بازگشت

سيره ائمه اطهار (ع) در زنده نگه داشتن عاشورا


در ميان حوادثي كه در طول تاريخ بشريّت به وقوع پيوسته است، هيچ نهضت و حركتي به پويايي و برجستگي قيام عاشورا نيست، نهضتي كه در سرزميني محدود، زماني كوتاه و با فداكاري افراد معدودي رخ داد، امّا توانست الگويي عملي براي آزاد مردان جهان ارائه كند و براي هميشه به عنوان « انقلاب بزرگ » بر تارك تاريخ بشر بدرخشد.



آن چه بيش از همه حادثه كربلا را پرفروغ و سازنده جلوه مي دهد، سيره ائمه اطهار(عليهم السّلام) است در زنده نگه داشتن اين حماسه زيبا و احياي فرهنگ آن.



امامان معصوم(عليهم السّلام) علي رغم اين كه در دوران امامت خويش در محدوديت هاي شديدي به سر مي بردند و حاكمان مستبد اموي و عباسي سايه شوم خود را بر شهرهاي اسلامي گسترده بودند، ولي با اتخاذ صحيح ترين تصميم ها و موضع گيري هاي مناسب و با استفاده از مؤثرترين شيوه ها توانستند از فرهنگ عاشورا و دستاوردهاي ارزشمند آن به صورت شايسته پاسداري كنند و راه حماسه آفرينان كربلا را تداوم بخشند.



آنان اين واقعه را به ديد معجزه نگريسته اند و در سيره عملي خود به عنوان راهكارهاي مؤثّر و زنده براي مبارزه عليه ظلم و ستم از آن بهره جسته اند كه در اين مقال به روش هاي عملي آنان جهت حفظ اين نهضت از تحريفات و زنده نگه داشتن آن اشاراتي گذرا خواهيم داشت.



توصيه به سوگواري و عزاداري



عاشورا دهم ماه محرم الحرام است كه از دير باز مورد توجه و احترام مردم بوده است.



ولي در فرهنگ شيعه به خاطر شهادت سومين پيشواي شيعيان و اصحاب او در سرزمين كربلا، اين روز از جايگاه والايي برخوردار است. دهم ماه محرم با رخداد قيام سيدالشهداء (عليه السّلام) در بين امامان (عليهم السّلام) و دوستداران اهل بيت (عليهم السّلام) به عظيم ترين روزسوگواري و ماتم تبديل شد.(1) پيشوايان معصوم (عليهم السّلام) همواره جهت زنده نگه داشتن ياد و خاطره عاشورا، شيعيان را به سوگواري و عزاداري توصيه نموده و اثرات و ثمرات اين شعاير را تشريح مي نمودند. راز اين كه ائمه هدي(عليهم السّلام) بر ماتم سرايي شهداي كربلا تأكيد نموده اند اين است كه: اوّلاً دشمنان و مخالفان اهل بيت (عليهم السّلام) اين روز را به جشن و سرور سپري مي كردند و ثانياً اين عزاداري ها و سوگواري ها اگر آگاهانه، خالصانه و سازنده باشد، دل صاحب عزا را با دل حماسه سازان دشت نينوا پيوند مي دهند و اين ارتباط خود باعث ازدياد معرفت و قرب به بارگاه ملكوتي خواهد شد.



امام صادق(عليه السّلام) در توصيف مصايب روز عاشورا اين گونه فرمودند: « وَ اَمّا يَومَ عاشوراءَ فَيَومٌ اُصيبَ فيه الحُسين صريعاً بينَ اَصحابِهِ و اصحابُهُ حَولَهُ صَرعي عُراةٌ ؛(2) امّا روز عاشورا روزي است كه در آن حسين(عليه السّلام) ميان يارانش كشته بر زمين افتاد و ياران او ني ز اطراف او بر خاك افتاده و عريان بودند».



امام رضا(عليه السّلام) دراين باره مي فرمايد: « من ترك السّعي في حوائجه يوم عاشوراء قضي اللّه له حوائج الدّنيا و الآخرة و من كان عاشوراء يوم مصيبته جعل اللّه عزّ و جلّ يوم القيامة يوم فرجه و سروره ؛(3) هر كس تلاش در رفع نيازهايش را در عاشورا به خاطر به پاداشتن عزا تر ك كند، خداوند حوايج دنيا و آخرتش را برآورده سازد و هر كس عاشورا را روز مصيبت خويش قرار دهد، خداوند تبارك و تعالي روز قيامت را روز شادي و خوشحالي او قرار مي دهد.»



