فضيلت گريه بر امام حسين عليه السلام
هميشه زبان، مترجم عقل بوده ولي ترجمان عشق، چشم است. آنجا كه اشكي از روي احساس و درد و سوز ميريزد، عشق حضور دارد ولي آنجا كه زبان با گردش منظم خود جملههاي منطقي ميسازد عقل حاضر است.
بنابراين همانطور كه استدلالات منطقي و كوبنده ميتواند همبستگي گوينده را با اهداف رهبران مكتب آشكار سازد قطره اشك نيز ميتواند اعلان جنگ عاطفي بر ضد دشمنان مكتب محسوب گردد.
از اين رو گريه حضرت زينب عليهاالسلام بر اهل بيت عليهم السّلام گريه عاطفي و گريه پيامآور و يك نوع نهي از منكر و شعار شورانگيز و سوزاننده و رسواگر طاغوتيان و ستمگران بود.
بر همين اساس است كه پيامبر اكرم و امامان عليهم السّلام كسي را كه آمادگي گريه كردن ندارد به تباكي (خود را به شكل گريه درآوردن) دعوت كردهاند تا ياد حسين در همه قرون و اعصار در خاطرهها زنده بماند.
در اجر و ثواب گريه بر امام حسين عليه السّلام
اجر و مزد گريه براي آن حضرت بسيار عظيم و بزرگ است و خداوند خود ضامن آن ميباشد.
گريه براي آن حضرت سختيهاي زمان احتضار را از بين ميبرد زيرا امام صادق عليه السّلام به مسمع بن عبدالملك فرمودند:
آيا مصائب آن جناب (امام حسين عليه السّلام) را ياد ميكني؟
عرض كرد: بلي والله مصائب ايشان را ياد كرده و گريه ميكنم.
حضرت فرمودند: آگاه باش كه خواهي ديد در وقت مردن پدران مرا كه به ملك الموت وصيت تو را ميكنند كه سبب روشني چشم تو باشد.
همچنين فرمودند: اي مسمع گريه بر احوالات حسين (عليه السّلام) سبب ميشود كه ملك الموت بر تو مهربانتر از مادر گردد.
گريه بر حضرت اباعبدالله الحسين (عليه السّلام) باعث راحتي در قبر، فرحناك و شادان شدن مرده، شادان و پوشيده بودن او در هنگام خروج از قبر است در حالي كه او مسرور است فرشتگان الهي به او بشارت بهشت و ثواب الهي را ميدهند.
اجر و مزد هر قطره آن اين است كه شخص هميشه در بهشت منزل كند.(1)
گريه كننده بر امام حسين عليه السّلام در بهشت با ايشان و هم درجه ايشان خواهد بود.(2)
شيخ جليل جعفر بن قولويه در كامل از ابن خارجه روايت كرده است:
روزي در خدمت امام صادق عليه السّلام بوديم و امام حسين عليه السّلام را ياد كرده و از او نام برديم . حضرت صادق عليه السّلام بسيار گريستند و ما نيز به تبع ايشان گريستيم. پس حضرت صادق عليهالسّلام فرمودند كه امام حسين عليه السّلام ميفرمود من كشته گريه و زاري (اشكم) هستم نام من در نزد هيچ مؤمني برده نميشود مگر آن كه محزون و گريان ميشود.
در روايت آمده است هيچ روزي نبود كه اسم امام حسين عليه السّلام در نزد امام صادق عليه السّلام برده شود و آن امام در آن روز تبسمي بر لب بياورند. آن حضرت در تمام روز گريان و محزون بودند و ميفرمودند امام حسين عليه السّلام سبب گريه هر مؤمن است.
شيخ طوسي و شيخ مفيد از ابان بن تغلب روايت كردهاند كه حضرت صادق عليه السّلام فرمودند:
نَفَس كسي كه براي مظلوميت ما محزون است تسبيح است و اندوه و ماتم او عبادت خدا و پوشيدن اسرار ما از بيگانگان جهاد در راه خداست .(3)
شيخ كشي(ره) از زيد شحام روايت كرده است كه:
من با جماعتي از كوفيان در خدمت امام صادق عليه السّلام بوديم، جعفر بن عفان وارد شد . حضرت او را اكرام كردند و نزديك خود نشاندند و فرمودند يا جعفر!
