بازگشت

استقامت ياران حسين


از جمله خصوصياتي كه در ياران حضرت سيد الشهداء (عليه السلام) بود و اين خصوصيت در حدّ اعلي جلوه داشت، روح استقامت و پايداري و ثبات قدم بود.

قواعد و قوانين نظامي و رزمي مي گويد: در هيچ شرايطي فرمانده نظامي نبايد با قول و عمل خود، و اخبار واقعي و غير واقعي، دل سربازان خود را خالي كند و قلب آنان را آلوده به ترس از دشمن كند.

فرمانده اگر عدد لشگر خود را كمتر از دشمن ديد، و تداركات خود را ضعيف تر از دشمن مشاهده كرد، و احتمال داد به وقت جنگ و درگيري با شكست مواجه خواهد شد، نبايد اين واقعيات را در اختيار نيروي تحت فرماندهي اش قرار دهد.

او بايد براي سربازان آن چنان سخن بگويد كه روحيه آنان تقويت شود، و آنگونه وانمود كند كه فتح و پيروزي از آن ماست، و شكست و افتضاح براي دشمن است.

ولي حضرت سيدالشهداء (عليه السلام) در شب عاشورا اين قاعده نظامي را بكار نگرفت و با توجّه به كمي عدد ياران خود و كثرت دشمن و تداركات و امكانات اندك خود و امكانات فراوان دشمن به ياران خود فرمود:

وإنّي لأظن أنّ آخرَ يوم لنا من هؤلاء

نه اين كه ترس بر قلوب ياران باوفايش حاكم نشد، بلكه همه آنان از خبر كشته شدن خويش شاد شدند و به يك ديگر تبريك گفتند و پشت خيمه ها نشاط و سرور خود را از اين خبر به يك ديگر نشان دادند، و همه آنان با شور و هيجان، استقامت و ثابت قدمي خود را نسبت به حضرت، اعلام، و روز عاشورا همين معنا را عملا به اثبات رساندند. [1] .

آري، آنان حاضر نشدند يك لحظه بعد از امام زنده بمانند، آنان شب عاشورا با صداي رسا اعلام كردند:

نَفْديكَ بِاَنْفُسِنا وَاَمْوالِنا وَاَهْلِنا وَنُقاتِلُ مَعَكَ حَتّي نَرِدَ مَورِدَكَ، فَقَبَحَ اللّهُ اَلْعِيشَ بَعْدَكٌ [2] .

ما با جان و مال و زن و بچه خود را فداي تو مي كنيم، در كنار تو و همراه تو تا رسيدن به مقام تو با دشمن مي جنگيم، خداوند زندگي بدون تو را زشت گرداند، و حيات بدون تو را هرگز براي ما نخواهد.

آن بزرگواران در چه شرايطي اين گونه اعلام وفاداري و استقامت و پايداري كردند؟!

اين شرايط در هيچ زماني براي يك بار ديگر براي قومي اتفاق نخواهد افتاد، آنچه اتفاق بيفتد مادون شرايط آن روز است، اگر مردم مسلمان در شرايطي مادون شرايط ياران حضرت حسين (عليه السلام)براي حفظ دين و كرامت انساني و سركوب كردن دشمن استقامت نورزند و پايداري نشان ندهند در دادگاه قيامت بدون شك محكومند.

آنان بر اين عقيده و باور بودند، كه زندگي به اندازه يك چشم بهم زدن بعد از حضرت سيد الشهداء (عليه السلام)حرام است [3] .

بنابراين اگر مأموم، امام خود را تنها بگذارد، و از او جدا شود، آلوده به حيات حرام شده، و در فضاي اين حيات بدون شك عبادات باطل و كار خير، بي ثمر است.

اين حقيقتي است كه اصحاب روشن ضمير حضرت حسين (عليه السلام) با تمام وجود به آن معتقد بودند. ما بايد اين واقعيت را از آن بزرگواران درس بگيريم، به اين معنا كه يك چشم بهم زدن زندگي را بدون امامت امام معصوم نگذرانيم، كه حيات بدون امامت امام معصوم حرام، و عبادت در فضاي آن حيات، باطل، و هر خيري در عرصه گاه آن زندگي، بي نتيجه و بدون اجر الهي است.

امام صادق (عليه السلام) به نقل شيخ صدوق به معلّي بن خنيس فرمود:

لَوْ اَنَّ عَبْداً عَبَدَ اللّهَ مِأَةَ عام بَيْنَ الرُّكْنِ وَالْمَقامِ يَصُومُ النَّهارَ وَيَقُومُ اللَّيْلَ حَتّي يَسْقُطَ حاجِباهَ عَلي عَيْنَيْهِ وَتَلْتَقي تَراقيهِ هِرَماً جاهِلا لِحَقِّنا لَمْ يَكُنْ لَهُ ثَوابٌ [4] .

اگر بنده اي يكصد سال ميان ركن و مقام خدا را عبادت كند به روزه گرفتنِ روزها و راز و نيازِ شب ها، در حدّي كه از شدت پيري ابروانش روي ديدگان قرار گيرد، و استخوان هاي گردنش در سينه اش فرو رود امّا در شناخت حقّ ما جاهل باشد و امامت ما را نشناسد هرگز براي او ثوابي نخواهد بود.

دنيا دريايي است عميق و پر طوفان، راه عبور از اين دريا راهي است بسيار خطرناك، سالك اين راه اگر بدون دست گذاشتن در دست امام تعيين شده از جانب خدا و پيامبر اين راه را طي كند غرق شدنش در ميان امواج طوفان حتمي و قطعي است.

ياران حضرت حسين (عليه السلام) كه به مقام والاي آنان، پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله)مي بالد، در پرتو امامت حضرت حسين (عليه السلام)، در اين راه پرخطر با تحمل همه مشكلاتش حركت كردند. و اين مسير را قدم به قدم دنبال طي كردند.

و اين است مهم ترين پيام زنده آنان به هم كيشان خود در بستر تاريخ، كه: اي هم كيشان ما! راه حيات را با در دست داشتن چراغ امامت طي كنيد تا در پايان اين راه به رضاي حقّ و جنّات نعيم برسيد.

اِنَّ الْحُسَيْنَ مِصْباحُ الْهُدي وَسَفينَةُ النَّجاةِ

آري، بياييم هم چون ياران حسين نيروي بدن و مالي، اهل و فرزند، علم و آبرو و قدرت و قوّت را همگام و همسو با امامت امام معصوم خرج كنيم تا دخل ابدي نصيب ما گردد؛ و از انجام هر كاري كه همسويي با امامت امام ندارد بپرهيزيم كه حيات و زندگي گرچه يك چشم بهم زدن باشد بدون امامت امام حرام است.

اگر در گذشته از عمر اهل گناه بوديم، و جداي از امامت امام زندگي مي كرديم، هم اكنون مانند حرّ بن يزيدِ آزاده به امام برگرديم، و با حضرتش پيمان توبه ببنديم، و بر پيمان خود تا افتادن به كام مرگ وفادار باشيم، كه هر توبه كننده اي توبه اش مانند حرّ باشد بدون ترديد مقبول درگاه حضرت حقّ است.


پاورقي

[1] بحار الأنوار: ج44 ص392.

[2] بحار الأنوار: 44 / 393.

[3] رجال کشّي: 74.

[4] ثواب الاعمال و عقاب الاعمال 455.