عبدالله بن عباس
عبدالله بن عباس نيز نزد امام آمد در حالي که هجرت امام از مکه به طرف عراق قطعي شده بود، و امام را سوگند داد که در مکه بماند و اهالي کوفه را مذمت کرد و به امام عرض کرد: شما نزد کساني مي رويد که پدرتان را کشته و برادرتان را مجروح
ساخته اند، و مسلمأ با شما نيز چنين اعمالي را روا خواهند داشت.
امام عليه السلام فرمود: اينها نامه هاي اهالي کوفه است که براي من فرستاده اند، و اين نامه ي مسلم بن عقيل است مبني بر اينکه مردم کوفه با من بيعت کرده اند.
ابن عباس گفت: اگر تصميم شما قطعي است، اهل بيت و فرزندان خود را بهمراه مبريد که مي ترسم شما رابه قتل برسانند و آنان نظاره گر اين صحنه ي فجيع باشند.ولي امام درخواست او را نپذيرفت [1] .
ابن عباس که امتناع حضرت را مشاهده کرد، گفت: سوگند به آن خدايي که جز او خدايي نيست، که اگر مي دانستم با گرفتن موهاي سر و پيشاني تو- که باعث جمع شدن مردم در اطراف ما مي شود- از نظر خود برمي گشتي، چنين گستاخي را نسبت به تو روا مي داشتم! [2]
و هنگامي که باز مخالفت امام را با پيشنهاد خود احساس کرد، از روي نااميدي گفت: چشم ابن زبير را روشن ساختي که خود به پاي خود از مکه بيرون مي روي و حجاز را جولانگاه او قرار مي دهي چرا که ابن زبير کسي است که با وجود تو کسي به او اعتنايي نمي کند [3] .
و نيز صاحب کتاب مناقب فاطمه عليها السلام از ابن عباس نقل کرده است که گفت: امام حسين عليه السلام را هنگامي که عازم عراق بود ملاقات کردم و به او گفتم: اي پسر رسول خدا! از مکه بيرون مرويد.
حضرت فرمود: مگر نمي داني قتلگاه من و اصحاب و يارانم در آنجا خواهد بود؟ [4]
پاورقي
[1] کساني که در صحنهي کربلا و روز عاشورا حضور داشتند نقل کردهاند که: امام عليه السلام در آن روز به اهل بيت و خواهران خود نظر کرد- در حالي که آنها از خيمهها بيرون ريخته بودند و بر جان حضرت بيمناک بودند- و به آنان فرمود: خدا به ابنعباس جزاي خير دهد که در مکه همين صحنهاي را که امروز شاهد آن هستيم، براي من مجسم کرد. (مقاتل الطالبيين 109).
ولي مرحوم قزويني در «الامام الحسين و اصحابه» صفحه 125 ميگويد: من گمان ميکنم اين مطلب از مجعولات و اکاذيب باشد که ابوالفرج در مقاتل الطالبين نقل کرده است.
[2] محمد بن سعد در «طبقات» اضافه کرده است که: امام در پاسخ به عبدالله بن عباس فرمود: اگر من در فلان مکان کشته شوم در پيش من محبوبتر است از اينکه حرمت مکه بوسيلهي من هتک شود. (طيقات ابنسعد، ترجمهي امام حسين 61).
[3] تجارب الامم 56 /2.
[4] اثبات الهداة 558 /2.