بازگشت

ميلاد حسين (ع) و خنده غمبار رسول (ص)


فصل گل چيدن ز باغ عترت است





عاشقان تبريك ، فصل رحمت است



شد شب قدري دگراي عاشقان





خنده بر هستي زد آن جان جهان



با تمام دل بگويد يا حسين (ع)





هر كه امشب در دلش شور است و شين



يك سال پس از ولادت با سعادت امام حسن (ع) در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجري ، مژده ميلاد فخر آسمان ، زمين و زمان حضرت امام حسين (ع) به رسول اكرم (ص) رسيد. ولوله اي در خانه علي (ع) بر پا شد. همه جا غرق نور و شادي بود. پيامبر اكرم (ص) با سرعت به خانه علي و زهرا رفت و به اسماء بنت عميس فرمود:



اي اسماء ! قنداق پسرم را برايم بياور .



اسماء ، امام حسين (ع) را در حالي كه در پارچه سفيدي قنداق شده بود ، نزد حضرت آورد. رسول اكرم (ص) خشنود شد ، اما مرا در آغوش گرفت و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه خواند، سپس حسين (ع) را در دامنش نهاد و شروع به گريستن كرد.



اسماء گفت : پدر و مادرم فداي تو باد ، سبب گريه تان چيست؟



رسول اكرم (ص) فرمود : سبب گريه ام همين نوباوه است.



اسماء گفت : او همين الان ديده به جهان گشوده و از مادر متولد شده است.



حضرت فرمود: اي اسماء ! پس از من يك گروه سركش و متجاوز حسين را به قتل مي رسانند ، خداي متعال شفاعت مرا شامل حال آنها نگرداند. در اين هنگام رسول اكرم (ص) به حضرت علي (ع) فرمود : فرزندم را به چه اسمي ناميده اي ؟



حضرت علي (ع) در پاسخ فرمود: اي رسول خدا نخواستم در نامگذاري او بر شما پيشي بگيرم، در اينجا بود كه وحي الهي بر حبيب و دوست خداوند ، حضرت محمد(ص) فرود آمد در حالي كه اسم مولود خجسته را همراه خود آورد، هنگامي كه رسول اكرم (ص) سفارش خداوند در مورد نامگذاري نوزاد فرخنده اش را دريافت كرد، متوجه علي (ع) گرديد و به او فرمود : او را حسين بنام.



حضرت اباعبدالله الحسين (ع) مرتبه اي عظيم و برجسته داشت كه جز پدر ، مادر ، اباالحسن (ع) و اماماني كه از فرزندان آن حضرت بودند، هيچ كس به آن مرتبه و مقام نرسيده بود.



در قرآن كريم در آيه تطهير درباره منزلت و مرتبه امام حسين (ع) چنين آمده است :"... انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت ...". " بدون ترديد ، خداي متعال اراده فرموده است كه رجس هر آلايشي را از شما خانواده ببرد و شما را پاك و پاكيزه فرمايد."(احزاب/33 )



آيه كريمه ، گواهي خداي متعال به پاكيزگي و طهارت اهل بيت و نيز مرتبه بلند و بالاي آن بزرگواران است و تاكيد بر اين حقيقت آشكار است كه برجسته ترين شخصيت اسلامي به آنان اختصاص يافته است .



آيه مودت"... قل لااسئلكم عليه اجراً الا المودة في القربي..."(شورا/23 )



"بگو در ازاء تبليغ رسالت، مزد و پاداشي از شما نمي خواهم ، مگر دوستي اقرباء و فاميل ."



مفسرين گفته اند ، اين آيه كريمه در شان حضرت علي ، حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسين عليهم السلام نازل شده است.



از جابربن عبدالله نقل شده است كه گفت :عرب بيابانگردي نزد رسول اكرم(ص) آمد وگفت: اي محمد ! اسلام را بر من عرضه كن ، حضرت فرمود :



شهادتين بر زبان جاري كن و گواهي ده كه خدائي جز خداي يكتاي بي همتا نيست ، شريك و انبازي ندارد و محمد (ص) بنده و فرستاده اوست.



اعرابي گفت: از اين بابت ، مزدي از من خواهي خواست؟



حضرت فرمود : نه مگر دوستي خويشان و نزديكان .



اعرابي پرسيد : نزديكان خودم ، يا نزديكان شما ؟



حضرت فرمود : نزديكان من .



اعرابي گفت : بنابراين دست مباركت را بده تا با تو بيعت كنم ، لعنت خدا بر كسي كه شما و نزديكانتان را دوست نداشته باشد.



حضرت فرمود : آمين .(1)



امام حسين (ع) ، همچون برادر بزرگوارش امام حسن مجتبي (ع) در سايه حمايت الهي زيست تا براي به دوش كشيدن بار سنگين دعوت و رسالت مهيا شود. آن دو امام بزرگوار ، برنامه واحدي را در جهت پرورش فكري و روحي و اخلاقي ، زير نظر جد بزرگوارشان حضرت محمد (ص) و پدر گراميشان حضرت علي (ع) و مادرشان حضرت زهرا (س) دنبال كردند و بدينگونه شعاع شخصيت آن حضرت تجسم فكري ، اخلاقي و علمي مكتب الهي است.



