حمله به خيام
سپاهيان تحت امر شمر، طبق دستور ابن سعد به آتش زدن خيمه ها مشغول شدند و شمر به خيمه ي امام نزديک شد و با نيزه بسوي خيمه اشاره رفت و فرياد زد: آتش بياوريد تا اين خيمه را با کساني که در آن هستند بسوزانم!! [1] .
اهل حرم در حالي که فرياد مي زدند، از خيمه بيرون ريختند، امام حسين عليه السلام بر
سر شمر فرياد زد: اي پسر ذي الجوشن! تو آتش طلب مي کني که خيمه ي مرا با اهل بيتم بسوزاني؟! خدا تو را در آتش عذاب خود بسوزاند.
حميد بن مسلم که در آنجا حضور داشت به شمر گفت: پناه مي برم به خدا! آتش زدن خيمه ها سزاوار نيست، آيا مي خواهي اين کودکان معصوم و زنهاي بي پناه را در آتش بسوزاني و به دست خود اسباب عذاب ابدي خود را فراهم سازي؟! بخدا قسم که اکتفا به کشتن مردان اينها، امير تو را خوشحال مي کند! چه نيازي به کشتن کودکان و زنان است؟!
شمر پرسيد: تو کيستي؟
حميد بن مسلم از بيم جان، خود را معرفي نکرد تا از گزند او در امان باشد [2] .
شبث بن ربعي به شمر گفت: تو را تا به اين حد قسي القلب نمي شناختم و رفتاري از اين زشت تر از تو نديده بودم، آيا تصميم داري که با زنان مقابله کني و آنها را بترساني؟!
در اين هنگام شمر- لعنة الله عليه- بازگشت [3] .
پاورقي
[1] تصميم بر سوزاندن خيام امام حسين عليه السلام ماجراي سقيفه و پيامدهاي آن را در ذهن تداعي ميکند و گويا شمر با اين عمل از کساني که تصميم بر سوزاندن بيت حضرت فاطمه عليها السلام الهام گرفته است.
[2] تاريخ طبري 438 /5.
[3] البداية و النهاية 198/8.