بازگشت

برخورد اجتماعي با توطئه ها


گاهي كاري كه برخلاف شرع، و برخلاف مصالح جامعه ي اسلامي است، به صورت كاري ساده و با انگيزه ي فردي و از روي جسارت، گستاخي و بي ادبي انجام مي گيرد. و گاهي اين خلاف شرع كار فردي و ساده اي نيست، بلكه اقدامي پيچيده و حساب شده است، كه كساني آن را برنامه ريزي كرده اند. صرفاً چنين نيست كه يك نفر گستاخي كرده و مرتكب گناهي در مقابل


مردم شده است، بلكه نقشه اي در كار است، كساني آن را طراحي كرده اند كه اسلام و نظام اسلامي شكست خورده، و كارآيي خود را از دست بدهد. مثلاً مي گويند آن قدر كارهاي زشت انجام دهيد كه اين گونه كارها براي مردم عادي شود. اين را از قبل برنامه ريزي كرده اند و ديگر تنها مربوط به يك فسق علني نيست. بلكه در اين فرض براي اين كه انواع ضررهاي ممكن را به جامعه اسلامي وارد كنند، چنين برنامه ريزي هايي را انجام داده اند.

خوب، طبعاً كساني كه اين كارها را انجام مي دهند، علاقه اي به اسلام ندارند؛ يا منافق هستند و اصلاً از صميم دل ايماني ندارند، و يا به واسطه ي گرفتن پول از ديگران مزدور بيگانگان شده اند، و به هر دليلي كه هست مي خواهند حاكميت اسلام را در جامعه از بين ببرند. در اين صورت به روش هاي گوناگون ضررهايي متوجه جامعه مي شود، كه بايد با آن ها مبارزه كرد. اين ضررها ممكن است در قلب يك كار فرهنگي، اقتصادي، هنري يا اخلاقي و حتي ممكن است يك كار نظامي باشد. در اين جا كار از وظيفه ي يك فرد، و از قالب يك امر به معروف و نهي از منكر ساده خارج شده، و در چنين مواردي انواعي از مبارزه واجب مي شود. اين ديگر از موارد امر به معروف و نهي از منكرهايي كه تا به حال با آن ها آشنا بوديم نيست و احكام و مسائل آن را در رساله هاي عمليه ننوشته اند. اين قبيل امر به معروف و نهي از منكرها مبارزه با تهاجم است و كار يك فرد نيست و با اين روش ساده كه به شخص خلافكار گفته شود «نكن،» نتيجه نمي دهد.

اين تهاجم، كار پيچيده ي شيطاني، طراحي شده و نقشه دار است، و بايد براي دفع آن متقابلاً طراحي، فكر و سازماندهي كرد، و متناسب با آن كار، طرحي را تهيه كرد كه از اين خيانت جلوگيري شود. ممكن است اين تهاجم در قالب يك اقدام اقتصادي باشد. داستان تنباكو و موارد مشابه ديگر را همه شنيده ايد. مثال هاي زيادي در اين زمينه وجود دارد كه حتي برخي از آن ها داراي پيچيدگي خاصي است كه فقط اهل فن مي توانند آن توطئه ها را بفهمند. مثلاً يكي از توطئه هايي كه از طريق آن اين روزها دشمنان اسلام مي خواهند ضرر اقتصادي به مسلمانان وارد كنند، پايين آوردن قيمت نفت است. اين كار ساده اي نيست كه من و شما بفهميم چه خيانتي است و چگونه بايد با آن مقابله كرد. اين يك متكر اجتماعي، اقتصادي برنامه ريزي و طراحي شده با نقشه هاي جهاني و بين المللي است. حتي يك كشور به تنهايي نمي تواند اين منكر را مرتكب شود، بلكه شياطين از كشورهاي مختلف بايد با يكديگر هماهنگ باشند تا


بتوانند چنين ضرري را به مسلمانان بزنند. براي اين كه نفت بشكه اي سي دلار مسلمان ها به هشت دلار برسد، شياطين از كشورهاي مختلف چه كارهايي انجام دادند! اين منكر «ضرري» است كه به همه ي مردم يك كشور بلكه به همه ي مسلمانان جهان وارد مي شود و بايد با آن مقابله كرد. زيرا با انجام اين منكر برتري كفار بر مسلمانان و بر بازار آنها تثبيت مي شود. «وَ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرينَ عَلي الْمُؤْمِنينَ سَبيلاً،» [1] خدا هيچ وقت اجازه نمي دهد كه كافر بر مسلمان ولو در مسائل اقتصادي تفوق و برتري پيدا كرده و مقاصد شوم خود را بر مردم مسلمان تحميل كند.