هم چنين امام صادق(عليه السّلام) فرمودند: « انّ يوم الحسين اعظم مصيبةً من جميع سائر الايّام ؛(4) روز شهادت امام حسين(عليه السّلام) سوزناك ترين روزهاست.»



در سيره اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السّلام) هرچه بيشتر تفحّص گردد، مشاهده مي شود كه آن بزرگواران براي ترويج فرهنگ عاشورا و تطبيق آن بر مصاديقش بر اساس مقتضيات هر عصر، اهتمامي وافر و تأكيدي مصرّانه داشته اند.



امام باقر(عليه السّلام) در تعقيب اين هدف و توجه دادن مردم به ستمي كه بر اهل بيت(عليهم السّلام) روا شده، وصيّت مي كند تا ده سال در موسم حج در مني براي امام حسين(عليه السّلام) و همراهانش عزاداري كنند.



آن حضرت بودجه اي را براي چنين امري اختصاص داد. عزاداري گروهي در ايام حج و سرزمين حسّاس مني، سؤالات معنا داري را در اذهان ترسيم مي كند و اين خود بهترين نوع مبارزه غير مستقيم ائمه(عليهم السّلام) براي توجه دادن افكار عمومي بر ضد جنايات اموي بود.



ائمه هدي(عليهم السّلام) غير از آن كه قولاً و عملاً در سيره و رفتار خود در جهت برپايي مجالس سوگواري براي اباعبداللّه(عليه السّلام) تأكيد و اصرار داشته اند، از مردم خواسته اند كه در اين امر مهم كوتاهي نكنند و به آنان نويد داده اند كه براي عزاداران حسيني پاداش بسيار ويژه اي در ن ظر گرفته شده است.



از منابع روايي چنين برمي آيد هر كس بر مصايب ائمه خصوصاً امام حسين (عليه السّلام) بگريد و از اين بابت محزون گردد:



1- در روز جزاء با ائمه هدي(عليهم السّلام) محشور خواهد بود.



2- حضرت سيدالشهداء (عليه السّلام) براي سوگوار خود از خداوند طلب آمرزش مي كند.



3- عزادار اباعبداللّه(عليه السّلام) مصداق كسي است كه در شادي اهل عترت شادمان و در حزن آنان اندوهناك و محزون است.



4- در هنگام احتضار سوگوار اباعبداللّه(عليه السّلام)، ائمه هدي(عليهم السّلام) حاضر مي شوند و عزرائيل را به مراعات حال وي توصيه مي كنند به حدي كه ملك الموت از مادر نسبت به او رؤوف تر است.



5- سوگوار حماسه ساز عاشورا، از آب گواراي كوثر جرعه هايي مي نوشد و به ميوه هاي جنّت متنعم مي شود.



6- شفاعت رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) شامل عزاداران امام حسين(عليه السّلام) مي شود.



7- قبر ماتم دار كربلا نوراني است و از عذاب برزخي مصون مي باشد.



8 - خداوند از اين كه عزادار امام حسين(عليه السّلام) را عذاب كند، پروا مي كند.



9- سوگواران و زائران در پرتو عرش الهي در مجلس منوّر در محضر اباعبداللّه هستند.(5)



گريستن و گرياندن



گريه براي مصايب امام حسين(عليه السّلام) نوعي پيوند با راه و روش و هدف آن حضرت است كه باعث آمادگي براي مبارزه و جهاد در راه خدا مي شود و نيروي ايمان و عقيده را از هر جهت بسيج مي كند و نااميدي و زبوني را از انسان دور مي نمايد. از آن جا كه شهادت سالار شهيدان و ي اران با وفايش از منظر عمومي، آثار ويرانگري براي حكومت بني اميه و سال ها بعد براي بني عباس داشت و مشروعيّت حاكمان اين دو سلسله را زير سؤال برده بود، براي اين كه اين تراژدي غم بار به دست فراموشي سپرده نشود، امامان(عليهم السّلام) با گريه بر شهيدان نينوا و زنده نگه داش تن ياد و خاطره جانبازي هاي آنان اهداف شهيدان كربلا را دنبال مي كردند. عظمت حادثه كربلا به قدري دلخراش بود كه شاهدان آن مصيبت تا زنده بودند آن را فراموش نكردند.



