بازگشت

كشته اشك چشم


كشته اشك چشم هر چند گريه بر حضرت اباعبدالله( ع )اختصاص به وقت معيني ندارد لكن موسم آن محرم و صفر به ويژه عشر عاشورا است .

هر چه به عاشورا نزديكتر مي شويم بيشتر بايد گريه كرد چنانچه در روايات ا زحالات اهل بيت( ع )چنين بر مي آيد بحث امشب ما راجع به فضيلت گريه بر حسين و آثار مترتبه بر آن است .

اصلا حسين ملقب به " قتيل العبره" است يعني كشته شده اشك چشم ، سبب جاري شدن اين چشمه رحمت است .

كمتر كسي است كه حالات حضرتش را بخواند يا بشنود و محزون نشود هر عقيده و مذهبي داشته باشد البته هر چه دلش پاكتر باشد دلشكسته تر مي شود .

آثاري كه بر گريه بر حسين مترتب است بسيار و مجملي از آن را ذكر مي كنم .

آثار عظيمه اش در شدائد و مواقع سختي كه انسان در پيش دارد ظاهر مي شود .

فرياد رسي حسين هنگام نزع اولين موقف سخت ، هنگام جان دادن است كه علاوه بر امراض جسماني كه گاهي تمام بدن درد مي كند و به روح فشار مي آورد انسان وقتي متوجه مي شود كه مي خواهد برود از آنچه تاكنون دلبسته بايستي مفارقت كند ، از مال و اولاد بايد جدا شود .

اجمالاًً سخت ترين ساعات زندگي حالت احتضار است كه حضرت زين العابدين( ع )مي فرمايد : " ابكي لخروج نفسي " گريه مي كنم بر موقع جان دادنم .

بلي كسي چه مي داند كه چطور جان مي دهد ، آيا حواسش متوجه پروردگار و با ايمان به او از دنيا مي رود يا متوجه امور متفرقه است ؟ خلاصه خيلي موقف سختي است ، موجب اضطراب است.

چاره اين سختي ، گريه بر حسين است .

روايات در اين زمينه زياد فقط يكي از براي نمونه عرض مي كنم .

در كتاب نفس المهموم به سند متصل ذكر نموده از جناب مسمع كه از اهالي عراق است كه گفت : رسيدم خدمت حضرت صادق( ع )در مدينه .

فرمود اي مسمع تو از اهل عراق هستي و به كربلا نزديكي ، آيا به زياد قبر حسين( ع )مي روي ؟ عرض كردم آقا من مشهورم و گرفتار مخالفين هستم مي ترسم مرا ببينند و جانم در خطر باشد .

فرمود حالا كه نمي تواني به زيارت قبر حسين( ع )بروي ، آيا از مصيبت هايش ياد مي كني ؟ عرض كردم آري - فرمود آيا گريان مي شوي عرض كردم بلي - گاه مي شود به قدري گريان و نالان مي شوم كه از غذا خوردن باز ميمانم و گاهي خوراك را بر مي گردانم يعني وقتي آب خنكي به دستش مي آيد ، به ياد لب تشنه حسين نمي خورد يعني نمي تواند بخورد .

اينجا حضرت چندين بشارت مي دهد مي فرمايد : حالا كه اينطوري ، پس از كساني هستي كه در فرح ما آل محمد( ص )فرحناك و در حزن ما محزوني پس بدان كه موقع جان دادن به آمدن آبائ ما يعني پيغمبر و علي و آلش چشمت روشن مي گردد و در آن هنگام آمدن عزرائيل ببالينت سخت محتاج هستي و ملك الموت از مادر به تو مهربانتر است .

نتيجه گريه بر حسين ، در قبر منزل دوقبلي ندارد خيلي وحشتناكطوري است كه در كتاب من لا يحضره الفقيه روايتي است كه مي فرمايد وقتي كه مي خواهيد جنازه اي را وارد قبر كنيد او را ناگهان داخلش نكنيد .

اگر مرد است مستحب است كه در فاصله هفت ذراعي پائين قبر گذاشته شود و اگر زن است ، به مقدار هفت ذراع طرف قبله قبر بگذراند تاسه مرتبه بلند كنند و بگذارند " فان للقبرا هوالا!! " به درستي كه براي قبر ترسهائي است .

