بازگشت

بلال پسر طوعه


چون پسر طوعه به وجود مسلم بن عقيل در خانه پي برد، با اينکه به مادر خود قول داده بود که اين راز را در پيش خود نگاه دارد، ولي وسوسه هاي شيطاني کار خود را کرد و براي دست يافتن به جايزه ي ابن زياد، عبد الرحمن پسر محمد بن اشعث را از جايگاه مسلم با خبر ساخت.

عبد الرحمن به دارالاماره رفت و پدر خود محمد بن اشعث را از ماجرا آگاه ساخت و او نيز عبيدالله را در جريان امر گذاشت، عبيدالله به محمد بن اشعث دستور داد تا مسلم را دستگير کرده و به دارالاماره بياورد، پس محمد بن اشعث بهمراه عبيدالله بن عباس سلمي و هفتاد نفر از سربازان حکومتي خانه ي طوعه را محاصره کردند.

صداي سم اسبان و هياهوي مهاجمين هنگام محاصره ي خانه ي طوعه مسلم را آگاه ساخت، و او شمشير به کف از مخفيگاه خود بيرون آمد و آنان را که تا داخل خانه نفوذ کرده بودند ازخانه بيرون راند [1] و با خود گفت: بيرون رو بسوي مرگي که از آن گريزي نيست [2] [3] .

و برخي نوشته اند: هنگامي که سربازان اعزامي به پشت در خانه ي طوعه رسيدند، مسلم از بيم آنکه خانه رابه آتش بکشند، از آن خانه بيرون آمد [4] .


پاورقي

[1] اعلام الوري طبرسي 225.

[2] «يا نفس اخرجي الي الموت الذي ليس منه محيص».

[3] مقاتل الطالبيين 104.

[4] نفس المهموم 109.