امام سجّاد(عليه السّلام) در مناسبت هاي گوناگون بر عزيزانش گريه مي كرد.



اشك هاي آن حضرت(عليه السّلام) عواطف را بر مي انگيخت و در اذهان مخاطبان مظلوميّت شهداي كربلا را ترسيم مي نمود. امام سجّاد (عليه السّلام) بنيانگذار فرهنگ گريه در ميان مؤمنان بود و طي 35 سال امامتش به اين روش ادامه داد (6) تا جايي كه يكي از « بكّائين پنج گانه تاريخ »(7) ناميده شد. وقتي راز آن همه گريه را از آن حضرت مي پرسيدند، حضرت مصايب جانگداز كربلا را بازگو مي كرد و مي فرمود: مرا ملامت نكنيد. بدرستي يعقوب(عليه السّلام) پس از آن كه يك فرزند خود را از دست داد، آن قدر گريست تا از غصّه چشم هايش سفيد شد. در حالي كه يقين به مرگ فرزندش نداشت.



ولي من به چشم خود در نصف روز ديدم كه چهارده نفر از اهل بيت مرا سربريدند.(8)



او نه تنها خود در سوگ شهداي كربلا مي گريست، بلكه شيعيان و مؤمنان را نيز ترغيب به گريستن بر آن شهدا مي كرد و مي فرمود: « هر مؤمني كه بر شهادت حسين(عليه السّلام) بگريد به طوري كه اشك بر گونه هايش جاري شود، خداوند براي او غرفه هايي در بهشت آماده مي سازد كه تا ابد در آ ن اقامت خواهد گزيد ».(9)



امام صادق(عليه السّلام) فرمودند: «علي بن الحسين(عليهما السّلام) به ياد عاشورا بيست سال گريست و هرگز طعامي نمي خورد مگر اين كه گريه مي كرد».(10)



همچنين امام رضا(عليه السّلام) فرمودند: « فعلي مثل الحسين فليبك الباكون فانّ البكاء عليه يحطّ الذّنوب العظام ؛(11) گريه كنندگان بايد بر كسي همچون حسين(عليه السّلام) گريه كنند، زيرا گريستن بر او گناهان بزرگ را فرو مي ريزد».



باز امام صادق (عليه السّلام) فرمودند: « كلّ الجزع و البكاء مكروهٌ سوي الجزع و البكاء علي الحسين ؛(12) هر ناله و گريه اي مكروه است، مگر ناله و گريه بر حسين(عليه السّلام)».



اين اشك ها و گريه ها در عزاي مظلوم كربلا، فرياد مداوم عليه ستمگران و ابلاغ پيام خون مطهر شهدا بود. اگر گريه هاي ائمه(عليهم السّلام) نبود، حادثه عاشورا از خاطره ها محو مي شد و شعاع اين مشعل فروزان فروكش مي كرد. بيان گريه نظام هستي



مسأله گريه نظام هستي به ويژه گريه آسمان بر شهادت حضرت اباعبداللّه(عليه السّلام) در روايات منقول از ائمه هدي(عليهم السّلام) منعكس شده است.راز اين گريه اظهار عظمت مصيبت است به نحوي كه در جزء جزء عالم هستي داراي تأثير بوده است.



پس از بازگشت اهل بيت عصمت و طهارت از كربلا و ورود به مدينه امام سجاد(عليه السّلام) ضمن خطبه اي چنين فرمودند: «اي مردم! پس از اين مصيبت عظمي كدام يك از مردانتان تواند شاد بود يا كدامين چشم مي تواند اشكش را حبس كند؟ همانا آسمان هاي هفت گانه بر قتل او گريستند و درياه ا با امواجشان و آسمان ها با اركانشان و زمين با پهنه وسيعش و درختان با شاخه هايشان و ماهيان اعماق دريا و ملائكه و اهل آسمان بر شهادت او گريستند».(13)



امام صادق(عليه السّلام) در روايتي به صحابي بزرگوارش زراره فرمودند: «اي زراره! آسمان چهل روز بر حسين(عليه السّلام) گريست و زمين چهل روز با سياهي و خورشيد چهل روز با سرخي و كسوف و كوه ها از هم پاشيدند و درياها متلاطم شدند و ملائكه چهل روز بر حسين(عليه السّلام) گريستند».(14)



هم چنين امام رضا(عليه السّلام) در روايتي به گريه آسمان هاي هفت گانه و زمين اشاره نموده اند.(15)



از رواياتي كه گذشت مي توان چنين استنباط كرد كه اصل مسأله گريه هستي بر شهادت امام حسين(عليه السّلام) امري است قطعي كه خود سند متقني است براي زنده نگه داشتن اين قيام. ترغيب شاعران به سرودن شعر و مرثيه برپايي مجالس نوحه خواني و خواندن شعر و مرثيه از عباداتي است كه داراي ثواب و پاداش فراواني در نزد پروردگار است.