امام حسين
جعفر عرض كرد: جانم، خدا مرا فداي تو كند.
حضرت فرمودند: به من گفتهاند تو در مرثيه و عزاي حسين (عليه السّلام ) شعر ميگوئي .
جعفر عرض كرد: بله، فداي تو شوم.
حضرت فرمودند: پس بخوان.
جعفر شروع به خواندن مرثيه نمود، حضرت امام صادق عليه السّلام و حاضرين مجلس گريستند.
حضرت آنقدر گريست كه اشك چشم مباركش بر محاسن شريفش جاري شد.
پس از آن حضرت صادق عليه السّلام فرمودند:
بخدا سوگند، كه ملائكه مقرب در اينجا حاضر شدند و مرثيه تو را كه در مصائب حسين (عليه السّلام ) خواندي شنيدند و بيشتر از ما گريستند و حق تعالي در همين ساعت بهشت را با تمام نعمتهاي آن براي تو واجب گردانيد و گناهان تو را آمرزيد.
پس امام فرمودند: اي جعفر ميخواهي كه زيادتر بگويم ؟
جعفر عرض كرد: بله، اي سيد من.
حضرت فرمود: هر كه در مرثيه حسين (عليه السّلام) شعري بگويد و بگريد و بگرياند، حق تعالي او را بيامرزد و بهشت را براي او واجب ميگرداند. (4)
شيخ صدوق (ره) در امالي از ابراهيم بن ابي المحمود روايت كرده كه امام رضا عليه السّلام فرمودند:
ماه محرم ماهي بود كه اهالي جاهليت، جنگ و قتال را در آن ماه حرام ميدانستند، ولي اين امت جفاكار خونهاي ما را در آن ماه حلال دانستند و حرمت ما را هتك كرده و زنان و فرزندان ما را در آن ماه اسير كردند. آتش در خيمههاي ما افروخته و اموال ما را غارت كردند. حرمت حضرت رسالت (صلي الله عليه و آله) را در حق ما رعايت نكردند.
همانا مصيبت شهادت حسين (عليه السّلام) ديدههاي ما را مجروح گردانيد و اشك ما را جاري كرده . عزيز ما را ذليل گردانيده است و زمين كربلا مورث كرب و بلاء ما گرديد.
پس بايد بر حسين بگريند، همانا گريه بر آن حضرت گناهان بزرگ را فرو ميريزد.
سپس حضرت رضا عليه السّلام فرمودند:
پدرم چون ماه محرم داخل ميشد كسي آن حضرت را خندان نميديد. و اندوه و حزن پيوسته بر او غالب ميشد تا روز عاشورا. آن روز، روز مصيبت و حزن و گريه او بود و ميفرمود: امروز روزي است كه حسين (عليه السّلام) شهيد شده است.
و همچنين شيخ صدوق از آن حضرت روايت كرده: هر كه روز عاشورا روز مصيبت و اندوه گريه او باشد حق تعالي روز قيامت را براي او روز شادي و سرور گرداند و ديدهگانش در بهشت به نور ما روشن شود. (5)
از ريان بن شبيب روايت شده است كه گفته روز اول محرم به خدمت امام رضا عليه السّلام رسيدم حضرت فرمودند:
... اي پسر شبيب اگر بر حسين (عليه السّلام) گريه كني و آب ديدهگان تو بر روي تو جاري شود حق تعالي جميع گناهان صغيره و كبيره تو را ميآمرزد خواه اندك باشد و خواه بسيار .
اي پسر شبيب: اگر ميخواهي خدا را ملاقات كني در حالي كه هيچ گناهي نداشته باشي حسين (عليه السّلام) را زيارت كن.
اي پسر شبيب اگر ميخواهي كه در غرفهاي از بهشت با رسول خدا و ائمه طاهرين محشور شوي قاتلان حسين (عليه السّلام) را لعنت كن.
اي پسر شبيب اگر بخواهي مانند شهداي كربلا باشي و ثواب آنها را داشته باشي هر گاه مصيبت آن حضرت را ياد كردي بگو:
يا لَيتَني كُنتُ مَعَهُم فَاَفُوزَ فَوزًا عَظيماً؛ اي كاش من با ايشان بودم و رستگاري عظيمي مييافتم.
