بازگشت

وداع امام با قبر جدش رسول الله


امام عليه السلام تصميم گرفت که از حجاز به عراق عزيمت کند و شب هنگام کنار مرقد مطهر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم رفت تا با جد بزرگوارش وداع کند، همين که کنار مزار رسول


خدا صلي الله عليه وآله وسلم رسيد مشاهده کرد که نوري از قبر رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم بيرون آمد و بعد به جاي خود برگشت.

شب بعد نيز امام به حرم نبوي آمده به نماز ايستاد و در سجده لحظه اي به خواب رفته خود را در آغوش رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم ديد که حضرت ميان چشمان او را مي بوسد و مي فرمايد: پدرم فداي تو باد، تو را مي بينم که در خون آغشته مي شوي در ميان مردمي که اميد به شفاعت من دارند ولي براي آنها بهره اي از شفاعت من نخواهد بود، اي فرزندم! تو بزودي نزد پدر و مادر و برادرت خواهي آمد و آنها مشتاق ديدار تواند و خدا براي تو در بهشت مقام و منزلتي معين کرده است که جز با شهادت به آن مقام نخواهي رسيد [1] .

در اين هنگام حضرت بيدار شدند در حالي که بشدت مي گريستند، و چون به خانه بازگشتند خواب خود را براي خانواده ي عزيزشان بيان فرمودند [2] .


پاورقي

[1] «و ان لک في الجنة درجات ال تنالها الا بالشهادة».

[2] امالي شيخ ‏صدوق، مجلس 30، حديث 1؛ عوالم العلوم 16 /17.