بازگشت

توطئه اي براي دستگيري مختار


بيش از بيست هزار نفر مختار را اجابت کردند که تشکيل شده بودند از اکثر آل همدان و ابناء عجم که در کوفه ساکن بودند و آنها را حمراء مي گفتند از جهت سرخي صورت آنان. چون اين اخبار به گوش عبدالله بن مطيع رسيد فرمان داد مختار را


احضار کنند [1] .

ابن مطيع دو نفر به نام زائدة بن قدامه و حسين بن عبدالله برسمي را نزد مختار فرستاد و به او گفتند: امير را اجابت نما.

چون مختار عازم بر رفتن گرديد، زائده اين آيه را خواند (و اذ يمکر بک الذين کفروا ليثبتوک او يقتلوک او يخرجوک) [2] (کنايه از اينکه با تو خدعه کرده و قصد دستگيري تو را دارند)، مختار لباس از تن بدر کرد و قطيفه بر خود گرفت و شروع به لرزيدن نمود و گفت: من حال مساعدي ندارم، بسوي امير بازگشته و او را از بيماريم مطلع سازيد.

آن دو بازگشته و عبدالله بن مطيع را از حال مختار آگاه ساختند، ابن مطيع او را رها کرد و از تصميم خود صرف نظر کرد.


پاورقي

[1] فرسان الهيجاء 216 /2.

[2] سوره‏ي انفال: 30.