بازگشت

فلسفة قيام حضرت امام حسين ع


فلسفة قيام حضرت امام حسين ـ وصيت نامة حضرت امام حسين (ع) ـ محبت در دلهاي مردم .

بسم الله الرحمن الرحيم ، الذين آمنوا يقاتلون في سبيل الله و الذين كفروا يقاتلون في سبيل الطاغوت ، بررسي دانشمندان : دانشمندان بلند پايه كه در فلسفه اجتماعي به نوشتن كتابها پرداخته اند و قيام و انقلاب هر اجتماع را با دقت ملاحظه كرده اند و بعد از بررسي به اين نتيجه رسيدند كه فلسفه هر قيام و انقلاب ارتباط وثيقي با يك رشته علل و اسبابي دارد كه قبل از آن قيام و انقلاب به وقوع پيوسته و به تدريج مادة آن را فراهم ساخته است .

چنانچه در انقلابهاي طبيعي و انفجارهاي پي در پي در كوهها كه به صورت آتشفشاني بروز مي كند مستند به گازها و دودهاي داخل آن است كه ميدان فعاليت تنگ مي شود به ناچار به صورت مواد گداخته از دهانة كوهها بيرون مي زند .

علماء علم الاجتماع نيز انقلابات اجتماعي را بر همين پايه و حساب اندازه گيري كرده اند كه وقتي در عصر و زماني حكومتهاي ظلم و جور دست بانتحارهاي سياسي مي زنند و بالمره اساس فضيلت و شرافت را در هم مي كوبند مرداني كه جرثومة عدالت و فضيلت اند عرصه بر آنها تنگ و براي قيام وانقلاب زده و چنين عناصسر جاي خود مي نشانند.

قيام بي نظير : يكي از همان موارد ، اقدامتاكنون نظير آن در جامعه بشزيرا قيام و اقدام حسين (ع) بطور جلوه گري كرد كه به ناچار نويسندگان عظيم دربارة آن كتابها پرداخته اند كه قسمتي از آن را شب گذشته به عرض رساندم امشب بايد عرض كنم كه قيام و اقدام حسين(ع)عليه حكومت يزيد را از چند نظر بايد مورد توجه قرار داد و دانست كه اين قيام روي فلسفه عظيمي بنا نهاده شده است و شالوده اجتماع محكم و با فضيلت و فداكار به دست حسين(ع)ريخته شد و بعد قصة كربلا صدها تن مردان از جان گذشته از اين مكتب برا بر طبق نواميس تقوي به پابايد گفت حسين بن علي (ع) بر پاية توحيد و خدا پرستي قيام كرد و جنگ كربلا مانند جنگهاي صدر اسلام (بدر و احد ) بين شرك و توحيد قرار داشت شخصيتي مانند حسين ملاحظه كرد كه زحمات چندين سالة پيامبر اسلام نزديك است بي ثمر بماند و اساس جاهليت دوباره بر پا بماند به اين قيام دست زد ولو آنكه به قيمت جان خود و فرزندان و صحابه اش تمام شود .

شنونده عزيز ديشب عرض كردم كه اميرالمؤمنين فرمود ( فان الحيوه في موتكم قاهرين و الموت في حياتكم مقهورين ) زندگي در امنيت كه بميريد غالب باشيد اما مقهواستفاده از فرصت : هر ملت و مردمي كه از فرصتها استفاده نكنند و بهره برداري ننمايند قطعاً تو سري خور خواهند بود ، ذليل خواهند بود ، پيامبر بزرگوار ما فرموده ( ان لربكم في ايام دهركم نفحات الافتعرضوالها ) نسيمهاي رحمت الهي گاه به گاه مي وزد رحمت پروردگار مثل نسيم است خبر نمي كندكه كي و چه ساعتي مي آيم هوشيار باشيد و از اين نسيمها بهره برداري كنيد به نفع خودتان به نفع جامعه تان و به نفع هم كيشانتان ؛ به نفع بشريت و اين فرصتها را از دست ندهيد .

