بازگشت

خطبه ي برير


برير بن خضير از امام حسين عليه السلام اجازه گرفت که با سپاه کوفه صحبت کند.امام او را اجازه داد، و او نزديک سپاه کوفه آمد و گفت: اي گروه مردم! خدا پيامبر را مبعوث کرد و او مردم را به توحيد و يکتاپرستي فراخواند، هم بشير بود و هم نذير، هم بشارت مي داد و هم از آتش دوزح مي هراساند، او مشعل تابناکي بود فراراه انسانها؛ اين آب فرات است که حيوانات بيابان از آن مي نوشند ولي آن را از پسر دختر پيامبر مضايقه مي کنيد!! پاداش رسول خدا اين است؟! [1] [2]

محمد بن ابي طالب نقل کرده است که: سپاه دشمن بر مرکبهاي خود سوار شدند و امام عليه السلام نيز با جمعي از اصحاب سوار بر اسب شدند و در پيشاپيش آنها برير حرکت مي کرد، امام به او فرمود: با اين قوم صحبت کن.

برير پيش آمد و گفت: اي مردم! تقوي خدا را پيشه سازيد، اين خاندان پيامبر است که مقابل شماست، و اينها فرزندان و دختران و حرم پيامبرند، چه تصميمي در


باره ي آنها گرفته ايد؟

پاسخ دادند که: ما آنها را به عبيدالله بن زياد تسليم مي کنيم تا او درباره ي آنها حکم کند!

برير گفت: آيا نمي پذيريد به همان مکاني که از آنجا آمده اند، باز گردند؟! اي مردم کوفه! واي بر شما! آيا نامه ها و پيمانهاي خود رافراموش کرده ايد؟! واي بر شما! اهل بيت پيامبر را دعوت مي کنيد و تعهد مي کنيد که خود را فداي آنها کنيد و هنگامي که به نزد شما آمدند، آنها را به عبيدالله بن زياد تسليم مي کنيد؟!! و دربارهي آنها از فرات هم مضايقه مي کنيد؟! چه بد پاس حرمت پيامبر را نگاه داشتيد! شما را چه مي شود؟! خدا شما را در قيامت سيراب نگرداند که بد مردمي هستيد!

مردي از سپاه کوفه گفت: ما نمي دانيم چه مي گويي!

برير گفت: خدا را سپاس مي گويم که بصيرتم را درباره ي شما زياده کرد، بار الها! به درگاه تو بيزاري مي جويم از اعمال اين گروه، بار الها! ترس خود را در ميان ايشان افکن، و چنان کن که چون تو را ملاقات کنند از آنها خشمناک باشي.

سپس سپاه کوفه او راهدف تير قرار دادند و برير بازگشت [3] .


پاورقي

[1] يعني خداي متعال در قرآن اجر رسالت را مودت اقرباء مقرر نموده و شما به فرزند دختر رسولش آب نمي‏دهيد در حالي که حتي حيوانات بيابان نيز از آن بهره‏مند مي‏باشند.

[2] ابصارالعين 71.

[3] بحارالانوار 5 /45.