خيلي سخت است به قسمي است كه حضرت سجاد مي فرمايد : ابكي لظلمه قبري - ابكي لضيق لحدي - ابكي لسؤال منكر و نكيراياي في قبري .

شيخ شوشتري از روايات اين طور استفاده كرده كهاگر كسي مؤمني را شاد كند هنگامي كه او را دفن كردند ، صورت نوريه اي همراهش در قبر جاي گيرد و گويد من همان سروري هستم كه در دل فلان مؤمن وارد كردي ، پس اگر كسي مؤمن غمناكي را شاد كرد ، اسباب شاديش در قبر فراهم مي گردد.

شيخ مي فرمايد : اگر كسي مؤمن كامل الايماني را شاد كند ، چطور است اگر آن شخص پيغمبر و امام باش چطور است ؟ آن وقت مي فرمايد : كسي كه بر حسين گريه كرد پيغمبر را شاد كرده ، اميرالمؤمنين را شاد كرده ، زهرا را شاده كرده ، خوش به سعات چنين شخصي در قبر فرياد رسي در برزخ از عزادار حسين موقف سيم برزخ است يعني از قبر تا قيامت .

پس از آنكه روح به بدن مثالي تعلق گرفت از نيكوكاران باشد مظهرش وادي السلام در جوار اميرالمؤمنين است و اگر از اشقياء است محل ظهورش در بيابان برهوت است، اگر كاملا پاك از دنيا رفته باشد كه در برزخ راحت است در روح و ريحان و لذت است و اگر ملوث به گناه يا حق الناس و مظالم باشد ، مانند ميخي كه در ديوار كوبيده مي شود در فشار است .

آيا كسي مي تواند ادعا كند كه حتما پاك از اين دنيا خواهد رفت و هيچگونه حقي از مردم بر عهده اش نخواهند ماند ؟ آيا درعمرش آبروي كسي را نريخته ، غيبت كسي را نكرده ؟ و بالجمله راه چاره چيست ؟ در همين حديث شريف حضرت صادق " ع " مي فرمايد : و ان الموجع قلبه فينا ليفرح فيه ...

كسي كه دلش در مصيبت ما به درد بيايد ، در موقع مرگ فرحي نصيبش مي شود كه تا قيام قيامت ادامه دارد يعني در عالم برزخ هيچ گونه هم و غمدر قيامت هم اثر گريه ديگر معلوم است كه قيامت چه روزي است .

از آيات قرآن راجع به چنين روزي كم و بيش با خبريد .

خدا از چنين روزي به " فزع اكبر " تعبيرفرا مي گيرد واحدي نيست كبراي امن در روز قيامت حديث شريفي از حضرت صادق( ع )منقولست كه : " من ترك السعي في جوائجه في يوم العاشورا ... "

كسيكه روز عاشورا را تعطيل كند يعني عقب كسب و كارش نرود ، بكوري چشم بني اميه كه روز عاشورا را متبرك مي دانستند ، اگر كسي براي معيشت روزانه اش هم فعاليتي نكند ، خدا حوائج دنيا و آخحزن و اندوه او بااست : ( جعل الله يوم القيامة يوم سروره ) در عوض فرداي قيامت كه روز هول و ترس همه است براي او روز شادي خواهد بود .

موقفبكنيد وقتي كه مي فرمايد خودت نامه عملتبكرده مي بيند اگر خيراست پاداش شر به او داده مي شود [3] حالا چقدر در موقف حساب بايد معطل بود به حسب اشخاص فرق مي كند .

بيچاره كسانيكه حسابشان طول بكشد خودش ناراحيت وعذاب روحي سختي است چون در عذاب است كه تكليفش چه مي شود نمي داند آيا بهشتي است ياجهنمي ؟ لكن عده اي هستند كه بنص روايات مدتي كه خلق معطل حسابند اينها زير سايه عرشند ، ايشان عزاداران حسينند اينها در جوار حسيند( ع )هنگامي كه ديگران در عذاب پس دادن حسابند ، اينها در خدمت آقا يعني بهشت حقيقي متنعمند .