اي پسر شبيب اگر ميخواهي در درجات عاليه بهشت با ما باشي پس براي اندوه ما اندوهناك باش و در شادي ما شاد. بر تو باد ولايت و محبت ما كه اگر كسي سنگي را دوست داشته باشد حق تعالي او را در قيامت با آن محشور ميگرداند. (6)
ابن قوليه با سند معتبر روايت كرده از ابي هارون مكنوف كه گفت:
به خدمت حضرت صادق عليه السّلام مشرف شدم آن حضرت فرمودند. كه براي من مرثيه حسين (عليه السّلام) بخوان. من نيز شروع كردم به خواندن .
امام فرمود: به اين صورت نخوان به همان سبك و سياقي كه نزد خودتان متعارف است و نزد قبر حسين (عليه السّلام) ميخوانيد بخوان. پس من خواندم .
حضرت گريستند و من ساكت شدم .
امام حسين
فرمود: بخوان، من خواندم تا آن اشعار تمام شد.
حضرت فرمود: باز هم براي من مرثيه بخوان، من شروع كردم به خواندن اين اشعار:
يا مَريَمُ قومُي فَاندُبي مَولاكِ وَ عَليَ الحُسَين فَاسعَدي بِبُكاكِ
پس حضرت بگريست و زنها هم گريستند و شيون نمودند و هنگامي كه از گريه آرام شدند فرمودند: اي اباهارون هر كس براي حسين (عليه السّلام) مرثيه بخواند و يك نفر را بگرياند بهشت بر او واجب ميشود. و سپس فرمودند: هر كس امام حسين عليه السّلام را ياد كند و بر او گريه كند بهشت بر او واجب ميشود. (7)
به سند معتبر از عبدالله بن بكر روايت كردهاند كه گفت:
روزي از حضرت صادق عليه السّلام پرسيدم كه يابن رسول الله اگر قبر حضرت امام حسين عليهالسّلام را بشكافند آيا در قبر آن حضرت چيزي خواهند ديد؟
حضرت فرمود: اي پسر بكر چه بسيار عظيم است سؤال تو به درستي كه حسين بن علي عليهماالسّلام با پدر و مادر و برادر خود در منزل رسول خدا صلي الله عليه و آله ميباشند و با آن حضرت روزي خورده و شادماني ميكنند. گاهي بر جانب راست عرش آويخته و ميگويد پروردگارا وفا كن به عهدي كه با من بستهاي و نظر ميكند بر زيارت كنندگان خود، ايشان را با نامهايشان و نام پدرانشان ميشناسند. و نظر ميكنند به سوي آنهائي كه بر او گريه ميكنند و برايشان طلب آمرزش كرده و از پدرانشان ميخواهند كه براي آنها استغفار كنند و ميگويند:
اي گريه كننده بر من اگر بداني خدا چه جيزي براي تو مهيا كرده از ثوابها، هر آينه شادي تو زيادتر از اندوه تو خواهد شد.
آن بزرگوار از حق تعالي درخواست ميكند كه هر گناه و خطا كه گريه كننده بر او كرده است بيامرزد. (8)
ارزش قطره اشك براي امام حسين عليه السلام
قطرهاي از آن اگر در جنهم بيفتد آتش و حرارت آن را خاموش ميكند.
ملائكه خود آن اشكها را گرفته و در شيشهاي ضبط ميكنند. (9)
براي هر عملي ثواب محدودي است جز ثواب آن اشك كه اجر آن محدوديتي و يا اتمامي ندارد.
چشم گريان در عزاي امام حسين عليه السّلام و ارزش آن:
اگر اشك بر امام حسين عليه السّلام داراي اين همه اعتبارست يقينا چشمي كه در عزاي او گريان باشد نيز خواص و ويژگيهاي مربوط به خود را دارد.
