بازگشت

شهرستاني از ديدگاه بزرگان


1- محدث قمي: از ايشان با تعبير: «عالم، فاضل، جليل، محقق، مدقق بي بديل، سيد سند، ركن معتمد، فقيه، محدث ماهر، سحاب ماطر، بحر زاخر، صاحب مؤلفات رائقه و تصنيفات فائقه» تجليل كرده شرح حالش را آورده است. [1] .

2- شيخ آقا بزرگ تهراني: در اين رابطه مي نويسد: «در فقه و اصول به والاترين درجه رسيد، در فنون مختلف سهم وافر داشت، در علوم بسياري چون: رياضيات، هيئت، نجوم، تاريخ، ادبيات، تفسير، فلسفه، حديث، كلام و غير آنها اطلاعات وسيع داشت و به حد تمام و كمال رسيده بود. وي از پيشوايان علم و رهبران آئين بود. از كساني بود كه شهرت بسيار داشت و آثار فراوان از خود به يادگار نهاد، و دانشمندان و دانش پژوهان از خرمن دانش او خوشه هاي فراون چيدند.» [2] .

3- سيد محسن امين پس از ستايش فراوان مي نويسد: «او پيشوائي باوقار، دانشمندي باهيبت، مردي جليل القدر بود، سلوكي شايسته و اخلاقي پسنديده


داشت.» [3] .

4- صاحب المآثر و الآثار: در حق وي مي نويسد: «به فنون چند از معقول و منقول، از فحول شهرستاني، فضائل را اين چنين در هيچكدام نديديم، دبستان معارف را اينگونه آموزگار هرگز نشنيديم. بر مسند افادت چون محيط (اقيانوس) موج مي زند، و در عرشه ي افاضت از سپهر اوج مي ستاند...» [4] .

5- مرحوم مدرس مي نويسد: «از اكابر علماي اماميه، حاوي فروع و اصول، جامع معقول و منقول، فقيه، حكيم، محقق، مدقق، اديب، شاعر ماهر، اصولي، در فطانت، كثرت حافظه و حدت ذهن ممتاز، در كربلاي معلي رئيس مذهبي و مرجع تقليد جمعي وافر از شيعه بود... از دوازده سالگي شروع به تأليف نموده، تأليفات طريفه دارد.» [5] .

6- ميرزا محمد مهدي لكهنوي، پس از آنكه او را به عنوان: «از مشاهير فضلاي كرام و علماي عظام» ستوده، و تعدادي از آثارش را شمرده، در ضمن فضائل سادات مرعشي مي نويسد: «و افتخار اين دودمان را قاضي نورالله شوشتري و ميرزا محمدمهدي شهرستاني و صاحب اين ترجمه بسنده است. [6] .

7- عمر كحاله او را به عنوان: «شيعي، امامي، عالم، اديب، صاحب تأليف در همه ي علوم» ستوده، از تعدادي از آثارش نام مي برد.» [7] .

مرحوم شهرستاني در كتاب «موائد» از دائي خود «آقا محمدابراهيم» مفاخره اي را نقل مي كند كه خالي از لطافت نيست. وي مي نويسند: «زماني كه حقير در كرمانشاهان متولد شدم، والدم در سفر بود، خال مذكور به ايشان نوشت: خداوند مولودي به شما عطا كرده كه با شما مفاخره مي كند، مي گويد: منم حسين، پدرم علي، مادرم فاطمه، جدم احمد و خالم ابراهيم.»


سپس خودش اضافه مي كند: «بلي و برادرم حسن، و پسرانم علي و زين العابدين، و دخترانم سكينه و فاطمه» [8] .


پاورقي

[1] فوائد رضويه: 500.

[2] نقباء البشر: 628:2.

[3] اعيان الشيعه: 232:9.

[4] المآثر و الآثار: 179.

[5] ريحانة الادب: 272:3.

[6] تکمله‏ي نجوم السماء: 193:2.

[7] معجم المؤلفين: 257:9.

[8] تکمله‏ي نجوم السماء: 195:2.