بازگشت

نامه امام حسين(ع) به برادرش محمدبن حنيفه از مكه


نامه امام حسين (ع) به برادرش محمد بن حنفيه وجماعتي از بني هاشم "بسم اللّه الرحمن الرحيم : فان من لحق بي استشهد ومن لم يلحق لم يدرك الفتح " "1" .

"هر كس به من ملحق شود, به شهادت مي رسد وهر كس تخلف كند, به فتح وپيروزي نمي رسد" .

ايـن نـامـه را امـام حـسـين (ع) از مكه براي برادرش "محمد بن حنفيه " وجماعتي ازبني هاشم نوشته اند.

حـديـث از امـام صـادق (ع) نـقل شده وسند در غايت صحت است وبعضي تصوركرده اند كه نامه را حضرت از كربلا نوشته كه اشتباه است .

تحليل نامه امام (ع) اين نامه در عين اختصار, حاوي مطالب ارزشمندي است كه بايد به آن توجه شود: 1 ـ علم امام حسين (ع) به شهادت خود واصحابش .

در مـنـاسـبتهاي مختلف در اين كتاب متذكر شديم كه حضرت , مساله كشته شدن خودرا مطرح كـرده اسـت از جـمـله : در نامه اي به "عبداللّه بن جعفر", در ملاقات با"محمدبن حنفيه ", در گـفتگو با "ابا هرم " در بر خورد با "عمرالاطرف " ودر سخن با "ام سلمه وابو محمد واقدي " ودهـهـا مورد ديگر, به كشته شدن خود تصريح كرده اندوعلت اصرار اصحاب بر نرفتن امام (ع) به كوفه براي همين بود كه از پيامبر(ص)واميرالمؤمنين (ع) شنيده بودند كه در عراق حسين (ع) را خواهند كشت .

در اصول كافي , بابي داريم تحت عنوان "باب ان الائمة (ع) يعلمون متي يموتون ", امام صادق (ع) مي فرمايد: "اي امام لا يعلم ما يصيبه والي ما يصير, فليس ذلك بحجة للّه علي خلقه " "2" .

"هر امامي كه نداند چه اتفاقي براي او مي افتد وكارش به كجا منتهي مي شود,اين حجت خداوند بر مردم نيست ".

2 ـ پـايـان كـاررا براي همه روشن كرده است كه همه كشته مي شوند وهر كس براي هدف ديگري آمده , از همينجا بر گردد, فردا عده اي نگويند ما به طمع حكومت ورياست رفته بوديم ولي مطلب عـوض شـد, لـذا در مـراحل مختلف , بيعت را ازاصحاب برداشت كه هر كس مي خواهد برود, برود وقـتي خبر شهادت "حضرت مسلم " رسيد, فرمود: "من احب منكم الا نصراف فلينصرف , ليس عليه منا ذمام " "3" .

وشاهدش هم كلمات اصحاب در شب عاشورا خطاب به امام حسين (ع)است كه آگاهانه اين راه را انـتخاب كردند امام (ع) در شب عاشورا خطاب به "بشر بن عمرحضرمي " فرمود:"خبردار شدم كـه فـرزنـدت در سر حدات ري اسير شده , من بيعت خودرا از تو برداشتم , برو در آزادي فرزندت تلاش كن " اما او در پاسخ گفت : "اكلتني السباع حيا ان فارقتك يا ابا عبداللّه " "4" .

"زنده , زنده طعمه درندگان شوم اگر دست از ياري تو بر دارم اي حسين !".

"زهير بن قين بجلي " گفت : "واللّه لـوددت اني قتلت ثم نشرت ثم قتلت حتي اقتل كذا الف قتلة وان اللّه يدفع بذلك القتل عن نفسك " "5" .

"دوسـت دارم هـزار مـرتـبـه كشته شوم وآنگاه زنده شوم تا بدينوسيله خداوندقتل را از شما دفع كند".

"مسلم بن عوسجه " برخاست وچنين گفت : "لا ابرح حتي اكسر في صدورهم رمحي واضربهم بسيفي ما ثبت قائمه بيدي " "6" .

"از شـمـا دست بر نمي دارم مگر آنكه نيزه ام را در سينه آنان بشكنم وتا جان دارم با شمشير با آنان بجنگم ".

