حضرت عيسي ع
حضرت عيسي (ع ) جلوي شير آمد و فرمود:
چرا اينجا نشسته اي و ما را رها نمي كني كه برويم ؟!
شير با زبان فصيح گفت :
من به شما راه نمي دهم ، تا اينكه يزيد قاتل امام حسين (ع ) را لعن كنيد.
حضرت عيسي (ع ) فرمود:
حسين كيست ؟
شير گفت : او نوه دختري حضرت محمد (ص ) و آله نبي امي و پسر حضرت علي ولي (ع ) است .
حضرت عيسي (ع ) نالان و گريان فرمود:
قاتلش كيست ؟!
شير گفت : او يزيد است كه نفرين شده همه وحشيها و درندگان است ، خصوصا در ايام عاشورا.
(خلاصه روضه كربلا را خواند كه حضرت عيسي و حواريون گريه زيادي نمودند.
بعد حضرت عيسي (ع ) دستهايش را بالا برد و با حال گريه يزيد را لعن كرد و يارانش هم به دعاي حضرت آمين گفتند شير از آنجا دور شد. (28)
پاورقي
28- منتخب طريحي 50 ناسخ ، 1، 275 بحار، 44، 244