بازگشت

خاندان عقيل بن ابي طالب


1- عبدالله بن مسلم بن عقيل

او فرزند رقيه دختر اميرالمؤمنين عليه السلام بود و بعد از علي بن الحسين به ميدان آمد [1] در حالي که رجز مي خواند و مي گفت:


اليوم القي مسلما و هو ابي

و فتية بادوا علي دين النبي


ليسوا کقوم عرفوا بالکذب

لکن خيار و کرام النسب [2] .


نوشته اند که: طي سه حمله ي متوالي نود و هشت نفر از سپاه کوفه را به دوزخ فرستاد [3] . مردي به نام عمرو بن صبيح تيري بسوي او پرتاب کرد و در حالي که عبدالله بن مسلم [4] به طرف او مي تاخت و چون ديد که پيشاني او را نشانه گرفته است دست بر پيشاني خود گذاشت تا از اصابت تير به پيشاني خود گذاشت تا از اصابت تير به پيشاني خود جلو گيري کند ولي آن تير دست او را به پيشاني دوخت و چون خواست دست خود را جدا کند نتوانست، در اين حال عمرو بن صبيح نيزه ي خود را به قلب او فروبرد و او را به شهادت رسانيد [5] . [6] .


2- محمد بن مسلم بن عقيل

بعد از شهادت عبدالله بن مسلم بن عقيل، بني هاشم و فرزندان ابي طالب بصورت هماهنگ بر سپاه کوفه حمله کردند [7] و امام حسين عليه السلام فرياد زد: اي عموزادگان من! صبر و مقاومت پيشه ي خود سازيد، واي اهل بيت من! شکيبا باشيد که بعد از امروز ديگر هرگز روي سختي و مصيبت را نخواهيد ديد [8] [9] .

و در اين حمله بود که محمد بن مسلم به روي زمين افتاد و او را ابومرهم ازدي و لقيط بن اياس جنهي به شهادت رساندند [10] .

3- جعفر بن عقيل

مادر او حوصاء دختر عمرو بن عامر است. او به ميدان آمد و شمشير زنان مي گفت:


انا الغلام الا بطحي الطالبي

من معشر في هاشم و غالب


فنحن حقا سادة الذوائب

فينا حسين اطيب الاطائب [11] .




و پانزده نفر از سپاه کوفه را کشت و او را سرانحام مردي بنام بشر بن خوط به شهادت رساند [12] [13] .

4- عبد الرحمن بن عقيل

او به ميدان آمد و رجز خواند و از لشکر دشمن هفده سواره را به دوزخ روانه کرد و شخصي به نام عثمان بن خالد جهني او را به شهادت رساند [14] .

5- عبدالله بن عقيل

به او عبدالله اکبر لقب داده بودند. به ميدان آمده و مبارزه کرد و عاقبت بدست عثمان بن خالد و مردي از قبيله ي همدان شهيد شد [15] .

6- محمد بن ابي سعيد بن عقيل

چون امام حسين عليه السلام شهيد شد، نوجواني از خيمه بيرون آمد در حالي که نگران و مضطرب بود و به طرف چپ و راست خود با دل نگراني نگاه مي کرد، سواري بر او حمله کرد و ضربتي بر او وارد ساخت، از نام و نشانش پرسيدم، گفتند که او محمد بن ابي سعيد بن عقيل است، از نام و نشان آن سوار پرسيدم، گفتند: لقيط بن اياس جهني است.

هاني بن ثبيت حضرمي مي گويد: من در کربلا به هنگام کشته شدن امام حسين عليه السلام حضور داشتم، و ما ده نفر سواره بوديم و من دهمين نفر آنها بودم که اسبان را در ميدان به جولان در آورديم، ناگهان نوجواني از اهل بيت حسين از خيمه بيرون


آمد در حالي که چوبي در دست و پيراهني در برداشت و به راست و چپ خود مي نگريست، در اين هنگام سواري به او نزديک شد و بدن او را با شمشير پاره کرد.

هشام کلبي، ناقل ابن خبر مي گويد: هاني بن ثبيت خود قاتل آن نوجوان بود ولي از ترس نام خود را ذکر نکرده است [16] .


پاورقي

[1] ابصار العين 50.

[2] «امروز پدرم مسلم را ملاقات خواهم کرد، با آن گروهي که بر دين پيامبر خدايند. آنها همانند گروهي که مشهور به دروغ هستند، نباشند، بلکه از خوبان و داراي نسب کريمند».

[3] وسيلة الدارين 231.

[4] بعضي براي مسلم بن عقيل دو فرزند ذکر کرده‏اند که هر دو بنام عبدالله و هر دو در کربلا شهيد شدند، که مادر يکي از آنها رقيه دختر اميرالمؤمنين و مادر ديگري کنيز بوده است. (وسيلة الدارين 231).

[5] ارشاد شيخ مفيد 107 /2.

[6] نوشته‏اند که: مختار کسي را نزد زيد بن رقاد فرستاد که مدعي بود من تيري بسوي جواني‏انداختم که دستش را به پيشاني گرفته بود و آن جوان عبدالله بن مسلم نام داشت و چون دستش را به پيشانيش دوختم، گفت: خدايا! اينان ما را کم به حساب آوردند و ما را خوار کردند، آنان را بکش همانگونه که ما را کشتند؛ و من تير ديگري بر او زدم و بعد به نزديک او آمدم در حالي که او کشته شده بود خواستم تيرم را از پيشانيش بيرون کشم، آن تير را آنقدر تکان دادم تا بيرون کشيدم! ولي قسمت نصل نيزه (قسمت تيزي نيزه) در پيشاني او ماند! اصحاب مختار او را به کيفر اين عمل ننگين با تير و سنگ زدند و چون بر زمين افتاد او را زنده زنده در آتش سوزاندند (کامل ابن ‏اثير 243 /4)؛ بنابراين نقل محتمل است که زيد بن رقاد قاتل عبدالله بن مسلم بوده است و احتمال دارد که او يکي ديگر از شهدا را به اين کيفيت به شهادت رسانيده است.

[7] ابصار العين 50.

[8] «صبرا علي الموت يا بني‏عمومتي، صبرا يا اهل بيتي لا رايتم هوانا بعد هذا اليوم ابدا».

[9] بحارالانوار 36 /45.

[10] ابصار العين 50.

[11] «من غلام ابطحي طالبي از خاندان هاشم و غالب هستم، ما بتحقيق از بزرگان و سادات هستيم و حسين در ميان ما پاکيزه‏ترين پاکيزگان است»

[12] ابصار العين 51.

[13] برخي گفته‏اند: عبدالله بن عروه خثعمي ابتدا تيري به او زد و آنگاه بشر بن خوط بسوي او رفت در حالي که مادرش جلوي خيمه ايستاده بود و تماشا مي‏کرد او را شهيد کرد، و در زيارت ناحيه آمده است «السلام علي جعفر بن عقيل بن ابي‏ طالب لعن الله قاتله و راميه بشر بن خوط الهمداني». (وسيلة الدارين 229).

[14] مناقب ابن شهر آشوب 105 /4.

[15] مقاتل الطالبين 93.

[16] ابصار العين 51.