خرج روضه خواني را تاءمين كرد و به آن مقام رسيد
وقتي ميرزا نبي خان كه يكي ازنزديكان محمّد شاه قاجار بود وفات كرد(او در حياتش به فسق و فجور در ظاهر معروف بود).
شبي در خواب ديدم كه گويا در باغها و عمارتهاي بهشتي گردش مي كند و كسي نيز همراه من است كه منازل و قصرها را مي شناسد، پس به جائي رسيديم ، آن شخص گفت : اينجا منزل (نبي خان ) است و اگر مي خواهي خودش را ببيني آنجا نشسته سپس به جائي اشاره كرد.
من متوجه آنجا شده ديدم كه او(ميرزانبي خان ) در تالاري نشسته است اوچون مرا ديد به من اشاره كرد كه بيا بالا من نزد او رفتم پس برخاست و سلام كرد و مرا در صدر مجلس نشانيد و خودش به همان عادتي كه در دنيا داشت نشست ، و من در حال او متفكر بودم .
او به من نگاه كرد و گفت : اي شيخ گويا از مقام من تعجب مي كني ، زيرا اعمال من در دنيا خوب نبود نتيجه اي جز عذاب دردناك نداشتم البته اينطور هم بود.
اما من در طالقان معدن نمكي داشتم و هر سال در آمد آن را به نجف اشرف مي فرستادم تا صرف برگزاري مراسم عزاداري حضرت سيدالشهداء (ع ) شود.
خداوند اين مكان و باغ را در عوض آن به من عطاء كرد. مرحوم شيخ تهراني گفت : من از خواب بيدار شدم در حالتي كه متعجب بودم ، فرداي آن روز اين رؤ يا را در مجلس بازگو نمودم پس يكي از فرزندان ملا مطيع طالقاني گفت : اين خواب صادقانه است او در طالقان معدن نمكي داشت و درآمد آن را كه نزديك صدتومان بود هرساله به نجف مي فرستاد و پدر من مسئول خرج كردن آن در راه عزاداري امام حسين (ع ) بود.
مرحوم شيخ تهراني فرمود: تا آن وقت من نمي دانستم كه او در طالقانجف مراسم عزاداري بر پا مي كند. (44)
پاورقي
44- ترجمه كامل الزارات ص