«ذات عرق» به کسر عين وسکون راء: منزلي است که حاجيان عراق در آنجا محرم مي شوند وحد فاصل بين «تهامه» و«نجد» است. (مراصد الاطلاع 932 /2).

روز دوشنبه چهاردهم ذيحجه امام حسين عليه السلام وارد «ذات عرق» شدند و با مردي از قبيله ي بني اسد به نام بشر بن غالب ملاقات فرمود و از مردم کوفه سئوال نمود و او پاسخ داد: دلها با شما و شمشيرها با بني اميه است! امام عليه السلام فرمود: راست گفتي اي برادر اسدي [1] .

رياشي از راوي اين حديث نقل مي کند: من حج بجاي آوردم، پس همراهان خود را رها کرده و به تنهايي به راه خود ادامه دادم، در بين راه ناگهان چشمم به چادرها و خيمه هايي افتاد، به طرف آنها رفتم و چون نزديک شدم سئوال کردم: اين خيمه ها از کيست؟

گفتند: از حسين عليه السلام.

گفتم: فرزند علي و زهرا عليها السلام؟!


گفتند: آري.

از خيمه ي آن حضرت سئوال کردم، آن را به من نشان دادند و من به جانب آن خيمه رفتم، امام حسين عليه السلام را مشاهده کردم که بر درب خيمه تکيه نموده در حالي که نوشته اي قرائت مي کرد، سالم کردم، امام پاسخ داد، گفتم: يابن رسول الله! پدر و مادرم بفدايت، چه امري باعث شده که در اين سرزمين خشک فرود آمدي؟

فرمود: من از بيم اين جماعت (بني اميه) در اين مکان منزل نمودم، و اينها نامه هاي مردم کوفه است، ولي همين صاحبان نامه ها مرا خواهند کشت، و چون چنين کنند هر فعل حرام و نکوهيده اي را بدون بيم از عذاب الهي انجام دهند و در اين حال خدا کسي را بسوي آنها خواهد فرستاد و آنها را از دم تيغ خواهد گذرانيد و به خاک مذلت خواهد نشاند بطوري که ذليلتر از قوم امه [2] شوند [3] .