در مورد اين گونه منكرات بايد مسلمانان به صورت دسته جمعي تصميم بگيرند. البته نه يك تصميم ساده، نهي از منكرهايي از اين قبيل احتياج به طراحي و بررسي هاي علمي دارد. بايد ديد از چه راه هايي مي شود با اين توطئه ي دشمن مبارزه كرد. براي يافتن راه حل مناسب بايد متخصصان ويژه مدت ها فكر، بررسي و طراحي كنند، تا نقشه مؤثري را تهيه نمايند. زماني كه راه حل مناسب براي مقابله با اين منكر پيچيده پيدا شد، بايد همه مسلمان ها براي اجراي آن به اين نقشه عمل كنند. گاهي ممكن است راه حل، تحريم اقتصادي يك كالا باشد. مثلاً بگويند اجناس آمريكايي را نخريد. بر همه مسلمان ها واجب مي شود كه اين فرمان را اطاعت كنند. خريد جنس آمريكايي حرام مي شود. ولو همان جنس را بايد از كشور ديگري با دو برابر قيمت خريد. اما به خاطر مقابله با توطئه ي خائنانه ي دشمن كه ضرر آن به همه ي مسلمان ها وارد مي شود، عمل به اين تحريم به عنوان نهي از منكر بر همه ي مسلمان ها واجب مي شود. در جامعه ي اسلامي نهي از منكر تا اين حد نيز گسترش پيدا مي كند. گسترش نهي از منكر در مسائل نظامي خيلي روشن تر است. زيرا دشمن دسيسه هايي مي كند تا در مرزها نفوذ كند، و يا عوامل نفوذي خود را به داخل بفرستد تا ترورهايي را انجام دهند، يا در ارتش و نيروهاي نظامي و انتظامي عوامل نفوذي وارد كنند. و هزاران مسائل اجتماعي پيچيده اي كه متخصصان بايد آن ها را بررسي كنند.

به هر حال، در جامعه بايد با گناه مقابله شود، و يگانه راه مقابله با آن اين نيست كه من به تنهايي تصميم بگيرم. بلكه واجب است در درجه ي اول متخصصان با يكديگر مشورت كرده، طرحي تهيه كنند، بعد دستور اجراي آن طرح از طرف دولت اسلامي به مردم ابلاغ شود. در اين جا عمل به اين طرح بر همه ي مردم واجب است. وجوب عمل به اين طرح هم به خاطر نهي


از منكر و هم به جهت اطاعت از دولت اسلامي است كه به معني اطاعت از ولي امر مسلمين مي باشد.

فرض ديگري كه مي توان تصور كرد اين است كه، ولي عصر مسلمين يا دولت اسلامي، در منطقه اي وجود ندارد. فرض كنيد در كشوري دولت اسلامي وجود ندارد، يا دولت اسلامي هست، اما در مورد اين مسأله به هر دليل نمي تواند كاري انجام دهد. در اين فرض كه دولت اسلامي وجود دارد، اما نمي تواند جلوي دسيسه ي اقتصادي دشمن را بگيرد، تكليف مشكل تر است. من نمي خواهم خيلي چيزها را بازكنم. عده اي پول پرست، با تبليغات، با در دست گرفتن سرچشمه هاي اقتصادي و تجاري، معادن و چيزهاي ديگر در داخل كشور دسيسه مي كنند و دولت را در مقابل عمل انجام شده قرار مي دهند. يا حتي در پست هاي دولتي نفوذ مي كنند، وزير يا شورايي كه بايد در موردي تصميم بگيرد، از عناصري هستند كه براي اسلام دل نمي سوزانند، بلكه به فكر منافع شخصي خود هستند. اگر چنين وضعي پيش آمد كه دسيسه اي عليه اقتصاد، يا عليه مصالح كشور اسلامي يا يك شهر يا يك منطقه صورت گرفت، اگر خود مردم بتوانند براي مبارزه ي با دسيسه هاي دشمنان برنامه ريزي كنند، بر آن ها واجب است كه اين كار را انجام دهند و در اين جا بحث آدم كشي مطرح نيست، صحبت اين است كه تصميم گرفته شود با اين توطئه مقابله شود، دشمن را به زانو درآورد، و نقشه او را نقش برآب كرد. زيرا دولت اسلامي به هر دليل نمي تواند برنامه اي را براي خنثي كردن توطئه اعمال كند. حال، يا از دسيسه ها خبر ندارد، يا از توطئه اطلاع دارد ولي نمي تواند عليه آن اقدامي انجام دهد.

شكل ديگري هم محتمل است و آن اين كه دولت اسلامي با توجه به اين كه در جريان دسيسه هاي دشمنان هست و مي تواند با آن ها مقابله كند، اما اقدامي نمي كند. در چنين شرايطي واجب است كه خود مردم براي رفع خطر از جامعه ي اسلامي اقدام كنند، طرحي بريزند و براي اجراي آن تصميمي بگيرند. اين ديگر تعرض به جان و مال و ناموس مردم نيست. اين اقدام مردم ممكن است موقتاً يك ضرر اقتصادي براي جامعه در بر داشته باشد، ولي اين ضرر بعداً جبران خواهد شد. به هر حال اين يك واجب است، اما متاسفانه اين گونه موارد را درست بررسي نكرده، و جوانب آن را به طور كامل موشكافي نكرده ايم و فقط به همان مسائل ساده ي فردي اكتفا كرده ايم.


پس هرگاه خطري در يكي از زمينه هاي زندگي جامعه ي اسلامي از ناحيه ي دشمنان خارجي يا داخلي، متوجه جامعه ي اسلامي شد، بر مردم مسلمان واجب است كه با استفاده از علم عالمان و متخصصان خود و تجربه ي صاحب تجربه ها، تصميم قطعي براي مقابله با آن خطر بگيرند و نقشه هاي دشمن را خنثي كنند.


پاورقي

[1] نساء، 141.