بازگشت

پيامبراني كه دست به دامن امام حسين شدند


پيامبر اكرم -كه درود و سلام خدا برو و خاندانش باد- فرمودند:



«حسين جانم ! تو جان عالم هستي ».



آري ، حسين عليه السلام فرزند علي و فاطمه ، عصاره ي هستي و جان عالم آفرينش مي باشد و پروردگار منان با آفريدن او كه تمام مظاهر و آثار شگفتي ها و شايستگي ها و بايستگي هاي عالي و متعالي انسان كامل است، همه ارزش ها و برجستگي ها را است متجلي ساخت .



حسين جان ! اي چراغ هدايت و اي كشتي نجات ِ خلقت ، اي خورشيد درخشان وآفتاب تابان عالم وجود، چگونه و چطور با قلم ناتوان و زبان الكن خود، تو را وصف نمايم وچگونه با ظرفيت و پيمانه مختصر و ناچيز عقلي و فكري خود و با همه ي توان و نيرو از اين اقيانوس پهناور و بيكران تو توشه و اندوخته برگيرم ، جز اين كه با حسرت در ساحل اين بحر بيكران به نظاره بنشينم كه فقط سنگ ريزه هاي اين كرانه ها موجب بهت و حيرت به اين همه عظمت ، شكوه ، وقار و زيبايي براي تمام آدميان در همه ادوار تاريخ تا قيامت خواهد بود.



اي حسين جان ! چه شكوهمندي كه در عالم ذرات در محضر پروردگار، عرصه كربلا و روز عاشورايت را پذيرفتي ، به طوري كه عقل اشيا و اوليا و اوصيا را مات و مبهوت ساختي و توانستي از اين امتحان بزرگ الهي و منحصر به فرد در طول عالم خلقت موفق و پيروز و سربلند بيرون آيي كه بس لحظات جانگداز و طاقت فرسايت در آخرين ساعات و دقايق روز عاشورا كه همه افلاكيان گريان و مغموم ساختي و در برابر اجراي عهد و ميثاقت در برابر پروردگار جز پروردگار به هيچ چيز توجه نداشتي و جانبازي در اين مسير شهادت تو و يارانت و اسارت اهل بيت ِ پاك و مقدّست ، طومار يزيد و يزيديان و كاخ ظلم بني اميه و بني اميه صفتان را در هم پيچيدي و پرده هاي تاريكي كه افق تابناك رسالت انبيا و اولياء و رسولان را گرفته بود پاره كردي و چشم هاي بشريت و همه ارزش هاي انساني را به اين افق درخشان منور ساختي .



حسين جان ! كدامين انقلاب و سير كمالات است كه نام مقدس و مكتب الهي و شكوهمند تو را نشناخته باشد؟! كدامين قانون گزار حريّت ، آزادي ، استقلال ، عدالت ،انصاف ، شجاعت و جوانمردي اي است كه سر بر آستان مقدس تو فرود نياورد وگردن بندي از اين بارگاه به عنوان مدال افتخار ـ كه الگويش تو هستي ـ به گردن خود نينداخته باشد.



اي خورشيد آسمان و زمين نور مشرقين اي پرورده كنار رسول خدا، حسين



اي چراغ فروزان و نگين انگشتر كساي رسول ، اي آيه هاي رحمت و عزت وحقانيت و معجزه رسول در روز مباهله .



اي بزرگي كه خداوند تو و پدر و مادر و برادر و ذريه تو ـ كه همان امام هاي معصوم اند - را از هرگونه پليدي و زشتي پاك و منزه گردانيد.



حسين جان ! دوستي و علاقه به تو بهترين نمودار و شاخص دوستي خدا و رسول خداست . تو جان پيامبري «حسينُ مِنِّي وَ اَنَا مِن حُسين ».



رسول اكرم فرموده : خدايا دوست بدار هركه حسين را دوست بدارد و دشمن بدار هركه با حسين دشمني كند.



حسين جان ! آن روز كه تمام اشيا از وحشت به خود مي لرزند و پيامبراكرم (ص) براي شفاعت مردم و امّتش در برابر پروردگار، تو را به ياري مي طلبد؛ در آن روز كه كسي



جرأت گفتن كلامي ندارد، چه روز خوفناك و بزرگي است .



اي شفيع و اي نجات بخش ، اي حسين جان ! كه در همه لحظات و حوادث ، منجي هستي ؛ چه براي افلاكيان و عرشيان و چه براي فرشيان و خاكيان . از آدم تا خاتم و تاقيامت ؛ حتي در روز جزا.