در اينجا بايد صريحاً بگويم كه ما از فلسفة قيام و نهضت حسين(ع) استفاده نكرديم گفتگوي تلفني : ديروز يكي از فضلا كهبود به من تلفن كرد و گله مي كرد كه آقاي شمس : همه چيز را گفتي خوب هم گفتي اما يك جمله را نگفتي چرا مسلمانها ، شيعه ها اين قيام را بد تعبير و تفسير مي كنند الان در اين مجلس تشريف دارند بايد عرض كنم كه امشب خواهم گفت كه خود حسين بن علي قيام و اقدامش را تشريح كردند آن تفسيري كه دوستان نادان او مي كنند و آن حضرت را بعنوان كفارة گناهان شهادت نصيبش شد افسوس بايد گفت همانطوريكه مسيحيان عقيده دارند كه عيسي بر سر دار رفت تا فداي گناهان امت شود و امت با تمام جنايتها كه كرده اند روز قيامت پاك و پاين آقايان بگويندخوش آمديد ! دوستان امام حسين (ع) هم قيام امام را چنين تعبير كرده اند كه وي كشته شد تا جنايتكاران با خيال راحت روز قيامت به بهشت بروند اينوصيت نامه امام حسين(ع): شما شنوندگان محترم مي توانيد انگيزه قيام امام حسين را از چند جمله وصيتنامه آن حضرت استفاده نمائيد ، توجه كنيد من بعضي از جملات آن را مي خوانم قضاوت كنيد .

در كتب معتبره نوشته شده است وقتي امام از مدينه حركت مي كرد قلم و كاغذ دست گرفت وصيتي نوشت و به برادرش محمد داد و آن وصيت اينست .

بسم الله الرحمن الرحيم هذا ما اوصي به الحسين بن علالحنفيه ان الحسين يشهد وحده لا شريك له و ان محمداً (ص) عبده و رسوله جاء الحق من عندالحق و ان الجنه حق و النار حق و ان الساعه آتيه لاريب فيها و ان الله يبعث من في القبور.

ملاحظه فرموديد تا اينجا اقرار و اعتراف به عقايد اسلامي است چرا ؛ براي اينكه حسين(ع) با عينك امامت مي بيند كه بني اميه اين قيام را رنگ دين خواهند داد .

خواهند گفت ما امام حسين را به جرم برگشت از دين كشتيم امام پيش بيني كرد بعدها هم همانطور كه امام(ع)پيشبيني كرده بود واقع شد .

بعد از آنكه اين اقرار و اعتراف را نوشت انگيزه قيامش را صريحاً بيان فرمود باين عبارت .

( اني لم اخرج اشراً و لابطراً ولا مفسداً و لا ظالماً و انما خرجت لطلب الاصلاح في امه جدي ) يعني مردم جهان بدانند كه قيام من و خروج من و نهضت من به قصد طغيان نيست براي هواي نفس نيست غصب حق كسي نيست ظلم بر كسي نيست فقط براي آن قيام كردم كه بتوانم اصلاح حال امت جدم بكنم يعني مردم را از بيچارگي ، از اين زبوني ، از اين خواري از اين خمودي كه مناسب حال يك مردم شريف و مسلمان نيست نجات دهم و بيش از اين مردم به طرف فساد كشانده نشوند ، لذا بعدا فرمود اريد ان آمر بالمعروف و انهي عن المنكر و اسير بيره جدي و ابي علي بن ابيطالب ، آنچه وظيفه ديني است انجام مي دهم ، دو اصل اساسي امر به معروف و نهي از منكر كه سرمايه هر ملت است زنده نگه مي دارم ، اين دو اصل در زمان حكومت يزيد بالمره از بين رفت براي زنده كردن اين اصول قيام كردم زيرا امام و پيشوا كسي است كه عامللذا در جملاتي كه باز هم از امام (ع) نقل شده است كه مي فرمود (فلعمري ماالامام الاالحاكم بكتاب الله القائم بالقسط ) به جان خودم قسم كه رهبر جامعه كسي است كه با قرآن كريم حكومت كند ميزان حكومت او مواد قرآن باشد و معيار عمل او ايجاد عدالت در اجتماع باشد اين چنين شخصي شايستگي دارد : با اين جملات فهماند كه حكومت موجود شايستگي رهبري ندارد و حكومتهاي قبل از او هم چنين بودند ( يعني حكومت بني اميه ) لذا قسم ياد كرد و به شخصيتي مانند خود سوگند خورد كه لياقت از آن كسي است كه به مواد قرآن معتقد باشد نه يزيد و دار و دسته او كه معتقد به قرآن و پيامبر اسلام نيستند : و مردمي كه چشم بسته به دنبال اين جنايتكاران به راه افتادند و به حكومت آنان كمك مي كردند امام تأسف مي خورد كه اينها با دست خود قبرشان را مي كنند و ملت و مليتشان را دفن مي كنند .