امام صادق(عليه السّلام) مي فرمايد: « الحمد لله الّذي جعل في النّاس من يفد الينا و يمدحنا و يرثي لنا ؛(16) حمد و ستايش خداوندي را كه در ميان مردم كساني را قرار داد كه به سوي ما مي آيند و ما را مدح مي كنند و براي ما مرثيه مي خوانند».



اين نشان دهنده جايگاه « مرثيه » و « مدح » در فرهنگ شيعه و در راستاي احياي فرهنگ اهل بيت(عليهم السّلام) است.



بيان مصايب و مراثي سرور شهيدان امام حسين (عليه السّلام) به اندازه اي مهم و ضروري است كه پيشوايان معصوم(عليهم السّلام) همواره بدان سفارش كرده و خواستار زنده نگه داشتن نام و ياد آن امام(عليه السّلام) به اين شيوه شده اند. آنان خود نيز بدين امر پاي بند بوده و در بزرگداشت اين واقعه جانسوز ق لبي سوزان و زباني نوحه گر داشته اند.



استاد شهيد آيت اللّه مرتضي مطهري (ره) در اين زمينه مي نويسد: «ائمه دين خواستند قيام امام حسين(عليه السّلام) به صورت يك مكتب و به صورت يك مشعل فروزان هميشه باقي بماند. اين يك چراغي است از حق، از حقيقت دوستي و از حقيقت خواهي. اين يك ندايي است از حق طلبي، از حرّيت و آزادي، اين مكتب آزادي و اين مكتب مبارزه با ظلم را خواستند براي هميشه باقي بماند. در زمان خود ائمه اطهار(عليهم السّلام) كه اين دستور صادر شد، سبب شد كه جريان زنده و فعّال و انقلابي به وجود آيد. نام امام حسين(عليه السّلام) شعار انقلاب عليه ظلم گشت، يك عدّه شاعر انقلابي به وجود آ مدند مانند: كميت اسدي، دعبل خزايي، سيّد حميري و...كميت اسدي مي دانيد كيست؟ همان كسي كه با اشعارش از يك سپاه بيشتر براي بني اميّه ضرر داشت».(17)



مشهور است كه چون اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السّلام) از شام به مدينه بازگشتند، در حوالي مدينه براي مدتي كوتاه اقامت نمودند. اهالي مدينه با شور و شوق خاصي به استقبال آنان رفتند. در ميان استقبال كنندگان فردي بود به نام «بشير بن جذلم» كه چون امام سجاد(عليه السّلام) او را ديد، ف رمود: اي بشير! پدرت شاعر بود. آيا تو هم از شاعري بهره داري، وي جواب داد: آري! خود نيز شاعر هستم. حضرت(عليه السّلام) فرمودند: ابياتي بسراي و خبر ورود اهل بيت(عليهم السّلام) و مصيبت جانگداز كربلا را اعلام كن. بشير مي گويد بر مركب خود سوار و با عجله وارد مدينه شدم و صدا به گريه ب لند كردم و اين اشعار را خواندم:





*



يا اهل يثرب لامقام لكم بها الجسم منه بكربلا مضرّج و الرأس منه علي القناة يدار

*



قتل الحسين و ادمعي مدرار و الرأس منه علي القناة يدار و الرأس منه علي القناة يدار



يعني: اي اهل يثرب (مدينه) ديگر در شهر نمانيد چون حسين(عليه السّلام) كشته شد. پس اشك فراوان از گونه ها جاري كنيد. بدنش در كربلا آغشته به خون شده و سر مطهرش را بر سر نيزه كردند.



بعد از اين مرثيه، شهر مدينه شكل ماتم به خود گرفت. همه اهل شهر از منازل بيرون آمدند و به گريه و زاري پرداختند و اين ماتم سرايي تا چندين روز ادامه داشت.



