بازگشت

ادبيات عاشورا7


ابوالمفاخر رازي(وفات حدود 600 هجري)



تمام ديوان او متبوع و مقبول است به لطافت و سلاست، به حلاوت گفتار و بلاغت اشعار و نهايت امتياز را دارد.



به ظن قريب به يقين ظهير فاريابي شيعه بوده و اعتقادي محكم و خالصانه به خاندان نبوت داشته است.



از جمله اشعار ذيل گواه اين مدعي است و مي توان گفت: شيعه دوازده امامي بوده است.



ظهير با تو چه گويم عجب كه نشناسي



غريب خاك خراسان شهيد خطه طوس



يا در شعري ديگر گويد:



اي صبا گر به خراسان گذري بهر ظهير



همتي جز ز دم شاه غريبان مطلب



از اشعار اوست، درباره كربلا و امام حسين عليه السلام:



اي ظهير از گور نقبي مي زنم تا كربلا



مي روم گريان به پابوس حسين تشنه لب



بس كه چشم غم سرشكم، بابلا آميخته است



خاك من دارد شرف مانند خاك كربلا



رازي، اديبي فاضل بوده است، ديوانش به نظر نرسيد، اما اشعاري از او در آتشكده آذر و روضة الشهداء نقل شده است.



اصولا همانگونه كه در جاهاي ديگر نيز يادآور شده ايم، شاعران شيعه، يا اشعار خود را از جور ظالمان و مغرضين، آن گونه كه بايسته است، ثبت و ضبط ننموده و يا اگر ديواني ترتيب داده اند، از ميان برده شده است. چرا كه از هر صد شاعر شيعه، شعر يكي از آنان هم به دست ما نرسيده است.



براي نمونه به كتاب شرح حال صاحب بن عباد كه در آن از شاعران شيعه عهد وي و پس از وي نام برده شده است، رجوع نمائيد و سپس ملاحظه كنيد كه شعر كدام يك مانده و به دست ما رسيده است.



اشعار ذيل از ابوالمفاخر رازي است كه ترجمه زبان حال عمر سعد است كه به طمع حكومت ري و طبرستان، راضي به جنگ با حضرت امام حسين عليه السلام شده:



مرا بخواند عبيدالله از ميان عرب



رسيد بر دلم از خواندنش هزار تعب



مرا امارت ري داد و گفت حرب حسين



قبول كن كه از او ملك راست، شور و شغب



به ملك ري دل من مايل است و مي ترسم



به كينه چون بكشم پادشاه ملك ادب



چگونه تيغ كشم در رخ كسي كه وراست



شجاعت و نسب و علم و حلم و فضل و حسب



سزاي قاتل او دوزخ است و مي دانم



كه اين چنين عمل آرد خداي را به غضب



ولي چو در نگرم در ري و حكومت آن



همي رود ز دلم خوف نار ذات لهب ضمنا



ابوالمفاخر ترجمه رجز حر رياحي را هم به صورت زير بيان نموده است:



منم شير دل حر مردم رباي



كمر بسته پيش ولي خداي



منم شير و شمشير بران به دست



كه دارد بر شير و شمشير پاي شهادت



حر رياحي را اينگونه بيان نموده است:



خوشا حر فرزانه نامدار



كه جان كرده بر آل احمد نثار



ز رخش تكبر فرود آمده



شده بر براق شهادت سوار



به عشق جگو گوشه مصطفي



برآورده از جان دشمن دمار



بابا افضل كاشاني(وفات 610 هجري)



بابا افضل از رباعي سراياني است كه او را در رديف ابو سعيد ابوالخير و خيام شمرده اند:



بابا افضل شيعه اثني عشري بوده و مدايحي درباره اهل بيت عليهم السلام دارد كه از جمله آنهاست:



از روز ازل مهر علي در دل ماست



با مهر علي سرشته آب و گل ماست



گويند كه در جهان چه حاصل كردي



اندر دو جهان، مهر علي حاصل ماست



گر مهر علي در دل و جانت نبود



از دين محمدي نشانت نبود



اثنا عشري اگر نباشي به يقين



از دوزخ سوزنده امانت نبود



يا رب به رسالت رسول الثقلين



يا رب به غزا كننده بدر و حنين



عصيان مرا دونيم كن در عرصات



نيمي به حسن ببخش و نيمي به حسين

محمد قاسم هاشمي