هنگامي كه شخصيت امام حسين (ع) را از نظر اخلاق و رفتار مورد توجه قرار مي دهيم ، برخورد آن حضرت با اقشار مختلف را از اين جهت كه رهبر نمونه و سرآمد امت اسلامي محسوب مي گردد، لمس مي كنيم . در اينجا به برخي از مصاديق برخورد و رفتار بالنده و تابناك آن حضرت اشاره مي كنيم .

روايتي از فروتني آن حضرت

امام حسين (ع) بر جمعي از فقيران و تهيدستان گذشت ، در حالي كه بر زيراندازي نشسته ، سرگرم خوردن چند تكه نان بودند به ايشان سلام داد ، آنها حضرت را بر سفره خويش فراخواندند ، امام حسين (ع) در جمعشان نشست و فرمود : اگر خوراك شما صدقه نمي بود، شريك خوردن شما مي شدم ، سپس افزود : برخيزيد و به خانه من درآييد . سپس آنان را از غذا سير كرده لباس مناسب به ايشان پوشاند و دستور داد درهمي به آنها بدهند.(2)



همين نمونه علمي و گويا ، كافي است كه ميزان فروتني آن حضرت و ژرفاي آن را شناسايي كنيم به ويژه وقتي ذهن خود را به اين حقيقت معطوف داريم كه امام حسين (ع) ، شايسته ترين فرد براي رهبري امت است ، و تنها سر رشته دار انديشه و رهبري امت بشمار مي رود.



و باز با توجه به اين واقعيت كه احدي از معاصرينش به مرتبه اجتماعي او نايل نشده است ، تا جايي كه صحابي بزرگوار ، ابن عباس ، به خاطر تعظيم و تكريم او ركاب حضرت را مي گيرد تا امام حسين (ع) بر مركب خويش سوار شود، به همين دليل وقتي آن حضرت با پاي پياده براي حج بيت الله الحرام سفر مي فرمود، تمام كساني كه در طول راه با حضرت برخورد مي كردند ، به خاطر احترام به ايشان پياده مي شدند و همراه حضرت پياده حركت مي كردند.



درك و دريافت موقعيت اجتماعي امام حسين (ع) در جهان اسلام و در ميان مسلمين ، ما را قادر مي سازد تا ميزان تواضع و فروتني آن حضرت را بهتر درك نماييم ، زيرا ملاحظه مي كنيم كه آن امام در جامعه اسلامي با ساده ترين فرد نيز با همان شيوه معاشرت و رفتار بلند انساني ، برخورد مي فرمود. يكي از نمونه هاي عيني بر تواضع آن حضرت اين است كه در صفه ( ايوان جنب مسجد پيامبر (ص) در مدينه منوره ) با افراد بي چيزي كه مشغول خوردن غذا بودند ، برخورد كرد، آنها حضرت را براي صرف غذا دعوت كردند ، حضرت به جمع ايشان پيوست و فرمود :



"ان الله لايحب المستكبرين "، همانا خداوند مستكبران را دوست نمي دارد.



آنگاه از خوراك آنان ميل فرمود و اظهار داشت : من دعوت شما را اجابت كردم ، اكنون نوبت شما است كه دعوت مرا اجابت نمائيد.



آنها هم دعوت حضرت را پذيرفتند ، لذا ايشان را به خانه برد و خطاب به همسرش رباب فرمود: "هر چه ذخيره كرده اي بيرون بياور."

عفو و بخشش امام حسين (ع)

عفو و بخشش امام حسين (ع) نيز در بلندي و والايي ، مانند ساير اخلاق و صفات آن حضرت است. يكي از مصاديق عيني و عملي آن را با هم مي خوانيم :



روزي فردي مرتكب لغزشي شد كه سزاوار تاديب شد، امام حسين (ع) خواست او را ادب نمايد ، فرد به امام حسين گفت: يا مولاي ، آنها كه خشم خود را فرو مي خورند،



امام (ع) فرمود : با او كاري نگيريد .



فرد گفت : آنها كه از مردم گذشت مي كنند ،



امام فرمود : از تقصيرت گذشتم .



فرد گفت : خداي متعال نيكوكاران را دوست مي دارد.



حضرت فرمود : تو را براي خدا بخشيدم و دو برابر آنچه به تو بخشيده بودم ، از آن توست .

پاورقي

1- سرچشمه هاي نور، مسلم صاحبي ، ص 29 .



2- مناقب آل ابي طالب ، ابن شهر آشوب ، بخش مكارم الاخلاق .



3- كشف الغمه ، ج 2 ، ص 24 .