در عصر امامت ائمه(عليهم السّلام) شعرايي چون كميت اسدي، سيّد حميري، دعبل خزايي و... به سفارش آن بزرگواران براي فداكاران كربلا به مرثيه گويي پرداختند. اشعار حماسي و عميق اين ياران اهل بيت(عليهم السّلام) بني اميّه و بني عباس را در هراس افكنده بود.(18)



شاعر و مدّاح اهل بيت(عليهم السّلام) « دعبل خزايي » اين گونه نقل كرده است: ايام محرم بود كه به زيارت امام هشتم علي بن موسي الرضا(عليهما السّلام) رفتم. ديدم آن حضرت با حالت حزن و اندوه نشسته و اصحاب هم دور او جمع شده اند. چون مرا ديد، فرمود: اي دعبل! دوست دارم شعري بخواني، زيرا اين روزها غم و اندوهي است كه بر خاندان ما رفته است و كسي كه بر مصيبت جدّم امام حسين(عليه السّلام) بگريد، خداوند گناهان او را مي آمرزد. سپس آن حضرت از جاي خويش برخاست و پرده اي را نصب كرد و اهل خانه را در پشت آن پرده قرار داد تا در مصايب جدّشان عزاداري كنند. در اين حال رو به سوي من كرد و فرمود: براي جدّم حسين(عليه السّلام) مرثيه اي بخوان. دعبل مي گويد: اشعاري خواندم به طوري كه صداي گريه امام رضا(عليه السّلام) و اهل بيت او بلند شد.(19)



زيد شجام مي گويد: «با جمعي از كوفيان نزد امام جعفر صادق(عليه السّلام) بوديم كه جعفر بن عفان وارد شد. امام صادق(عليه السّلام) او را نزديك خود جاي داد. سپس فرمود: شنيده ام تو درباره عزاداري امام حسين(عليه السّلام) خوب شعر مي گويي، گفت: بلي! فرمود: بگو! پس جعفر شعري درباره امام حسين(عليه السّلام) سرود به طوري كه امام صادق(عليه السّلام) و تمام اطرافيان گريستند. سپس امام (عليه السّلام) فرمود: اي جعفر! به خدا قسم ديدم ملائكه اشعار تو را درباره حسين(عليه السّلام) مي شنوند و آن ها هم گريه مي كنند.



اي جعفر! خداوند همين الآن بهشت را بر تو واجب كرد و گناهانت را بخشيد».(20)



سفارش به زيارت سالار شهيدان



از شيوه هايي كه امامان (عليهم السّلام) براي احياي نهضت عاشورا به كار گرفتند، توجه فراوان به زيارت امام حسين(عليه السّلام) بود. سفارش هاي فراواني كه از خاندان عترت و طهارت در باب بزرگداشت مقام آن حضرت و زيارت آن امام مظلوم در اوقات مختلف به ما رسيده است، عمق و ميزان مقام الهي سالار عشق را به وضوح بيان مي كند.



امام سجاد(عليه السّلام) در سخنان گهر بار خويش، سفارش زيادي به زيارت امام حسين(عليه السّلام) داشت. ايشان بعد از بازگشت به مدينه در بيرون شهر خيمه اي برپا كرد و چندين سال در آن اقامت گزيد تا ملاقاتي با دشمنان عترت نداشته باشد. حضرت پيوسته در طول اين مدت به قصد زيارت پدر و جدّ خويش به عراق مي آمد، ولي كسي متوجّه نمي شد.(21)



امام صادق(عليه السّلام) فرموده اند: « لو يعلم النّاس ما في زيارة قبر الحسين(عليه السّلام) من الفضل لماتوا شوقاً ؛(22) اگر مردم فضيلت زيارت قبر امام حسين(عليه السّلام) را مي دانستند از شوق جان مي باختند».



سدير صيرفي مي گويد: امام صادق(عليه السّلام) به من فرمود: اي سدير! آيا هر روز حسين(عليه السّلام) را زيارت مي كني، عرض كردم فدايت شوم نه، فرمود: چقدر جفاكار هستي! سپس فرمود: آيا هر جمعه او را زيارت مي كني؟ عرض كردم نه، فرمود: آيا هر ماه او را زيارت مي كني؟ عرض كردم نه. فرمود: آيا هر سال او را زيارت مي كني؟ عرض كردم گاهي. حضرت فرمود: شما به حسين(عليه السّلام) چقدر جفا مي كنيد! آيا نمي داني كه خداوند عزّ و جلّ دو ميليون فرشته دارد كه پريشان حال بر حسين گريه مي كنند و او را زيارت مي كنند و خسته نمي شوند؟



