بازگشت

ياد حسين رقت قلب مي آورد


يكي آنكه: ثواب اين وسائل، اضعاف نوافل است كه وارد شده است، مؤثرند در قبول فرائض [1] ، پس چگونه اين وسائل مؤثر نباشند؟

ديگر آنكه، شرايط قبول و حبط، در اعمال و عبادتي است كه از شخص عامل به اختيار و قصد قربت و زحمت واقع شود، و در اين وسائل عملي هست كه آثار بر آن


مترتب است هر چند بدون اختيار و قصد واقع شود، و آن رقت است بر مصائب آنجناب و گريه بر آن حضرت كه گاهي با قصد و تأمل و نيت قربت واقع مي شود و آن داخل اعمال صالح و قابل قبول و رد است.

و گاهي بدون اختيار حاصل مي شود كه هر گاه شخص ورود اين مصائب جان گداز را بشنود، بدون اينكه صاحبش را بشناسد، كه امام بوده يا از مسلمانان، اگر گمان كند كه از مخالفان است، باز رقت بر او مستولي مي شود، و بي اختيار اشك ميريزد، چگونه شخص رقت نكند، هر گاه بشنود كه طفل شخصي از شدت عطش در پيش چشمش جان دهد، يا او را به روي سينه ي پدر شهيد كنند و او نظر نمايد، يا چون به جهت او آب طلبد، تير بر حلقومش زنند، يا اينكه جسد كسي را بعد از كشتن پايمال سم ستوران نمايند و سر او را با چوب و تازيانه بزنند و بر درخت بياويزند، يا قبر او را بعد از دويست سال نبش كنند، لابد هر قسي القلبي از استماع اين امور متغير الحال مي شود و رقت مي كند، و اين باعث رحمت الهي مي شود.

چنانكه وارد است كه، چون حضرت يونس در شكم ماهي بر قارون عبور نمود كه او را فرومي برند و صداي يونس راشنيد از او سؤال نمود از احوال موسي و هارون و كلثوم و آل عمران، يونس خبر داد به موت ايشان. قارون گفت: وا اسفا علي آل عمران. پس مشمول رحمت شد و عذاب خسف از او مرتفع گرديد در دنيا [2] پس چگونه من اميدوار نباشم، با اينكه هميشه متأسفم بر آل ابراهيم، و آل عمران، و آل محمد (صلي الله عليهم اجمعين).


پاورقي

[1] وسائل الشيعة 52:3 باب 17 (روايات متعدد است).

[2] بحار 252:13 - تفسير قمي 318:1 (سورة يونس).