بازگشت

شراف


«شراف» به فتح شين، منزلي است بين واقصه و قرعاء و تا احساء هشت ميل راه است، و منسوب به قبيله ي بني وهب است، و در اين منزل چاههاي زيادي وجود دارد که داراي آب شيرين و گوارايي است. (معجم البلدان 331 /3).

امام عليه السلام روز شنبه بيست و ششم ذيحجه وارد منزل «شراف» شدند [1] .

کسي که از مکه به طرف کوفه مي آيد، بعد از «عقبه» به منزل ديگري مي رسد به نام «واقصه»، ولي چون در «شراف»، امکانات و خصوصأ آب بيشتر بوده، لذا امام عليه السلام


در «واقصه» که آن را «واقصه الحزون» نيز گويند، توقف نکردند و در«شراف» منزل گزيدند [2] .

ابومخنف از عبدالله بن سليم و مردي ديگر از قبيله ي بني اسد نقل کرده است که: امام حسين عليه السلام در منزل «شراف» فرود آمدند، و سحرگاهان به جوانان دستور دادند که آب زياد بردارند [3] و از اين منزل حرکت کرده و صبح را تا هنگام غروب آفتاب طي طريق نمودند، گويا امام تصميم داشتند در «قرعاء» که منزل ديگري است از منازل حجاج منزل کنند [4] ، و بعد از آنجا تا «مغيثه» که آخرين منزل حجاز است، و از مغيثه تا «قادسيه» که ابتدئاي عراق است، کوچ کنند [5] .

عبيدالله بن زياد چون از حرکت امام حسين عليه السلام بسوي کوفه آگاه شد، حصين بن تميم را- که رئيس شرطه او بود- به «قادسيه» فرستاد و او لشکرش را در فاصله ي «قادسيه» تا «خفان» و «قطقطانيه» تا «لعلع» و نيز از «واقصه» تا راه شام و راه بصره مستقر کرد تا راهها را دقيقأ زير نظر بگيرند بطوري که اگر کسي از آن محدوده خارج و يا پا در آن محدوده بگذارد، اطلاع يابند.

امام عليه السلام بسوي عراق مي آمد تا اينکه گروهي از اعراب را در راه ملاقات کرد و از آنها سئوال فرمود، گفتند: ما چيزي جز اين نمي دانيم که ما نمي توانيم وارد و خارج شويم. امام عليه السلام در همان مسير، ادامه ي راه دادند.

گفته اند که حصين بن تميم با چهار هزار نفر مرد نظامي به منطقه اعزام شده بود که


از جمله ي آنها حر بن يزيد رياحي بود که نزديک به هزار نفر همراهش بودند.

و در روايت ديگري آمده است که: حر بن يزيد رياحي بهمراه هزار سواره از کوفه جداگانه به منطقه اعزام شده بود.

ابومخنف از آن دو نفر مرد اسدي نقل کرده است: در ميانه ي راه هنگام ظهر ناگهان مردي فرياد زد: الله اکبر! امام حسين عليه السلام نيز تکبير گفت و فرمود: براي چه تکبير گفتي؟

آن مرد گفت: درخت خرما در اين مکان مشاهده مي کنم!

آن دو مرد اسدي گفتند: در اين مکان درخت خرمايي وجود ندارد!

امام عليه السلام به آنها فرمود: شما چه مي پنداريد؟

گفتند: اينها طلايه داران لشکر دشمن و گردنهاي اسبان آنهاست.

امام عليه السلام فرمود: من نيز آنها را مي بينم.

پس امام عليه السلام فرمود: آيا در اين منطقه پناهگاهي وجود دارد که ما بدانجا رويم و اين پناهگاه در پشت سر ما قرار گيرد و دشمن در روبروي ما تا با آنها فقط از يک جانب روبرو شويم؟

گفتند: آري، در ناحيه ي چپ، منزلي است به نام «ذوحسم».

پس امام عليه السلام به قسمت چپ جاده به طرف «ذوحسم» روي آورد، سپاه دشمن نيز به طرف اين منزل مي تاخت ولي امام عليه السلام و همراهان زودتر به اين منزل رسيدند.


پاورقي

[1] الامام الحسين و اصحابه 181.

[2] الامام الحسين و اصحابه 181.

[3] از «شراف» تا «قرعاء» که منزل بعدي است هفت فرسنگ بيش نبوده است، پس علت اين دستور که آب زياد بردارند چه بوده است؟ از رخدادهاي منازل بعدي و برخوردها روشن خواهد گرديد که امام عليه‏ السلام با آگاهي، براي سيراب کردن تشنگان سپاه حر بن يزيد رياحي اين فرمان را دادند.

[4] فاصله‏ي اين منزل تا شراف هفت فرسخ است.

[5] فاصله‏ي قادسيه تا کوفه از طريق خشکي پانزده فرسخ است.