خداحافظي با مادر و برادر
امام حسين عليه السلام در تاريکي شب به سراغ قبر مادرش فاطمه ي زهرا عليها السلام آمد و در برابر تربت پاکش ايستاد و آنهمه بزرگواري و فداکاري و عواطف مادر را به خاطر آورد، سپس در حالي که قطرات اشک بر صورت مبارکش جاري بود براي آخرين بار با مادر وداع کرد و به سراغ مزار برادرش امام مجتبي عليه السلام رفت و تربت پاکش را در آغوش گرفت و با قلبي مالامال ازاندوه به خانه بازگشت [1] .
شب بود و سکوت مرگباري که مپرس
او بود و چشم اشکباري که مپرس
مي رفت و صداي شيون مادر او
مي گشت بلند از مزاري که مپرس [2] .
پاورقي
[1] حياة الامام الحسين 261 /2.
[2] شعر از آقاي محمد علي مجاهدي (پروانه) است.