بازگشت

عاشوار و ذلت حق ستيزان



عاشوار و ذلت حق ستيزان





ديدي كه خون نا حقِ پروانه، شمع را

چندان امان نداد كه شب را سحر كند؟



خون به ناحق ريخته مظلوم، دامن ظالم را مي گيرد و ستمگران و همدستانشان گرفتار ذلّت و خواري مي شوند. ظالمان به خاطر ظلمشان و مردم به خاطر تنها گذاشتنِ جبهه حق! بخصوص اگر اين ظلم درباره امام معصوم و خاندان مظلوم او باشد.

سيدالشهداء ـ عليه السّلام ـ در مسير راه كوفه پس از رسيدن به منزل «بطن العقبه» خبري از يك پيرمرد از اوضاع داخلي كوفه شنيد. آن مرد، امام را از رفتن به كوفه بر حذر داشت. حضرت فرمود: اوضاع كوفه را مي دانم. كار خدا هم انجام گرفتني است. به خدا قسم اين گروه دست از من نخواهند برداشت، مگر آن كه خونم را بريزند. وقتي چنين كنند، خداوند كسي را بر آنان مسلّط خواهد ساخت كه در نتيجه، اينان خوارترين مردم خواهند شد. [1] .

دست اندركاران آن فاجعه بزرگ نيز گرفتار انتقام شدند و ذليلانه كشته شدند. به نقل شيخ مفيد، اخبار بسياري وارد شده كه هيچ يك از قاتلان سيدالشهدا ـ عليه السّلام ـ و اصحاب او از مرگ و گرفتاري يا رسوايي نجات نيافتند و پيش از مردن، به كيفر جنايت خويش رسيدند. [2] .

عبرت هاي نهفته در حادثه عاشورا، اگر بازشناسي نشود و درمان نگردد، ممكن است همان خطر در كمين جامعه امروز ما و سر راه انقلاب و انقلابيّون ما نيز سبز شود.

آنچه عاشوراي جانسوز را پديد آورد، عبارت بود از:

ـ تمكين و تسليم مردم در برابر حكومت ستم.

ـ عمل نكردن به تكليف در لحظه حساس و سرنوشت ساز.

ـ از ياد بردن فريضه امر به معروف و نهي از منكر.

ـ رشد روحيّه رفاه طلبي و دنيا دوستي.

ـ غفلت و بي خبري مردم از آنچه در جامعه مي گذرد.

ـ تنها گذاشتن رهبر الهي و عدم اطاعت از او.

ـ نبود اتّفاق نظر در ميان امّت اسلام.

ـ تسلّط ترس و هراس بر مردم در مقابل قدرت هاي باطل.

اگر امروز و هر زمان نيز، نيروهاي مؤمن و انقلابي، حساسيّت خود را نسبت به سرنوشت اسلام و مسلمانان و انقلاب از دست بدهند و براي حفظ آنچه دارند و كسب آنچه ندارند، از گفتن حق و اداي تكليف، كوتاهي كنند، اگر در شرايط نياز جامعه و انقلاب، به خون و جانبازي و شهادت، از حضور در صحنه دفاع از ارزش ها پرهيز كنند، اگر دچار تفرقه شوند، اگر بر محور ولايت فقيه و رهبري امّت منسجم نباشند، اگر براي دست يافتن به پول و پست و مقام، ارزش ها و آرمان را زير پا بگذارند، اگر به وظيفه امر به معروف و نهي از منكر عمل كنند، اگر ساده لوحانه، فريب شايعات و بوق هاي تبليغاتي دشمن را بخورند، عاشورا تكرار خواهد شد و اسلام ضربه خواهد خورد و مظلوميّت مضاعفي براي مسلمانان و جبهه حق، پيش خواهد آمد.

به تعبير مقام معظم رهبري:

در مقابل اين متاع زندگي و بهره هاي زندگي، اگر شما آنقدر مجذوب شديد، خداي نخواسته تا آنجايي كه پاي تكليف سخت به ميان آمد نتوانستيد از آنها دست برداريد، اين مي شود يك جور. اگرنه از اين متاع بهره هم مي بريد، آنجا كه پاي امتحان سخت پيش مي آيد، مي توانيد از اينها دست برداريد، اين مي شود يك جور ديگر... دو جور خواصّ طرفدار حق در هر جامعه وجود دارد. اگر آن قسم خوب طرفدار حق، يعني آن كساني كه مي توانند از اين متاع دنيا آن وقت كه لازم باشد دست بردارند، اگر اينها بيشتر باشند، هيچ وقت جامعه اسلامي دچار حالتِ دوران امام حسين ـ عليه السّلام ـ نخواهد شد.» [3] .

دلبستگي به دنيا، هميشه مانع انجام تكليف الهي است. در زمان امام حسين ـ عليه السّلام ـ به شكلي ظهور كرد، در جامعه ما به صورت ديگري است. باز هم به تعبير مقام معظم رهبري:

«يك بخش ديگري كه بايد كار بشود، تطبيق با وضع هر زمان است، نه فقط زمان ما. در هر زمان طبقه خواصّ چگونه بايد عمل كنند كه به وظيفه شان عمل كرده باشند؟ اينكه گفتيم اسير دنيا نشويد، اين يك كلمه است، چه جوري اسير دنيا نشوند مثال ها و مصداق هايش چيست؟» [4] .


پاورقي

[1] ارشاد، شيخ مفيد، ج 2، ص 76.

[2] همان، ص 133.

[3] سخنان مقام معظم رهبري در جمع فرماندهان و بسيجيان لشكر محمد رسول الله ـ صلي الله عليه و آله ـ.

[4] همان.



جواد محدثي