بازگشت

موصل


صبحگاه از راهي ديگر قصد «کحيل» [1] کرده جانب «جهينه» [2] را در پيش گرفتند و والي «موصل» [3] را از ورود خود باخبر ساختند وي دستور داد شهر را زينت نموده و گروهي را به بيرون از شهر فرستاد!


مردم گفتند: بدون ترديد اين سر حسين بن علي عليه السلام است که او را خارجي گويند! چهار هزار کس آماده ي جنگ شدند تا سر مطهر را از آنان بستانند و زيارتگاهي برپا کنند و والي خود را از دم شمشير بگذرانند؛ به روايتي گفتند: «تبا لقوم کفروا بعد ايمانهم! اضلالة بعد هدي؟ ام شک بعد يقين؟» [4] مأموران چون از قصد مردم باخبر شدند مسير خود را تغيير داده و به قصد «تل اعفر» [5] و «جبل سنجار» [6] حرکت کردند تا در «نصيبين» منزل گزيدند [7] .


پاورقي

[1] کحيل: شهر بزرگي بوده در کنار دجله و بالاتر از تکريت و در سمت غربي آن واقع شده است ولي اکنون اثري از اين شهر نيست. (معجم البلدان 439 /4).

[2] جهينه به ضم جيم: منطقه‏اي است از نواحي موصل که در کنار دجله قرار گرفته و تا موصل يک منزل راه است (مراصد الاطلاع 363 /1).

[3] موصل شهر مشهور قديمي است که در کنار دجله قرار گرفته و در وسط آن شهر قبر جرجيس پيامبر است. (مراصد الاطلاع 1333 /3).

[4] «واي بر گروهي که بعد از ايمان کافر شدند آيا گمراهي بعد از هدايت و شک پس از يقين؟!».

[5] تل اعفر بعضي آن را تل يعفر مي‏گويند، و آن قلعه‏اي است بين سنجار و موصل، و در آن رودخانه‏اي جاري است. (مراصد الاطلاع 268 /1).

[6] سنجار شهر مشهوري است از نواحي جزيره، که در کنار کوهي واقع است و از آنجا تا موصل سه روز راه است و تا نصيبين منزل گزيدند (قمقام زخار 551).

[7] قمقام زخار 548.