بازگشت

يك سال بعد از ولادت و تعزيت بر آن حضرت


چون يكسال از ولادت گذشت، شروع نمودند ملائكه به نزول بر آن حضرت به جهت تعزيه، پس اول امر دوازده ملك نازل شدند بر صور مختلفه كه يكي از ايشان بر صورت بني آدم بود، و بالهاي خود را پهن نموده تهزيه گفتند او را، پس ملك قطر آمد و تعزيه گفت، و بعد به تدريج آمدند تا اينكه نماند ملكي مگر اينكه نازل شد و تعزيت گفت او را به حسين (عليه السلام) تا اينكه به ثواب تعزيت فائز شوند. [1] .

و باز ملائكه حمل مي نمودند از تربت آن زمين به جهت پيغمبر (صلي الله عليه و آله)، و اول كسي كه آورد از آن تربت به جهت آن حضرت جبرئيل بود، حضرت اميرالمؤمنين


(عليه السلام) فرمود داخل شدم بر پيغمبر خدا (صلي الله عليه و آله) درحالتي كه اشك از چشمان او جاري بود پس عرض كردم: پدر و مادرم فداي تو باد يا رسول الله چه مي شود تو را كه اشكت جاري است، آيا كسي ترا به غضب آورده؟ فرمودند: نه، و لكن جبرئيل مرا خبر داد كه فرزندم حسين (عليه السلام) را مي كشند، و از تربت مدفنش به جهت من آورده چون بوئيدم اشكم بي اختيار ريخت و اسم آن زمين كربلا است.


پاورقي

[1] بحار 247:44 - مثير الاحزان ص 8 - لهوف ص 7.