هنگام پرشكوه تولدت كه فرشتگان نظاره گر كره خاكي ما بودند، و نوري كه از قدوم مباركت به آسمان ها و افلاك پر مي كشيد.



حسين جان ! تربت پاك و مقدّست هم چنان شفا بخش بيماران مي باشد. اي مظهر محبت و مهر و مهرباني و اي اسطوره ي آزادي و آزادگي ، امواج اقيانوست از عالم ذرات وجود تا عالم خاكي تا روز واپسين ِ حساب و عقاب همين طور با فيض و رحمت واسعه ـ كه از عنايات پروردگارت به تو است ـ بر عالم و ممكنات جاري است . چه آن كه پيامبران الهي هريك به نوبت در زندگاني خود به وجود شريف و نور تو توسل جسته و استغاثه مي نمودند.تو را وسيله قرب و نزديكي به پروردگار يكتا قرار مي دادند. نمونه هايي از آن را در ذيل مي آوريم :

توبه ي حضرت ابو البشر، آدم عليه السلام



«فَتَلَقَّي آدَمُ مِن رَبِّهِ كَلِماتٍ فَتَابَ عَلَيهِ »



آدم وقتي با وسوسه شيطان از بهشت بيرون رفت و از آن مرتبه الهي نزول كرد، خداوند متعال كلمات و اسماي خمسه ي معصومين را به وي القا كرد و اين كلمات به قلب آدم رسيد (اسماء طيبه و خمسه : محمد و علي ، فاطمه ، حسن وحسين -كه درود و سلام بي پايان خداوند بر آنان باد- است) كه خداوند متعال به بركت اين اسامي و وجود مقدس آنان از غفلت و قصور آدم درگذشت .





استمداد حضرت سليمان پيامبر (ع)



در لوح نقره اي كه با حاشيه جواهرات گرانبها، مرصع در وسطش خطوطي به حروف طلايي نگارش يافته بود، در جنگ جهاني اول (1916 ميلادي ) به وسيله سربازان انگليسي در چند كيلومتري بيت المقدس ـ كه مشغول سنگرگيري و حمله بودند ـ در دهكده كوچكي به نام «اونتره » كشف گرديد كه بعد از ترجمه و بررسي در سوم ژانويه (1920) معلوم شد كه اين لوح مقدسي است به نام «لوح سليماني » و سخناني از حضرت سليمان را در بر دارد كه به الفاظ عبري قديم نگارش يافته است كه ترجمه لوح سليماني بدين قرار است :



الله



احمد



ايلي



باهتول



حاسن



حاسين



ياه احمد! مقذا = اي احمد ! به فريادم رس



ياه ايلي ! الضطاه = يا علي ! مرا مدد فرماي



ياه باهتول ! اكاشئي = اي بتول ! نظر مرحمت فرماي



ياه حاسن ! اضو مظع = اي حسن ! كرم فرماي



ياه حاسين ! بارفو = يا حسين ! خوشي بخش



همين سليمان اكنون به اين پنج بزرگوار استغاثه مي كند



بذات الله كم ايلي = و علي قدره ي الله است



اعضاي كميته چون بر مضمون نوشته لوح مقدس اطلاع يافتند هريك با ديده تعجب به ديگري نگريستند و انگشت حيرت به دندان گزيده و پس از تبادل نظر قرار براين شد كه اين لوح در موزه سلطنتي بريتانيا گذاشته شود، ولي بعد آن را در رازخانه كليساي انگلستان گذارده كه فقط «اُسقف » از آن اطلاع داشته باشد.





استغاثه نوح پيامبر(ع) براي نجات كشتي از پنج تن



در ژوئيه 1951 ميلادي گروهي از دانشمندان معدن شناس روسي ، هنگام معدن يابي و كندن زمين به تخته چوب هاي پوسيده اي برخوردند كه بعد از تحقيقات وبررسي كامل باستان شناسي فهميدند كه متعلق به بقاياي كشتي نوح است . در بين اين چوب هاي پوسيده به تكه تخته چوب مستطيلي برخوردند كه همه را به حيرت انداخت ، زيرا در اثر گذشت زمان كهنگي و پوسيدگي به تمام چوب ها راه يافته بود جز اين تخته چوب كه 14 اينچ طول و 10 اينچ عرض داشت و حروفي چند بر آن منقّش بود. دولت روس براي تحقيق و بررسي درباره اين تخته چوب در 27 فوريه (1953 ميلادي )كميته اي تشكيل داد كه اعضاي آن باستان شناسان و استادان آشنا به زبان هاي عتيق بودند كه اسامي اين اساتيد در صفحه 36 و 37 كتاب "علي و پيامبران" ضبط و نگاشته شده است .



