بازگشت

رقت قلب حسين بر اهل هموم و غموم


صفت ديگر، رقت آن حضرت بر اهل هموم و غموم، چنانكه وقتي به عيادت اسامة ابن زيد تشريف بردند و او را در حالت احتضار بود پس آهي كشيد و گفت: واغماه، حضرت فرمودند: غم تو از چيست؟ گفت قرض دارم شصت هزار، حضرت فرمودند: دين تو بر ذمه ي من است، گفت: مي خواهم: مديون نمرده باشم، حضرت امر فرمود تا مال را حاضر نمودند و به طلب كاران او دادند، پيش از آنكه وفات نمايد. [1] .

صفت ديگر، صدقه ي پنهاني دادن است، چنانكه منقول است كه بعد از شهادت در پشت آنسرور اثر پينه ها ديدند، از حضرت سجاد (عليه السلام) سؤال نمودند، حضرت فرمود: اين اثر آن باري است كه شبها به دوش مي گرفت و از براي ايتام و بيوه زنان مي برد [2] شاعر گفته:



و ان ظهرا غدا للبر ينقله

سرا الي اهله ليلا لمكسور



يعني: آن پشتي كه شبها صدقات را به جهت فقرا نقل مي نمود، چرا بايد كه از سم ستوران شكسته گردد؟ ويلا.

صفت ديگر: شدت عزمي كه داشت در خلاص نمودن خلق از عذاب خدا، و به آن سبب اين بار گران شهادت را قبول نمود، تا اينكه به مقامي رسد كه شفاعت نمايد عاصيانرا، و در اين امر چنان اهتمام داشت كه خلاصي دشمنانش را هم مي خواست،


هنگامي كه آن شخص آمد به قصد قتل آنجناب، حضرت در روي او خنديدند و او را موعظه فرمودند [3] و هر گاه كه مي ديد تخليص كلي ممكن نيست، باز سعي مي فرمود در تخفيف عذاب ايشان، چنانكه به هرثمة ابن ابي مسلم بعد از آنكه ديد وعظ در او اثر نكرد، فرمود: پس از اين زمين بيرون رو، كه كشتن ما را نبيني و صداي ما را نشنوي [4] ، و همچنين بجعفي فرمود [5] ، چنانكه در محلش بيايد. (انشاءالله).

صفت ديگر، شدت خوفش از خداوند، كههر وقت وضو مي گرفت رنگش متغير مي شد، و بدنش به لرزه مي آمد، چون از سبب سؤال مي نمودند، مي فرمود: شايسته است از براي شخصي كه به حضور پادشاه قهار مي رود، اينكه رنگش زرد شود، و بدنش بلرزد [6] و مردم از شدت خوف آنجناب تعجب مي كردند، حتي اينكه وقتي عرض كردند: چقدر عظيم است خوف تو از خداوند؟ فرمود: در قيامت ايمن نخواهد بود احدي مگر كساني كه در دنيا از خداوند خائف باشند. [7] .

مؤلف گويد: تأمل نما كه حضرت سيدالشهداء در وقت اراده ي وضو به جهت عبادت خدا، بدنش از ترس لرزان، و رنگش زرد مي شود، و ما به گناهان كبيره مشغول مي شويم و اصلا واهمه و اضطراب نداريم، پس چگونه دعوي متابعت آنجناب مي كنيم، او در نزد افضل طاعات لرزان، و ما در نزد اشد معاصي خندان، ببين تفاوت ره از كجاست تا به كجا.


پاورقي

[1] بحار 189:44 - مناقب 168:3.

[2] بحار 190:44 - مناقب 222:3.

[3] بحار 56:45 - مقتل خوارزمي 36:2.

[4] بحار 256:44 - امالي صدوق مجلس 28 ص 117.

[5] بحار 315:44 - امالي صدوق مجلس 30 ص 132.

[6] عوالم 61:17.

[7] بحار 192:44 - مناقب 224:3.