روز عاشورا خطاب به آن گروه كرد باز هم خواست قيامتش را تشريح كند و شايد در آن لحظات حساس بيدار شويد فرمود (الاوان هولاء قدلزمواطاعه الشيطان ) مردم آگاه باشيد يزيد و دستگاه او و كارگردانان او مطيع شيطانند و الهام از شيطان مي گيرند تابع هواي نفس اند و بر خود واجب دانسته اند كه اطاعت شيطان كنند اما اين بيچارگان فريب خورده اين شيطان صفتان همچنان به راه خود ادامه مي دهند و گوش به فرمان امام و نصايح وي نبودند به ناچار فرياد كشيد (تبالكم ايها الجماعه و ترحا مرده باد جمعيت شما جمعيتي كه براي كشتن فضيلت و انسانيت جمع شده ايد خاك بر فرق شما اي بيچارگان رسوا كه براي حكومت طاغوت مي جنگيد ( سللتم علينا سيفاً لنا في ايمانكم وحشتتم علينا ناراً اقتدحنا علي عدونا و عدوكم ) شمشيرهائي كه بدست شما داده ايم كه دشمنان اسلام و ايمان و انسانيت را با آن بكشيد مي دانيد چه مي كنيد با همان شمشيرها مردان عظيم و تربيت يافتگان مكتب پيامبر را پاره پاره مي كنيد عوض آنكه يزيد و دار و دسته او را نابود كنيد تا صلح و عدالت پايدار بماند سربازان فداكار اسلام را كه براي اصلاح حال شما قيام و اقدام كرده اند مي كشيد ( تبالكم ايها الجماعه ) مرگ بر شما باد ، اي مردم اي پست ها اي بعد از سالها كه اين كلمات نقل مي شود و جنحسين (ع) به مردم گفته مي شود مردم حق شناس و فكور عشق مي ورزيدند و به مكتبش تحسين مي كنند كسي نيست كه تاريخ پر هيجان امام را بخواند عاشق او نشود ولو اهل هر ملتي باشد تابع هر مذهبي باشد شيفتة او خواهد بود امواج نهضتش همه جا را فرا گرفت با آنكه بر كوچك و بزرگشان رحم نكردند و با قساوت عمل كردند بي حيائي كردند جسد امام را روي زمين گذانكردند اما لهم نفوس علي الرمضاء مهمله و انفس في جوار الله يقربها و محبت آنان در دلها جاي گرفت و عاشقان درگاهش روز و شب به يادش اشك ريختند و از مكتبش به نفع جامعه مكنونه في قلوب المؤمنين ) آري جوهر كه حسين بن علي (ع) در چه موقع حركت و در چه مواقع ديگر با مردم و صحابه صحبت كرد چنين استفاده مي شود كه ذات مقدسش مثل جد بزرگوارش با جهل و ناداني با فقر و زبوني با ظلم و بيدادگري مبارزه مي كرد و بني اميه حداكثر استفاده را از جهل مردم و از فقر مردم بقول طبري هفت فداكارترين مردم از صحابه حسين (ع) به شهادت رسيدند و قيام حسين در راه بزرگترين هدف بود او با كسي دشمني شخصي نداشت قيام او براسركارند مي خواهد يزيد سر كار باشد يبراي شخص حسين (ع) تفاوت نداشت زيرا نهضت او فقط براي زنده نگه داشتن دين و اساس مقدس آن بود و بس چنانچه در اوائل منبر به عرض رساندم كه قيام او براي گناهان امت نيست و اين هفتاد و دو نفر كه امام رهبري آنها را به عهده داشت ، پاي اين مطلب قيام نكردند كه مردم با خيال راحت هر قدر مي توانند گناه كنند ، هر قدر مي توانند كلاه برداري كنند ، هر قدر مي توانند ظلم كنند و از همه اين جنايت ها كه كرده اند وحشتي نداشته باشند زيرا خيال كنند كه امام به شهادت رسيد كه كفارة گناهان آنها باشد پناه مي برم به خدا از اين سنخ فكر كردن: آري قيام امام و يارانش مبارزه با باطل بود و آنان تن به مرگ دادند و با فداكاري بي نظيري جان سر اين هدف بزرگ و عالي نهادند آنان در راه خدا مي جنگيدند نه در راه طاغوت ( السلام علي الحسين و اولاد الحسين و اصحابه)


حضرت حجه الاسلام و المسلمين جناب آقاي استادي