"سعيد بن عبداللّه حنفي " چنين گفت : "واللّه لا نـخـلـيـك حتي يعلم اللّه انا قد حفظنا نبيه محمدا(ص) فيك , واللّه لوعلمت اني ا قتل ثم احيي ثم احرق حيا ثم اذر يفعل بي ذلك سبعين مرة ما فارقتك " "7" .

"بـه خـدا سـوگند! از شما دست بر نمي دار تا يقين كنيم كه سفارش پيامبر(ص)رادر مورد شما رعـايـت كـرده ايـم به خدا! اگر هفتاد مرتبه كشته شوم سپس زنده شوم ,آنگاه مرا بسوزانند (باز) دست از ياري تو بر نمي دارم ".

لـذا آنـانـي كـه براي مطامع دنيوي آمده بودند, زودتر وحتي در بين راه ,حضرت را تنها گذاشته ورفته بودند: مدعي خواست كه آيد به تماشاگه رازدست غيب آمد وبر سينه نا محرم زد 3 ـ بعد از شهادت حسين (ع) اميد فتح وپيروزي براي كسي نيست , چنانچه مي بينيم بعد از واقعه كـربـلا, حـركـت هاي زيادي انجام شد, ولي موفقيتهاي كامل به دست نيامد, "قيام توابين , واقعه حـره , قـيـام زيد ويحيي " از همين قبيل است كه در نوبه خود در رسوايي حكام اموي , تاثير داشت ولـي نـتـوانست ريشه حكومت اموي رابخشكاند سيد الشهدا(ع) در پيش بيني از آينده ومشكلات وستمهايي كه مردم خواهند ديد در صبح عاشورا چنين فرمود: "ايـم اللّه , لا تـلـبـثون بعدها الا كريث ما يركب الفرس حتي تدور بكم دور الرحي وتقلق بكم قلق المحور, عهد عهده الي ابي عن جدي (ص") "8" .

"به خدا سوگند! بعد از من , فرصت چنداني پيدا نمي كنيد مگر آن مقداري كه اسب سوار, سوار بر اسـب شـود وبعد آسياب زمانه شمارا مي چرخاند ونرم ودچاراضطراب مي كند, اين خبري است كه پدرم از رسول خدا(ص) به من داده است ".

روضه در شب عاشورا سيدالشهدا(ع) اجازه بازگشت داد وچنين فرمود: "اللهم اني احمدك علي ان اكرمتنا بالنبوة وعلمتنا القران وفقهتنا في الدين امابعد: فاني لا اعلم اصـحـابـا اوفـي ولا خـيـرا من اصحابي ولا اهل بيت ابر ولا اوصل عن اه ل بيت ي اني قد اذنت لكم فانطلقوا جميعا في حل ليس عليكم مني ذمام وهذا الليل قدغشيكم فاتخذوه جملا" "9" .

مـنـتـهـا آيا اصحاب مي توانستند امام (ع)را تنها بگذارند؟ آيا حفظ جان امام (ع) براصحاب , واجب نـبـود؟ واگر كسي حضرت را تنها گذاشته باشد, مؤاخذه نمي شود؟ پاسخ علامه مامقاني (قده )را در حـالات "محمد بن حنفيه " ذكر كرديم , پاسخي هم مرحوم مقرم در كتاب مقتل الحسين (ع) داده اند.

*** گفت اي گروه هر كه ندارد هواي ماسر گيرد وبرون رود از كربلاي ما نا داده تن به خواري وناكرده ترك سرنتوان نهاد پاي به خلوت سراي ما اين عرصه نيست جلوه گه روبه وگرازشير افكن است باديه ابتلاي ما بر گردد آنكه با هوس كشور آمدهسرناورد به افسر شاهي گداي ما مارا هواي سلطنت ملك ديگراستكاين عرصه نيست در خور فرهماي ما "نيّر تبريزي "




پاورقي

1

- كمل لزير :بب 23/75 ملف ,27بحر, 45/85لمم لحسي صحب ,61.

2- كفي , 1/258 "بب لئمة (ع ) يعلم مي يم ".

3- طبري , 5/398 بصر, 48.

4- بصر, 103.

4 5- بصر, 62 ـ 97 طبري , 5/419.

6- طبري , 5/419 بصر, 126.

7- ملف , 42 بصر, 12.

8- بصر, 9 طبري , 5/418.




علي نظري منفرد