چه مانعي دارد كه قبر حسين(عليه السّلام) را در هر جمعه پنج بار و يا در هر روز يك بار زيارت كرده باشي؟ عرض كردم: فدايت شوم. ميان ما و قبر حسين(عليه السّلام) بسيار فاصله است. حضرت فرمود: زيارت را از راه دور انجام بده و آن بدين گونه است: برو بالاي پشت بام و به راست و چپ توجه كن. آن وقت سر به طرف آسمان بلند كن سپس به طرف قبله توجه كن و بگو: « السلام عليك يا اباعبداللّه الحسين. السلام عليك و رحمة اللّه و بركاته » اگر چنين كني براي تو يك زيارت مي نويسند معادل يك حج و يك عمره.(23)



امام رضا (عليه السّلام) فرمودند: « من زار قبر ابي عبداللّه بشطّ الفرات كان كمن زار اللّه فوق عرشه ؛(24) هر كس قبر امام حسين(عليه السّلام) را در كنار رود فرات زيارت كند، مانند كسي است كه خداوند را در بالاي عرش زيارت كرده است».



آري از سياست هاي ثابت و تغييرناپذير امامان معصوم(عليهم السّلام) بعد از شهادت سالار شهيدان احياء اين نهضت بود. تأكيد آنان بر عزاداري، گريه، فضايل، زيارت و... از عاشورا مشعلي جاويدان ساخت و كربلا را به صورت بزرگ ترين دژ مقاومت امت اسلامي در برابر كفر و نفاق و بيداد د ر آورد. امروزه با استفاده از سيره ائمه هدي(عليهم السّلام) عاشوراي حسيني سمبل ظلم ستيزي و عدالت خواهي و راه رهايي مظلومان جهان از سلطه مستكبران شناخته مي شود. اگرچه در طول تاريخ از سوي كوردلان تلاش هايي براي فراموش شدن نام حسين(عليه السّلام) و خاموشي اين مشعل هدايت صورت گرفته ا ست، امّا همه اين تلاش هاي مذبوحانه نشان وحشت آنان از جوشش خون پاك حسيني در رگ هاي نسل جوان است و علي رغم همه اين كوشش ها هر روز گرايش دل هاي صالحان و مؤمنان به سوي عاشورا و محرم افزون تر و گسترده تر مي گردد و محبت حسيني دل هاي مظلومان جهان را شيداي فرزند فاطمه (سلام الله عليها) مي كند. والسلام..

پاورقي

1. ماهنامه مبلّغان، شماره 39، ص 71.



2. اصول كافي، كليني، ج 4، ص 147.



3. عيون اخبار الرّضا، شيخ صدوق، ج 1، ص 298.



4. همان، ص 225.



5. مجله پاسدار اسلام، شماره هاي 267 و 268(اسفند 82 و فروردين 83) ص 29 - 27، برگرفته از مقاله جاري با جرعه هاي عاشورا، غلامرضا گلي زواره.



6. امالي شيخ صدوق، ص 140.



7. حضرت آدم(عليه السّلام)، حضرت نوح(عليه السّلام)، حضرت يعقوب(عليه السّلام)، حضرت فاطمه(سلام الله عليها) و امام سجاد(عليه السّلام).



8 امالي شيخ صدوق، ص 140.



9. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، شيخ صدوق، ص 83.



10. بحارالانوار، مجلسي، ج 46، ص 108.



11. همان، ج 44، ص 283.



12. همان، ج 45، ص 313.



13. عوالم العلوم و المعارف، عبداللّه بحراني، ج امام حسين(عليه السّلام)، ص 459.



14. بحارالانوار، ج 45، ص 207 - 206.



15. همان، ج 44، ص 286.



16. وسايل الشيعه، حرّ عاملي، ج 10، ص 469.



17. ده گفتار، شهيد مطهري، ص 252 - 251.



18. مجله پاسدار اسلام، شماره 163، تير 1374، ص 32.



19. بحارالانوار، ج 45، ص 275.



20. وسايل الشيعه، ج 4، ص 594.



21. الامام زين العابدين، علّامه مقدم، ص 42.



22. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 319.



23. وسايل الشيعه، ج 10، ص 386.



24. مأخذ قبل، ص 183.

اسماعيل نسّاجي زواره