حال احتضار
(69) تمام ايام زندگاني در شب و روز در سفر و حضر، حال پيغمبر (ص ) چنين بود، حتي در حال احتضار امام حسين (ع ) را به سينه چسبانيدو عرق آن حضرت بر حسين (ع ) جاري بود و ميفرمود:
مرا با يزيد چه كار است ، خدا يزيد را لعنت كند و به او بركت ندهد.
پس غش كرد، باز بحال آمد، بعد امام حسين (ع ) را بوسيد و اشك ميريخت و مي فرمود:
مرا با قاتلين تو نزدخدا موقفي خواهد بود. (69)
پاورقي
69- همان