خواص چشم گريان در عزاي امام حسين عليه السلام
آن چشم در نزد خداوند از تمام چشمها محبوبتر است.(10)
همه چشمها در روز قيامت گريانند مگر چشمي كه بر امام حسين عليه السّلام گريه كرده باشد. (11)
آن چشم روشن شود به نور كوثر و نظر به آن. (12)
آن چشم را ملائكه تبرّك ميكنند و اشك را خود از آن پاك ميكنند.(13)
خواص گريه براي امام حسين عليه السلام
هر كسي كه تا به حال خداوند اين مرحمت را در حق او نموده باشد و توانسته باشد قطره اشكي در عزاي آن حضرت از ديدگان جاري سازد به خوبي آثار و بركات نوراني و حالات معنوي وصف ناشدني آن را در يافته اما گريه براي آن حضرت خواصي مربوط به خود را دارد كه ما اجمالاً بعضي از آن را ذكر ميكنيم: صله حضرت محمد صلي الله عليه و آله است. (14)
مساعدت و ياري حضرت زهرا سلام الله عليها است زيرا آن مكرمه هر روز در عزاي فرزندنش ميگريد. (15)
اداء حق پيامبر صلي الله عليه و آله، خدا و ائمه هدي عليهم السّلام است. (16)
گريه براي آن حضرت تأسي به انبياء، ملائكه و عبادالصالحين خداوند است.
اداء مزد رسالت پيامبر است زيرا در قرآن آمده كه مزد رسالت پيامبر مودّت ذي القربي (دوستي با خاندان رسول خدا) است. ترك آن جفا به آن حضرت است. (17)
تسلي دهنده دل از جميع گريهها و اندوهها است. (18)
امام حسين
خواص مجالس ذكر مصائب امام حسين عليه السّلام
كساني كه در مجالس ذكر او شركت ميكنند به خوبي حال و هواي آنجا را درك كرده و ارتباط معنوي عميقي با حضرتش برقرار ميسازند، اما بر طبق احاديث و روايات متعدد مجالس آن حضرت داراي ويژگيهايي است:
1- هر كس بنشيند در مجالسي كه در آن به امر ائمه عليهم السّلام پرداخته شده و ذكر مصائب آنان است دل او نميميرد در آن روزي كه دلها ميميرند. (19)
2- اينگونه مجالس محبوب خدا، رسول او و ائمه عليهم السلام ميباشد.(20)
3- نَفَس فرد عزادار در آن مجلس تسبيح خداوند است.(21)
4- اين مجالس محل نَظَر حضرت امام حسين عليه السّلام است. زيرا آن جناب در عرش است و از آنجا به سوي سرزمين كربلا و زوّار و گريهكنندگان خود نظاره ميكنند. (22)
5- ملائكه مقرب خداوند درآن مجلسي حاضر مي شوند.
6- مجلس عزاي امام حسين عليه السّلام هر جا بر پا شود آنجا قبه و بارگاه اوست .
7- معراج گريهكنندگان است زيرا كه محل نزول صلوات و رحمت الهي و غفران ذنوب و ... است.
8- اين مجالس از ديگر مجالس اشرف و افضل است.(23)
پاورقي
1- بحارالانوار، ج44، ص289 و كامل الزيارات باب32، ص101
2- بحارالانوار /278/44/ امالي صدوق مجلسي 17/ ص68
3- منتهي الآمال ، ج 1، ص 538
4- منتهي الآمال ، ج 1، ص 539
5- منتهي الآمال ، ج 1، ص 540
6- منتهي الآمال ، ج 1، ص 541
7- منتهي الآمال ، ج 1، ص 542
8- منتهي الآمال ، ج 1، ص 543
9- منتخب طريحي/140/2
10- بحارالانوار /207/45، كامل الزيات باب26 ص81
11- بحارالانوار /293/44، عوالم /534/17
12- بحارالانوار /290/44، كامل الزيارات باب 32 ص102
13- بحارالانوار /305/44، تفسير امام حسن عسگري (عليه السّلام) ص369
14- بحارالانوار /207/45، كامل الزيارات باب 26 ص81
15- بحارالانوار /209/208/45، كامل الزيارات باب ص82
16- بحارالانوار /207/45، كامل الزيارات باب 26 ص81
17- بحارالانوار ، ج 45، ص 205 وكامل الزيارات ، باب 26، ص 79
18- ترجمه خصائص الحسينيه ، ص 257
19- بحارالانوار /278/44، امالي صدوق مجلسي 17 ص68
20- بحارالانوار /282/42، قرب الاسناد ص) 18
21- بحارالانوار /278/44، امالي صدوق ، مجلس 17، ص 68
22- بحارالانوار /292/44، كامل الزيارات باب 32ص103
23- ترجمه خصائص الحسينيه ، ص 256