بازگشت

خطاب امام به يارانش


امام عليه السلام اصحاب خود را مخاطب قرار داد و فرمود: پايداري کنيد اي بزرگ زادگان!


مرگ بمانند پلي است که شما را از سختيها و دردهاي دنيا بسوي بهشت وسيع و نعمت دائم الهي عبور مي دهد. کداميک از شما ترک زندان به اميد آرميدن در قصر را نمي پسنديد؟! پدرم از رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم برايم حديث کرد که فرمود: دنيا زندان مؤمن و بهشت کافر است و مرگ جسر مؤمن است بسوي بهشت و پل کافر است بسوي جحيم، نه به من دروغ گفته شده و نه من دروغ مي گويم [1] .

اصحاب امام حسين عليه السلام در رفتن بسوي ميدان و مبارزه و شهادت برابر آن حضرت بر يکديگر سبقت مي گرفتند [2] و مبارزه ي سختي کردند تا اينکه روز به نيمه رسيد، حصين بن نمير که فرماندهي تيراندازان سپاه کوفه را بر عهده داشت چون مقاومت اصحاب امام را ديد، به سپاه پانصد نفري خود دستور داد تا ياران امام را تيرباران کنند.

در اثر اين تيراندازي، تعداد ديگري از اصحاب امام عليه السلام مجروح و تعدادي از اسبها نيز از پاي درآمدند. چون تعداد ياران امام حسين عليه السلام اندک بود لذا هر يک نفر از آنان که به شهادت مي رسيد، جاي خالي او در ميانه ي اصحاب کاملا نمايان مي شد، ولي از سپاه دشمن بعلت کثرت، هر تعدادي که از آنها کشته مي شد، در ظاهر نقصاني پديد نمي آمد [3] .

امام حسين عليه السلام روي به عمر بن سعد کرد و گفت: براي آنچه که امروز تو مشاهده مي کني روزي خواهد بود که تو را آزرده خواهد کرد.

سپس امام عليه السلام دستش را بسوي آسمان بلند کرد و گفت: اي خدا! اهل عراق ما را فريفتند و با ما خدعه کردند و با برادرم حسن بن علي کردند آنچه کردند؛ خدايا!


شيرازه ي امور آنان را از هم بگسل [4] .


پاورقي

[1] معاني الاخبار 274.

[2] مثير الاحزان 67.

[3] ارشاد شيخ مفيد 104 /2.

[4] طبقات ابن‏سعد، ترجمه‏ي امام حسين 72.