بازگشت

ملاقات امام حسين(ع) با ابومحمد


ملاقات امام حسين (ع)با ابو محمد واقدي وزرارة بن خلج "لولا تقارب الاشيا وحبوط الا جر لقاتلتهم بهؤلا ولكن اعلم يقينا ان هناك م صرع اصحابي لا ينجو منهم الا ولدي علي ".

در مسير حركت سيدالشهدا(ع) از مكه به سمت عراق , دو نفر به نامهاي "ابومحمد واقدي وزرارة بن خلج " با حضرت برخورد كردند وبعد از سؤال از مقصدامام (ع) عرض كردند كه : "دلهاي مردم با شماست , ولي شمشيرهارا به روي شماكشيده اند".

ايـنجا بود كه حضرت با دست به آسمان اشاره كردند: "ففتحت ابواب السماونزلت الملا ئكة عددا لا يحصيهم الا اللّه عزوجل ".

"درب هـاي آسـمـان بـاز شـد وآنـقدر فرشته به زمين فرود آمدند كه تعداد آنان راكسي جز ذات پروردگار نمي داند".

آنـگاه فرمود: "اگر نبود كه امور بايد نزديك هم باشند ( وبا هم سنخيت داشته باشند) واينكه اجر وپاداش از بين مي رفت , به وسيله اين ملائكه با اين مردم مي جنگيدم ولكن يقينا مي دانم كه آنجا ( كـربـلا) مـقـتـل ومـصـرع يـارانـم مـي بـاشـد وهـمه كشته مي شوند مگر زين العابدين علي بن الحسين " "1" .

اين جريان , يكي از معجزات حضرت است كه هم فرشته را ببيند وهم آنان رابراي ديگران نشان بدهد واستبعادي هم ندارد, زيرا قرآن مجيد مي فرمايد ملك به صورت انسان براي حضرت مريم متمثل شد: (فتمثل لها بشرا سويا) "2" .

يـا در بـني قريظه وحنين , "حارثة بن نعمان " جبرئيل را به صورت "دحيه كلبي "مشاهده كرد كه در حال صحبت كردن با پيامبر(ص) بود, جبرئيل عرض كرد: "اگرحارثه به ما سلام مي كرد, پاسخ اورا مي داديم ".

بعد رسول خدا(ص) به حارثه فرمود: "او دحيه نبود, بلكه جبرئيل بود" "3" .

سلوني قبل ان تفقدوني روزي امـيـرالمؤمنين (ع) در منبر فرمود: "سلوني قبل ان تفقدوني ", شخصي برخاست وگفت : "اين جبرئيل في هذا الوقت ؟ جبرئيل الان كجاست ؟".

حضرت نگاهي به بالا وپايين وراست وچپ انداخت وبعد فرمود: "خودت جبرئيل هستي كه ناگاه از نظرها پنهان شد" "4" .

چرا امام حسين (ع) از ملائكه استمداد نكرد؟ روش انـبـيـا واوليا اين بوده است كه اموررا از طرق معمولي وطبيعي پيش ببرندوبه همين دليل , گـاهـي پـيـروز مـي شـدنـد وگـاهي شكست مي خوردند, گاهي مي كشتندوگاهي هم كشته مي شدند.

در دو سوره آل عمرآن , آيه 124 وانفال , آيه 9 داستان نزول ملائكه در جنگ بدر آمده , ولي نه براي جـنـگيدن بلكه صرفا براي اطمينان وقوت قلب سربازان اسلام بوده است : (وما جعله اللّه الا بشري لكم ولتطمئن به قلوبكم ).

واصـولا اگر در بعضي آيات , سه هزار فرشته ودر بعضي ديگر, پنج هزار فرشته بيان شد, همه براي تقويت روحيه سپاهيان اسلام بوده والا يك فرشته براي انهدام يك شهر وكشور كافي است , چنانچه جبرئيل (ع) قوم لوط را با يك پر خود, هلاك كرد "5" .

و اگـر بـنا باشد ملائكه مستقيما وارد صحنه جنگ شوند ودشمنان توحيدرانابود كنند, ديگر چه فـضيلتي براي جنگجويان باقي مي ماند؟ آن وقت اين همه آيات وروايات , در فضيلت جهاد وشهيد وصـبـر, بـراي عـملي مي شود كه ملائكه انجام داده اند, چنانچه سيدالشهدا(ع) مي فرمايد: "اگر خـواسـتـه بـاشـم , از طريق ملائكه كمك مي گيرم , ولي اولا اينان از سنخ بشر نيستند وثانيا اجر وپاداش ضايع مي گردد".

