نمائي، منادي ترا ندا كند، كه اگر كلام او را بشنوي هرگز مفارقت نخواهي نمود، مي گويد: خوشا به حال تو اي بنده ي خدا كه غنيمت بردي، و به سلامت شدي، و گناهان تو آمرزيده شد، پس عمل را از سر گير، و اگر در آن شب، يا آن روز، يا آن سال وفات نمايد، خداوند قبض روح او نمايد، و اگر بماند ملائكه فرود آيند نزد او، و به همراه او باشند، و از برايش استغفار نمايند، و بر او صلوات فرستند تا به منزلش رسد، آنگاه عرض كنند: خداوند اين بنده ي تو به زيارت فرزند دختر پيغمبر(صلي الله عليه و آله) رفته و مراجعت نموده پس، تكليف ما چيست؟ خطاب رسد كه بايستيد در خانه ي او، و تسبيح و تقديس كنيد مرا، و ثواب آنرا از براي او بنويسيد تا روز وفاتش، پس در آنجا بمانند تا وقتي كه اجل او برسد، و وفات نمايد، پس به تجهيز او حاضر شوند، و نماز بر او كنند، پس عرض كنند: خداوندا، ديگر تكليف ما چيست؟ خطاب رسد كه در نزد قبر او بمانيد، و تسبيح و تقديس كنيد، و ثواب آن را از براي او بنويسيد تا روز قيامت. [3] .

و اما صفت مخصوصي كه از براي زائر حاصل مي شود، كه شايسته است آنرا مستقل ذكر [كنيم]، آن است كه كسي كه به زيارت حسين (عليه السلام) رود هر آينه خدا را در عرش زيارت كرده است. [4] .

و اين كنايت از نهايت قرب است به خدا، و ترقي به درجات كمال.

و از اين بالاتر، آن است كه به آن دريافته مي شود خدا، مرزائر را، به جهت اينكه


در خبر وارد است: «كه خداوند متعال آن حضرت را در هر شب جمعه زيارت مي كند» [5] .

پس اگر كسي به زيارت رفته باشد [او به زيارت خداوند] رفته است، معلوم است كه زيارت خداوند كنايه است از افاضه ي رحمت مخصوصه به آن جناب، پس اگر كسي آن را ادراك نمايد محروم از آن رحمت نخواهد شد، و لا محاله نصيبي از آن خواهد يافت، و زيارت او خداوند را كنايه است از كمال قرب، و چون اين دو امر جمع شود حاصل مي شود خصوصيتي از مراتب شمول رحمت، كه مافوق آن متصور نيست، و در روايت ديگر است، كه هر كس بخواهد كه در قيامت نظر نمايد به سوي خدا پس بسيار بزيارت حسين (عليه السلام) برود. [6] .

پس اينها سه عبارت شدند، يعني زيارت خدا، و زيارت با خدا، و نظر به سوي خدا، و آن كنايه است از نهايت آنچه از براي مخلوق متصور مي شود از ترقي به سوي درجات قرب، و از اين جهت براي اين صفت باب مستقلي قرار دادم.


پاورقي

[1] بحار 164:98 - کامل الزيارات باب 79 ص 207 - بلد الامين ص 280 - مزار الکبير ص 145 - 144 - مصباح الزائر ص 134 - 133.

[2] بحار 163:98 - کامل الزيارات باب 79 ص 206.

[3] بحار 164 - 163 :98 - کامل الزيارات باب 79 ص 208 - 206.

[4] بحار 76:98 - کامل الزيارات باب 59 ص 147.

[5] بحار 60:98 - کامل الزيارات باب 38 ص 113.

[6] بحار 77:98 - کامل الزيارات باب 60 ص 149.