لذا پس از 8 ماه تحقيق و كاوش اسرار آن تخته چوب براي كميته كشف گرديد ومعلوم شد كه اين تخته چوب از كشتي حضرت نوح پيامبر(ع) است كه براي تَيمُّن و مددخواهي ، چيزهايي برآن نوشته و بر كشتي نصب كرده است . در وسط تخته يك تصويرپنجه نمايي وجود داشت كه عبارتي چند به زبان ساماني برآن نگاشته بود (زبان رايج درزمان حضرت نوح (ع) و تا چندي بعد از زمان نوح زبان سامي يا ساماني بود و زبان هاي عبراني ، سرياني ، قيهاني ، قبطي ، عربي و غيره از شاخه هاي مختلف همان زبان است ). ترجمه و شرح آن بدين قرار است :



اي خداي من اي مددكار من



به لطف و مرحمت خود و به طفيل ذوات مقدس ؛



محمد، ايليا، شُبّر، شُبير و فاطمه، دست مرا بگير؛



اين پنج وجود مقدس از همه با عظمت تر و واجب الاحترام هستند و تمام دنيا براي آنان بر پا شده است .



پروردگارا به واسطه نامشان ، مرا مدد فرماي !



تو مي تواني همه را به راه راست هدايت نمايي .



توضيحات بيشتر و تصوير لوح كشتي حضرت نوح (ع) و انتشار خبر آن در مجلات و روزنامه هاي دنيا به طور كامل در كتاب علي و پيامبران آورده شده است .





استغاثه حضرت يوسف عليه السلام بر امام حسين



در آن هنگام كه برادران يوسف او را به چاه انداختند. در اعماق چاه جبرئيل به يوسف فرمود: براي نجات خود توسل به اين ذوات مقدس پنج تن بنما كه همانا "محمد، علي ، فاطمه، حسن و حسين -صلوات الله عليهم اجمعين- مي باشند.



پس حضرت يوسف چنين نمود و خداوند متعال موجبات نجات و خلاصي او را فراهم ساخت .



"مهاتما بده" و امام حسين عليه السلام



حسين جان ! عظمت ، شخصيت ، تحمل مصائب و سختي هاي تو را نه تنها انبياي الهي و فرشتگان آسمان و اديان مختلف و مكاتب گوناگون بيان نموده و با ديده تكريم وتعظيم بر آن اشك ريخته اند، بلكه «مهاتما بده » كه از بزرگان است و عده اي هم او را يكي از پيامبران مي دانند بعد از تعبير و تفسير فراوان كه در مورد عظمت و شوكت حضرت محمد صلي الله عليه و آله و حضرت علي عليه السلام و خوابي كه ديده و نويد و بشارت آمدن وجود مقدس علي و شكافته شدن ديوار كعبه و را مي دهد و بشارت آمدن پيامبر گرامي اسلام را مي دهد در بستر مرگ وقتي شاگردش «آنند» را گريان و مضطرب مي بيند او را به آمدن خاتم پيامبران ـ كه نور خدا و عالم به اسرار هستي و صاحب يك تاج پنج پهلو كه مانند خورشيد و ماه مي درخشد و نام الماس بزرگ آن «آليا» باشد ـ بشارت مي دهد و سپس مي گويد: آنند! به ياد داشته باش كه آن انسان هاي پاك در ابتدا آفريده شده اند ولي هنوز به ظاهر شدنشان بسيار مانده است .



ستمگران دُردانه هاي (فرزندان ) وي را بسي زيان و آزار رسانند و براي ريشه كن كردن آنان از چيزي فرو گذار نكنند و دست به هر عمل ضد انساني زنند.



اما خدا نام و كار و مقصد او و نسل او را تا آخر دنيا باقي خواهد گذاشت .



همين طور ادامه مي دهد و مي گويد: خوشا به حال آنان كه با او و همراهان او همراهي كنند.



اكنون اي آنند! بيش از اين نمي توانم به تو ياد دهم (و اسرار را برايت ظ

پاورقي

1ـ قرآن كريم .



2ـ مفاتيح الجنان .



3ـ امام حسين ، حاج سيد ابوالفضل تقوي .



4ـ نردبان آسمان ، حضرت آيت الله بهاء الديني .




سيد علي اكبر قريش