امام صادق (ع) مي فرمايد: "لما كان من امر الحسين (ع) ما كان , ضجت الملائكة الي اللّه بالبكا وقالت يارب هذا الحسين صفي ك وابن نبيك , قال : فاقام اللّه ظل القائم (ع) وقال بهذا انتقم لهذا" "6" .

"وقـتـي مـصـيـبت حسين (ع) واقع مي شد, ملائكه ضجه وناله كردند وعرض كردند: بارالها اين حـسـيـن (ع) بـرگـزيـده وفرزند پيامبر تواست اينجا خداوند سايه حضرت حجت (ع)را نشان داد وگفت : به وسيله اين امام , انتقام خون حسين رامي گيرم ".

مسخ انساني به صورت سگ امام باقر(ع) مي فرمايد: هنگامي كه اميرالمؤمنين (ع) آماده حركت به طرف صفين مي شد, دو نفر بـراي مـخـاصمه وحل نزاع , خدمت حضرت شرفياب شدند,يكي از آن دو نفر براي اثبات حقانيت خـود, زودتر شروع به سخن گفتن نمود وزيادهم سخن مي گفت , حضرت عصباني شد وفرمود: "اخـسا كلمه اي كه در مورد سگ استعمال مي شود" بلا فاصله سر اين شخص به صورت سگ در آمـد ومـوجـب بهت وتعجب حاضرين گرديد شخص مسخ شده شروع كرد به التماس كردن كه يا علي ! مرابه صورت اول باز گردان .

حضرت جمله اي را به زير زبان گفت ونگاهي به او كرد كه صورت او به حال اول بازگشت .

بعضي از اصحاب عرض كردند: شما كه چنين قدرتي داريد, چرا از اين قدرت عليه معاويه استفاده نمي كنيد واين همه زحمت تجهيز نيرو ونفرات ومسافرت را به خود مي دهيد؟.

امـام (ع) فرمود: اگر بخواهم مي توانم با همين پا با بودن بيابانها وكوهها به سينه معاويه بزنم واورا سرنگون بسازم ومي توانم خداي تعالي را قسم بدهم كه قبل ازبرخاستن از اين مجلس ودر كمتر از يك چشم بر هم زدن , اين كار انجام شود, اما طبق آيه شريفه ما مطيع پروردگار هستيم ودر امور بر او سبقت نمي گيريم : "عباد مكرمون لا يسبقونه بالقول وهم بامره يعملون " "7" .

روضه چـون اهـل بـيت از شام به مدينه در حركت بودند, به راهنماي قافله گفتند: "مربنا علي طريق كـربـلا, فـوصلوا الي موضع المصرع فوجدوا جابر بن عبداللّه الانصاري رحمه اللّه وجماعة من بني هـاشم ورجالا من آل رسول اللّه (ص) قد وردوا لزيارة قبرالحسين (ع) فوافوا في وقت واحد وتلا قوا بالبكا والحزن واللطم واقاموا المتم المقرحة للاكباد" "8" .

آه از آن ساعت كه با صد شور و شين زينب آمد بر سر قبر حسين السلام اي كشته راه خدا السلام اي نور چشم مصطفي السلام اي شاه بي غسل وكفن السلام اي كشته دور از وطن السلام اي تشنه آب فرات السلام اي كشتي بحر نجات بهر تو امروز مهمان آمده خواهرت از شام ويران آمده چون تو رفتي بي كس وياور شدم دستگير فرقه كافر شدم آتش كين كوفيان افروختند خيمه مارا به آتش سوختند الغرض از كوفه تا شام خراب گر چه ما ديديم ظلم بي حساب ليك دارم شكوه ها از اهل شام كز سر ديوار و از بالاي بام آه از آن ساعت كه از روي غضب زاده سفيان يزيد بي ادب در حضور خواهر گريان تو چوب مي زد بر لب ودندان تو




پاورقي





1- ملف , 26.

2- مريم /16.

3- مغزي , قدي , 499 ـ 901.

4- سلي قبل فقدي , 1/254.

5- مجمع لبي , 4/525.

6- ملف , 53.

7- بحر, 33/280.

8- ملف 82.




علي نظري منفرد