اين همه اثر براي يك قطره اشك ممكن است براي بعضي اين توهم پيش آيد كه براي يك قطره اشك چطور مي شود اين همه آثار عظيمه مترتب شود يك قطره آب شور كه اين همه اهميت ندارد .

منشأ اشكال و شبهه در اين است كه اين ها خيال مي كنند اجرها مستقيماً براي اين قطره اشك است غافل از اينكه مزد حسين است اينها اجر اشك تو نيست بلكه اجرخون ابي عبدالله است هر چه هم بيشتر از اينها عطا شود ، باز در مقابل عمل حسين چيزي نيست .

داستان مهماني بياباني از سلطان حكايت مشهور را شايد شنيده ايد .

سلطاني عقب شكار گذاشت و از لشكر دور افتاد و در راه گم شد ، شب يكه و تنها در بيابان در حاليكه خسته شده به خيمه اي رسيد ، مرد و زني در خيمه بودند .

گفت ممكن است مرا ميهماني كنيد گفتند چه بهتر " مهمان هديه خداست " از مال دنيا بزغاله اي بيشتر نداشتند آنرا آوردند و براي مهمان كشتند و پختند .

صبح آن سلطان خواست برود گفت من به شهر مي روم هر وقت خواستيد نزد من بيائيد من سلطانم و به شما تلافي خواهم كرد مدتي گذشت ، روزگار خيلي به آنها فشار آورد و مرد پيش سلطان رفت .

شاه از حضار پرسيد كه با او چه معامكم است تا اينكه خودش گفت اگر من تمام هم بدهم تازه عمل به مثل كرده ام زيرا او تمام دارائيش را كه بزغاله اي بود داد و من هم اگر تمام خزانه ام را بدهم عمل مثل كرده ام و بالاخره او را بي نياز و ثروتمند كرد .

شيخ شوشتري و ديگران ذكر كرده اد كه حضرت ابي عبدالله الحسين( ع )هر چه داشت در راه خدا داد در مقابل هر چه خدا به او بدهد ، به بركت حسين شيعيانش ، عزادارانش ، دوستانش را بيامرزد يا درجات دهد ، چيزي نيست و يقين بدانيد كه عطاهائي به بركت آقا خواهد شد كه نه تنها به بيان نمي آيد بلكه به تصور ما هم نمي گنجد .

بابي انت و امي يا اباعبدالله شيخ مي فرمايد درعوض سختي عطش حسين ، خدا چهار اجر برايش قرار داد : اول حوض كوثر كه متوسلين به حسين از آب آن سيراب خواهند شد .

از هنگام مرگ تا قيام قيامت دوم : چشمه حيوان ( از ماده حيات است ) كه مخصوص گريه كنندگان بر حسين است .

آب اين چشمه مخلوط به اشك عزاداران ابي عبدالله است .

سوم اشك چشم مؤمنين تا روز قيامت است .

در اين ايام عاشورا خبر داريد كه چقدر اشك در راه حسين ريخته مي شود و هر ساله همين طور بوده و تا قيامت هم همين است .

علاوه بر بشر ، ملائكه آسمانها هم بر حسين مي گريند .

چنانچه حضرت صادق(ع)فرمود كه ملائكه از گريه بر حسين آرام ندارند .

چهارم هر وقت مؤمنين آب گوارائي مي نوشند ، ياد لب تشنه حسين مي كنند .

حسين حق دارد كه يادش كنند درود بر او بفرستند .

اينها اجرهائيست كه ما مي فهميم آنچه كه خدا با او در مقابل تشنگيش مي كند در ادراك ما نگنجد .

صلي الله عليك يا ابا عبدالله الحسين


پاورقي

[1] ان زلزله السا عة شي عظيم يوم ترونها تذهل كل مرضعة عما ارضعت و تضع كل ذات حمل حملها

[2] اقرأ كتاب كفي بنفسك اليوم عليك حسبا

[3] فمن يعمل مثقال ذره خيراً يره و من يعمل مثقال ذرة شراً يره


شهيد دستغيب